eitaa logo
خاتون 🌺🍃
772 دنبال‌کننده
44 عکس
17 ویدیو
2 فایل
🍃از خاتون می‌گوییم؛ بانویی که اصیل است و شریف. و از دغدغه‌هایش؛ درباره‌ی خودش، خانواده‌اش و جامعه‌اش. و از قانون "حمایت از خانواده" که قرار است حامی‌اش باشد. اینجا خاتون‌های سرزمین‌مان از خودشان می‌گویند.🍃 اینجا هستیم 👇🏻 @h_mdarani @jenabeyas
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
... 🪴🌱🪴🌱 یک وقتی چند سال قبل در یک جمع یک نفر از من پرسید: "شما در قضیّه‌ی زن در مقابل غرب چه دفاعی دارید؟" من گفتم: ‌ "من دفاع ندارم، من حمله دارم! آن‌ها باید دفاع کنند، آن‌ها باید جواب بدهند. زن را تبدیل به کالا کردند. دفاع؟! من دفاع نمی‌کنم. ما ‌مدّعی هستیم در قضیّه‌ی زن.‌‌" 🪴🌱🪴🌱 ✍ سیدعلی‌خامنه‌ای، ۱۴۰۱/۰۵/۰۵ @khatooonjan 🪴ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خاتون، خانه‌ی روایت‌‌‌های بانوی ایرانی است از قانون حمایت از خانواده... با ما همراه باشید.👇🏻 https://eitaa.com/khatooonjan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مسیر روشنگری را مسدود نکنید شیوه‌ی شارلاتان‌های مطبوعاتی دهه‌های هفتادوهشتاد یادتان هست؟! آن سال‌ها، روز‌نامه‌های زنجیره‌ای روی موضوعی متمرکز می‌شدند تا هرکه یا هرچه را خواستند بالا ببرند و هرکه و هرچه را خواستند زمین بزنند. یک‌جور لابی‌کردن توی تیترزنی و یادداشت‌‌نویسی و موضع‌گیری. حالا هم همان‌‌ها در مطبوعات و فضای مجازی با همان شیوه درحال فعالیت‌اند. از وقتی بنا شد "قانون حمایت از خانواده" ابلاغ شود مجازی‌های در واقع حقیقی، در برابر آن گارد گرفتند؛ هرجا کسی دفاع کرد، انواع برچسب‌ها را به او زدند. برخی متهم شدند به زمان‌نشناسی؛ برخی دیگر شدند سربازان موساد؛ گروهی دیگر متحجر و... سیل تهمت‌ها و تخریب‌ها و حتی تحقیرها بود که سمت مدافعان "قانون حمایت از خانواده" روانه شد. معمولاً وقتی این‌گونه موج‌ها شکل می‌گیرد، هدفشان غالب‌کردن نظر کارفرمایان پشت‌صحنه و انسداد مسیرهای روشنگری و تبیین موضوع است؛ بدون اینکه به طرف مقابل اجازه‌ی دفاع داده شود. آن‌قدر هجمه‌‌هایشان سنگین بود که بعضی مدافعان حجاب را هم به شک و تردید انداخت: "آیا واقعاً ابلاغ این قانون در شرایط فعلی لازم است؟!" این درحالی است که مدافعان قانون، شرایط جامعه و برنامه‌های نرم دشمن را دیده‌اند و اصرار بر قانون‌مندی و نظام‌مند‌شدن حریم‌های اجتماعی را دارند. هیاهوها غلبه کرد و در بدعتی عجیب و خلاف، ابلاغ "قانون حمایت از خانواده" که یک روز هم اجرا نشده است، به تعویق افتاد تا دولت روی قانون اصلاحیه بدهد! تمام کسانی که آن هیاهوها را به راه انداخته بودند، در برابر این بدعتِ خلاف قانون سکوت کردند. اما مقام معظم رهبری روز نوزدهم دی‌ماه، در دیدار مردم قم با اشاره به این موضوع فرمودند: "آن کسانی که در مسائل فرهنگی... در مسئله‌ی حجاب و غیره تصمیم می‌گیرند، توجّه داشته باشند که ملاحظه‌ی خواسته‌ی آمریکا، مواضع آمریکا و مواضع صهیونیست‌ها را نکنند، ملاحظه‌ی منافع کشور را بکنند، ملاحظه‌ی منافع جمهوری اسلامی را بکنند." حالا مجلس و دولت در برابر امر ولی قرار دارند. آقا، نعوذبالله، نه سرباز موساد است، نه زمان‌نشناس، نه متحجر و نه شایسته‌ی هیچ‌کدام از صفاتی که به مدافعان قانون نسبت دادند. آقایان مسئول! از مواضع صهیو‌نیست‌ها و آمریکا درباره‌ی مسئله‌ی حجاب اطلاع دارید؟! لطفاً! لطفاً! خلاف آن عمل کنید. ✍سنا بانو @khatooonjan 🪴ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خاتون، خانه‌ی روایت‌‌‌های بانوی ایرانی است از قانون حمایت از خانواده... با ما همراه باشید.👇🏻 https://eitaa.com/khatooonjan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خربزه‌ خوردن، لرز دارد به ستون در تکیه‌ دادم. منتظر ماندم دکتر برود داخل اتاق لیزر بالای سر دخترم.‌ دکتر گفته: "زگیل ریشه کرده، باید آن را خشکاند." موقع پرکردن فرم پذیرش هم، منشی گفت: "ویروس آن مسری است! باید بیشتر مواظبت کنید." باورم نشد. مسری‌بودنش را می‌گویم. خودم را مشغول خواندن پوسترهایی کردم که توی دالان زده‌اند.‌ صدای حرف‌زدن منشی با خانم دیگری از داخل اتاق می‌آمد. بدون اینکه بخواهم صدایشان را می‌شنیدم. -حالا من شدم مادر بچه‌ی نداشته. - واسه چی؟! - واسه اینکه هیچ‌کدومشون قبول نمی‌کنن. زن‌ِ اولش، چشم‌تو‌چشم داداشم گفت: "عوض ظلمی که بهم‌ کردی، سختی بچه به گردنت باشه تا بی‌حساب بشیم." اما به‌جای داداشم، سختی‌اش افتاد روی دوش ما. چون زن تااااازه رسیده‌اش، هم گفت: "تو خونه‌ای که بچه باشه، من نمیام!" داداشم هم پای لرز خربزه‌ای که خورده بود، نشست. هر چند، تقصیر خودش بود که توی ادا و اطوارهای خانوم گیر کرد! -ای بابا.... چرا تاوان خطای یکی دیگه را تو و مامانت باید بدین؟! صدای زن دوم است که آرام‌تر حرف می‌زند. خانم منشی ادامه داد: "والا، چی بگم. دخترهمسایه‌ی قدیمی‌مون بود. بعد از چند سال دیدمش. اومده بود اینجا. منم تازه مشغول کار شده بودم. اون‌موقع که کلینیک‌ها فقط حذف موهای زائد انجام می‌دادن، اومده بود دنبال خط چشم و لب! ببین داداش من با کی طرفه. بعدها که دوباره دیدمش، اول نشناختم. خیلی عوض شده بود. چشم و لبش را تتو کرده بود.‌ حالا اومده بود مطبمون برای تزریق ژل. بلندبلند از خودش و کارهایی که برای زیبایی انجام داده بود، حرف می‌زد. انگار داشت برای مردم گزارش کار می‌داد. با یه ادا و اطواری از تتوش حرف می‌زد که همه برگشته بودن خانوم را نگاه می‌کردن.‌ جالب بود که همه‌اش هم می‌گفت: دوستام میگن یه دستی به سر و روت بکش... دوستام میگن صورتت خیلی بی‌حال شده... دوستام میگن... داداشم که می‌اومد دنبالم، همین‌جا دیدش. با همین اداهاش داداشم را خر کرد تا زنش را طلاق بده و عفریته‌خانوم را بگیره." خانم دوم به شوخی گفت: "حالا قشنگ شده بود؟!" منشی با عصبانیت جواب داد: "انگار حالیت نیستا... قشنگی اون به قیمت این شده که من و مادرم به‌خاطر دلسوزی برای این بچه، باید جور زندگی داداشم را بکشیم. به داداشم گفته: "همون موقع که درگیر تیپ و قیافه‌ی من شدی، باید فکر اینجاش را می‌کردی." داداشم خودش می‌دونست چه خبطی کرده، رو انداخت به ما. مادرم را که خودت دیدی، جون نداره. مجبورم من به کارهاش برسم!" گفت‌وگوی منشی و خانم به اینجا رسیده بود که صدای زنی میان‌سال، حرفشان را قطع کرد. نگاهم را روی پوسترهای رنگارنگ جراحی زیبایی گذراندم. زن میان‌سال با احوال‌پرسی گرمی، آشنایی داد و گفت: "پارسال، اومدم پیشتون عمل انحراف بینی انجام دادم. یادتون هست!" نفهمیدم بالاخره او را به جا آورد یا نه؛ ولی با لحن خیلی گرمی تحویلش گرفت. وضعیت بینی‌اش را پرسید. بعد هم، از عمل‌های جدیدی که برای زیبایی انجام می‌دادند گفت. مثل کارمند مشتری‌مدار که آخرین محصولات و خدماتش را معرفی می‌کند! زن هم بدش نمی‌آمد اطلاعاتش کامل شود، سوالاتی پرسید. دقت کردم، هر‌چه توضیح می‌داد، اصلاً عمل‌ها و جراحی‌های لازم برای سلامت نبود. همه را که لیست می‌کردی، باید بالایش می‌نوشتی: "لیست جراحی‌های  غیرضروری!" نمی‌دانم لابه‌لای آن همه تبلیغات، به حال‌ و روز خودش هم فکر می‌کرد و بلایی که این سبک زندگی‌ سرشان آورده یا خودش را یک استثنا می‌دانست؟! زن، چشم از توضیحات او برنمی‌داشت. منشی همین‌طور که داشت تبلیغاتش را تمام می‌کرد، با ناز و عشوه‌ای گفت: "امیدوارم زودتر ببینمتون؛ برای ژل، بوتاکس، ان‌شاءالله برای تزریق چربی." گفت‌وگوی خانم‌ها ادامه داشت که دکتر در اتاق را باز کرد و بیرون آمد. جلو رفتم و دست دخترم را گرفتم. دکتر گفت: "نوبت ترمیمِ هفته دیگه فراموش نشه." ✍ یکی از همین مردم @khatooonjan 🪴ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خاتون، خانه‌ی روایت‌‌‌های بانوی ایرانی است از قانون حمایت از خانواده... با ما همراه باشید.👇🏻 https://eitaa.com/khatooonjan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کار کارشناسی چه شد؟! موهای لَخت مشکی‌‌اش هایلایت آبی داشت. رهایشان کرده بود روی شانه. دست در جیب کاپشن تودل‌بازش کرد و رفت سمت پله‌برقی‌های مترو. پسری با کاپشن قرمز، روی پله‌ی بالاتر ایستاده بود. دختر را دید. برگشت به سمت او و مستقیم نگاه کرد توی صورتش. دختر سرش بالا بود و جلو را نگاه می‌کرد. شلوار بافت تنگ و چکمه‌ی ساق‌دار پوشیده بود. عینک مستطیلی‌شکل با فِرم آبی و آرایش، جذاب‌ترش کرده بود. نگاه ممتد پسر، دختر را کلافه کرد. رویش را برگرداند سمت پله‌های سنگی. بالای پله‌ها و بعد از گیت خروج، دو خانم حجاب‌بان ایستاده بودند. یکی از خانم‌ها گفت: "دخترم شالت کو؟! در بیار سرت کن." دختر نایستاد تا حرف حجا‌ب‌بان تمام شود. همان‌طور به راهش ادامه داد. خانم حجاب‌بان دنبالش رفت. به پله‌‌برقی‌های دوم رسیدند. مردی از پشت‌سر به دختر گفت: "باریکلا همین‌جوری برو. نمی‌تونند کاریت بکنند." دختر کیفش را روی شانه جابه‌جا کرد و لبش را گزید. حجا‌ب‌بان پایین پله‌برقی ایستاد. دو دختر نوجوان بلوز شلواری که شال روی سرشان بود، به دختر لبخند زدند. به دور و برشان نگاه کردند. شالشان را انداختند روی شانه‌ و به راهشان ادامه دادند. روان‌شناسان در بیانیه‌ی حمایت از قانون، نکته جالبی را گوشزد کرده‌اند: "بدپوششی پدیده‌ای ایستا و ساکن نیست و تابع اصل سرایت رفتاری است." همان‌طور که در جای دیگری گفته‌اند: "همواره هنجارشکنانی وجود دارند که صرفا با محدودیت‌های قانونی، توهین به ارزش‌های یک جامعه را خاتمه خواهند داد." آیا این روان‌شناسان، کارشناسانی نیستند که رییس‌جمهور وعده داده هیچ‌کاری را بدون مشورت‌شان انجام نخواهد داد. پس چرا درباره‌ی قانون "حمایت از خانواده"، از وعده‌ی انتخاباتی‌اش عدول کرده و نظرات کارشناسان را جویا نمی‌شود؟! چرا همه‌چیز به جنجال رسانه‌ای و تکه‌پرانی کشیده شده است؟! پ.ن: کار کارشناسی می‌تواند مناظره بین دو گروه کارشناسان موافق و مخالف باشد. ✍حامین @khatooonjan 🪴ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خاتون، خانه‌ی روایت‌‌‌های بانوی ایرانی است از قانون حمایت از خانواده... با ما همراه باشید.👇🏻 https://eitaa.com/khatooonjan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱 تقاضا می‌شود: "نزد کسی بنشین که او از دل، خبر دارد... به دکان کسی بنشین که در دکان، شکر دارد..." "صلی‌الله علیک یا اَسدُالله الغالبِ الکَرار، یا سِدْرَةُ‌ المُنْتَهی، یا کرّار غیر الفرّار، یا حُجَّةُ‌‌الله، یا اَوَّلُ مـَن آمـَنَ بـِاللّه‌ِ، یا امیرالمؤمنین، یا علی‌بن‌ابی‌طالب♥️" 🌱 آقاجان♥️ تَصدُقتان شوم... تولدتان مبارک. @khatooonjan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حجاب ما مزاحم آن‌هاست ♨️ تا‌به‌حال اسم معارضه را شنیده‌اید؟! از آن کلمات قلمبه‌سلمبه‌ای است که سخت با آن می‌شود ارتباط برقرار کرد؛ آن هم از نوع فرهنگی. معارضه یعنی؛ رویارویی و ستیز و مقابله. و معارضه‌ی فرهنگی یعنی مقابله با فرهنگی که در برابر فرهنگ توست؛ همان کاری که قدرت‌مندان جهان، انجام می‌دهند. ♨️«استعمارگران در دوران استعمار، یکى از اولین کارهایى که مى‌کردند، این بود که فرهنگ خودشان را وارد آن منطقه‌ى تحت‌نفوذ استعمارى کنند...؛ نه به این معنا که لشکریانشان مى‌آمدند، سال‌ها مى‌ماندند و فرهنگ، قهراً منتقل مى‌شد؛ نه. براى این کار، محاسبه مى‌کردند... آن‌ها اگر... ملاحظه کنند که بخشى از فرهنگ یک کشور، مزاحم و معارض منافع آن‌هاست، بدیهى است که با آن بخش، معارضه‌ى فرهنگى مى‌کنند!»  (ره‌بر، ۱۳۷۶/۱۱/۰۴) ♨️معارضه می‌کنند یعنی می‌روند سراغ نابودی هویت و فرهنگ‌ و سنت‌ ملت‌ها. «از قرن‌های شانزده و هفده که وارد سرزمین‌های شرق- از جمله سرزمین‌های اسلامی- شدند، برای اینکه بتوانند کاملاً کمند اسارت را به دست‌و‌پای این ملت‌ها ببندند و اسیرشان بکنند، شروع کردند آن‌ها را نسبت به گذشته‌ی خود، نسبت به داشته‌های خود، نسبت به مذهب خود، نسبت به آداب خود و نسبت به لباس خود بدبین‌کردن... یعنی دینش را، اخلاقش را، لباسش را، خطش را، گذشته‌اش را و مفاخرش را کنار بگذارد و فراموش بکند؛ اما فرهنگ‌غربی، آداب‌غربی، رسوم‌غربی، تفکر‌غربی و روش‌ومنش غربی را بپذیرد!» (ره‌بر، ۱۳۸۸/۰۲/۲۲) ♨️در ایران هم همین‌ کار را کردند. انگلستان وقتی فرهنگ اسلامی‌ایرانی را مقابل خواسته‌هایش دید، به معارضه‌ی فرهنگی روی آورد. چگونه؟! با کمک روشنفکران و حکومت پهلوی. ♨️مهم‌ترین کاری که کردند، ازبین‌بردن «عفاف و حیاء» و «جایگزینی هرزگی و عیاشی» بود. در تاریخ کشور ما ثبت شده است که «پیش از انقلاب، تبلیغات رسمی و عمومی و همیشگی کشور ما، تبلیغاتی بود که مردم را به فحشا و هرزگی و عیاشی سوق می‌داد... به‌طور عمد در محیط‌های جوان... برای سرگرم‌کردن و فاسدشدن نسل، تشدید می‌شد. وقتی که جوانان یک نسل فاسد شدند، دیگر ملتی وجود ندارد و مقاومتی به چشم نمی‌خورد.» (ره‌بر، ۱۳۸۱/۱۲/۰۶) ♨️توطئه‌ی «کشف حجاب» برای همین بود. حجاب‌وعفاف از عوامل اقتدار ملی است و دشمن این را خوب می‌داند. «تصمیم گرفتند که زن ایرانی را از دائره‌ی عفاف‌و‌حجاب خود بیرون کنند... کشف حجاب، ازبین‌بردن آن حائل و فاصله‌ای که در اسلام میان دو جنس قرار داده شده است... این اقدام را با چماق، رضاخان در داخل کشور انجام داد... برداشتن حجاب، مقدمه‌ای برای برداشتن عفت بود؛ برای برداشتن حیا در جامعه‌ی اسلامی بود؛ برای سرگرم‌کردن مردم به عامل بسیارقوی و نیرومند جنسی بود؛ برای اینکه از همه‌ی کارهای دیگر بمانند.» (ره‌بر، ۱۳۸۶/۱۰/۱۹) ♨️این توطئه‌ی ضدملی و ضداسلامیِ کشف حجاب از زمان پهلوی شروع شد و همچنان هم به شکل دیگری جلو می‌رود. هنوز معارضه‌ی فرهنگی ادامه دارد و مبارزه‌ی ما با استعمار هم. پ‌.ن: بخش‌هایی از این یادداشت برگرفته از مقاله‌ی "سوغات غرب با زور سرنیزه" است. آن را در سایت رهبری، اینجا می‌توانید بخوانید. @khatoonjan 🪴ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خاتون، خانه‌ی روایت‌‌‌های بانوی ایرانی است از قانون حمایت از خانواده... با ما همراه باشید.👇🏻 https://eitaa.com/khatooonjan