🟡«سونامی خاموش بیدینی» یا «آب گوارای دینداری»؟
🖊احمدحسین شریفی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
♦️مدتی است که برخی از نویسندگان سکولار و لائیک، دائماً از گسترش بیدینی و خداناباوری و شکاکیت دینی در کشورهای مسلماننشین، از جمله ایران، میگویند و مینویسند!
طنز ماجرا اینجاست که بسیاری از نویسندگان ایرانی مدعای خود را مستند میکنند به مقاله یکی از نویسندگان سکولار و لیبرال غربی، به نام جک دیوید اِلِر! [که نه تنها هیچ شناختی از ایران ندارد، بلکه به گمانم نتواند موقعیت جغرافیایی ایران را هم بر روی نقشه نشان دهد!] وی چند سال قبل در مقالهای با عنوان «سونامیِ خاموش: بیدینی و خداناباوری در جهانِ اسلام» مدعی شد که یک سونامی سکولاریسم و بلکه الحاد در جهان اسلام در حال شکلگیری است!
بدون آنکه بخواهم گرایش به الحاد و بیدینی را منکر شوم، اما ادعای سونامی بیدینی و الحاد در جوامع اسلامی، یکی از بزرگترین سونامیهای توهمی و تخیلی در جهان واقعیتهاست.
🔸واقعیت کشورهای اسلامی و بلکه واقعیت ملموس و مستند از مسلمانان در بسیاری از کشورهای اروپایی نیز، آن است که اسلام و مسلمانان در طول تاریخ خود از چنین قدرت و اقتدار و مدافعان پرشور و امیدواری، که در حال حاضر دارد، برخوردار نبوده است.
🔹فیالمثل در ایران اسلامی، در هیچ برههای از تاریخ، آنگونه که الان شاهدیم، سراغ نداریم که میلیونها جوان و نوجوان حاضر باشند مشتاقانه جان خود را فدای اسلام و حفظ نظام اسلامی کنند. هرگز سراغ نداشتهایم که میلیونها جوان ایرانی و دهها میلیون جوان و نوجوان مسلمان، مشتاق دفاع از مظلومان و مبارزه با ظلم و استکبار جهانی و صهیونیسم بینالملل باشند. در طول تاریخ ایران اسلامی، سراغ نداشتهایم که صدهاهزار از جوانان و نوجوانان آن ماهها قبل از فرارسیدن ایام سه روزه اعتکاف رجبیه، برای آن ثبتنام کنند و بعضاً برای آنکه در قرعهکشی نام آنان انتخاب شود، یک هفته روزه نذر کنند!
در تاریخ ایران و اسلام سراغ نداشته و نداریم که سالانه دهها میلیون انسان، و غالباً جوان و نوجوان مشتاقانه به زیارت اربعین بروند، و میلیونها نفر نیز که توفیق شرکت در پیادهروی اربعین را در کربلا نداشتهاند، در شهرها و کشورهای خود، پیادهرویهای میلیونی جاماندگان اربعین را برگزار کنند!
♦️بعضاً، میگویند برخی از اموری که برشمردید، «آیین» و «مناسک»اند و نه «ایمان» و «عقیده»! بیچارهها نمیدانند، که آیینها و مناسک، «نمود» و «نماد» ایمان و عقیدهاند! تا ایمان در ذهن و ضمیر نهادینه نشده باشد، که فرد دلبسته و دلداده مناسک ایمانی نمیشود! دین، مجموعهای از بینشها و گرایشها و کنشهاست؛ و آیینها و مناسک و شعائر «شکل ظاهری آن لایههای باطنی دین» است.
🔸افزون بر آن، هرگز در طول تاریخ سراغ نداشتهایم که دین، اینچنین زنده و بانشاط در ابعاد مختلف زیست مسلمانان حضور داشته باشد. به تعبیر دیگر، در دوران معاصر، دین در موقعیتی فرانهادی قرار گرفته است. مسلمانان به دنبال آنند که نهادهای خانواده، اقتصاد، تعلیم و تربیت، سیاست، اوقات فراغت و هنر و ادبیات را نیز در چارچوب دین سامان دهند.
🔻اما وقتی کسانی به عمد چشمان خود را بر این واقعیتها میبندند چه باید کرد؟!
🔻وقتی کسانی نمیتوانند یا نمیخواهند واقعیتهای ملموس را در اطراف خود بنگرند چه میتوان کرد؟!
🔻و وقتی عدهای به حکم صفت «حضرت طوطی» آنچه «استاد غربیشان» میگوید، نشخوار میکنند، چه باید کرد؟!
#روشنفکری
#دین
🆔@Ahmadhoseinsharifi
🆔@khatte_amin69
🟢دینستیزان و «مصادره راهبران دینی»!
🖊احمدحسین شریفی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یکی از خیانتهای بزرگ دینستیزان از اواخر دوران قاجاریه تا زمان حاضر این بوده و هست که با سوء استفاده از جهل مردم و بیتفاوتی بسیاری از عالمان دینی، بزرگان عرفان و ادب و اخلاق ایرانی را که قرنها به عنوان راهبران دینی و اخلاقی و الگوهای عرفان و حکمت اسلامی شناخته میشدند، به عنوان مدافعان «می» و «شراب» و «همجنسبازی» و «لاابالیگری جنسی» و مخالفان «فقه» و «شریعت» و «مناسک دینی» و «حکومت دینی» و اخیراً نیز به عنوان «مخالفان قدیمی حجاب اجباری!» را معرفی کرده و می کنند!
بزرگانی چون فردوسی و سعدی و مولوی و #حافظ در رأس این دستبردهای ناجوانمردانه بوده و هستند.
فیالمثل مدتی است عدهای از دینستیزان با استناد به کتاب تاریخ ادبیات ایران، نوشته #ادوارد_براون، داستان خاکسپاری حافظ را چنین دینستیزانه بافیدهاند:
«ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺣﺎﻓﻆ از دنیا میرود ﺑﺮﺧﯽ ﻣﺮﺩﻡ ﮐﻮﭼﻪ ﻭ ﺑﺎﺯار ﺑﻪ ﻓﺘﻮﺍﯼ ﻣﻔﺘﯽ ﺷﻬﺮ ﺷﯿﺮﺍﺯ ﺑﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ میریزند ﻭ ﻣﺎﻧﻊ ﺩﻓﻦ ﺟﺴﺪ ﺷﺎﻋﺮ ﺩﺭ ﻣﺼﻼﯼ ﺷﻬﺮ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ، به این ﺩﻟﯿﻞ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺷﺮﺍﺏﺧﻮﺍﺭ ﻭ ﺑﯽﺩﯾﻦ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺤﻞ ﺩﻓﻦ ﺷﻮﺩ!
ﻓﺮﻫﯿﺨﺘﮕﺎﻥ ﻭ ﺍﻧﺪﯾﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﺷﻬﺮ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ برمیخیزند. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﮕﻮ ﻣﮕﻮ ﻭ ﺟﺮّ ﻭ ﺑﺤﺚ ﺯﯾﺎﺩ، ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﯿﺎﻥ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ میدهد ﮐﻪ ﮐﺘﺎﺏ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻓﺎﻝ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺁﻣﺪ ﺑﺪﺍﻥ ﻋﻤﻞ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ ...
ﮐﺘﺎﺏ ﺷﻌﺮ ﺭﺍ ﺩﺳﺖ ﮐﻮﺩﮐﯽ میدهند
ﻭ ﺍﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ میکند ﻭ ﺍﯾﻦ ﻏﺰﻝ ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ میشود:
ﻋﯿﺐ ﺭﻧﺪﺍﻥ ﻣﮑﻦ ﺍﯼ ﺯﺍﻫﺪ ﭘﺎﮐﯿﺰﻩ ﺳﺮﺷﺖ
ﮐﻪ ﮔﻨﺎﻩ ﺩﮔﺮﺍﻥ ﺑﺮ ﺗﻮ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﻧﻮﺷﺖ
ﻣﻦ ﺍﮔﺮ ﻧﯿﮑﻢ ﻭ ﮔﺮ ﺑﺪ ﺗﻮ ﺑﺮﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﺵ
ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﺁﻥ ﺩِﺭﻭَﺩ ﻋﺎﻗﺒﺖ ﮐﺎﺭ ﮐﻪ ﮐﺸﺖ
ﻫﻤﻪ ﮐﺲ ﻃﺎﻟﺐ ﯾﺎﺭﻧﺪ ﭼﻪ ﻫﺸﯿﺎﺭ ﻭ ﭼﻪ ﻣﺴﺖ
ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﻋﺸﻖ ﺍﺳﺖ ﭼﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﭼﻪ ﮐﻨﺸﺖ
ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﻌﺮ ﺣﯿﺮﺕ ﺯﺩﻩ میشوند ﻭ ﺳﺮﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺰﯾﺮ میافکنند. ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺩﻓﻦ پیکر حافظ انجام میشود ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺣﺎﻓﻆ ﻟﺴﺎﻥ ﺍﻟﻐﯿﺐ ﻧﺎﻣﯿﺪﻩ ﺷﺪ ...»
🔻این در حالی که است که
اولاً، در زمان وفات حافظ اساساً هنوز کتابی با عنوان «دیوان حافظ» وجود نداشته است! حافظ در زمان خود مجموعه اشعار و غزلیاتش را گردآوری نکرده بود؛ و بعدها یکی از شاگردانش به نام محمد گلندام با سختیهای فراوانی اقدام به این کار کرد.
ثانیاً، مسأله تفأل به دیوان حافظ از مسائل متأخر است و در آن زمان اساساً چنین فرهنگی در میان عوام مردم وجود نداشته است؛
ثالثاً، هیچ مخالفتی با محل دفن حافظ وجود نداشته است؛
رابعاً، به دلیل جایگاه دینی و عرفانی و معنوی و قرآنی حافظ، جنازه او را در بهترین جای مصلای شهر دفن کردند؛
خامساً، حافظ در زمان خودش از مفسران و حافظان قرآن و حدیث شناخته میشده است و نه بیدین و شرابخوار! و مخالف حجاب و ضد ولایت فقیه!
یکی از اساتید بزرگ حافظ متکلم و اندیشمند بزرگ اسلامی میرسید شریف گرگانی بود که «هرگاه در مجلس درسش شعر خوانده مى شد مى گفت به عوض اين ترّهات به فلسفه و حكمت بپردازيد. امّا چون شمسالدّين محمّد مى رسيد، علّامه گرگانى مى پرسيد: بر شما چه الهام شده است؟ غزل خود را بخوانيد. شاگردان علّامه به وى اعتراض مى كردند: اين چه رازى است كه ما را از سرودن شعر منع مى كنى ولى به شنيدن شعر حافظ رغبت نشان مى دهى؟ و استاد در پاسخ مى گفت: شعر حافظ همه الهامات و حديث قدسى و لطايف حكمى و نكات قرآنى است.»
و سادساً، اساساً چنین دروغی در کتاب «تاریخ ادبیات ایران» ادوارد براون وجود ندارد! بلکه یک دروغ دیگری است که خود وی هم تصریح کرده است که از منبع نامعتبری آن را نقل می کند!
#روشنفکری
#دینستیزی
🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🆔@khatte_amin69
هدایت شده از روایت انقلاب | حامد فلاحتی
◻️آتش در قبله آمال غربزدگان وطنی: آتش در کالیفرنیا و سیاهنمایی در ایران!
🖊احمدحسین شریفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔸امروز فرصتی دست داد تا برخی از سایتها و کانالهای مدعیان روشنفکری و دانایی را مروری کنم: مع الاسف در بر همان پاشنههای قدیمی میچرخید!
باز هم مملو از سیاهنمایی و تاریکاندیشی بودند!
باز هم مملو از خودتحقیری بودند!
باز هم مملو از روایتهای نادرست از واقعیتهای ایران اسلامی بودند!
باز هم مملو از ناامیدسازی و یأسپراکنی نسبت به آینده بودند!
باز هم مملو از بزرگنمایی قدرت غرب بودند!
باز هم مملو از ابراز علاقه به آمریکا بودند!
♦️عجیب اینکه به شدت
مشغول تطهیر چهرههای سیاه داعشیان و خونآشامان شامات بودند!
مشغول ارائه چهرهای محبوب از ترامپ قمارباز بودند!
هیچ اشارهای به جنایات هولناک صهیونیستها علیه فلسطینیان در آنها دیده نمیشد!
هیچ اشارهای به تجاوزات مکرر اسرائیل به سوریه و لبنان در آنها نبود!
هیچ اشارهای به ناتوانی قبله آمالشان از مهار آتشسوزی در کالیفرنیا نداشتند!
بعضاً در حال تحلیل «نقش تغییرات اقلیمی و آب و هوایی» در آتشسوزی کالیفرنیا بودند!
یکی را دیدم که تولید گازهای گلخانهای توسط چین را عامل اصلی آتشسوزی در لسآنجلس میدانست!
همان کسانی که با آتشسوزی یک ساختمان قدیمی در تهران (پلاسکو)، نشستهای علمی درباره ناکارآمدی نظام اسلامی میگرفتند و آن آتشسوزی را دلیلی بر ضرورت جدایی دین از سیاست میدانستند و تقاضای استعفای مسؤولان شهر تهران را داشتند! اکنون همچون موجوداتی صمٌّ بُکمٌ در برابر خاکستر شدن بخشهای وسیعی از کالیفرنیا، نه سخنی از ناکارآمدی لیبرال دموکراسی میگویند و نه سخنی از ناتوانی قبله آمالشان در کنترل آتشسوزی! بلکه آن را خیلی طبیعی جلوه میدهند! و معلول حوادث طبیعی و تغییرات آبو هوایی!
همان کسانی که به هنگام وقوع حوادث طبیعی مثل سیل و زلزله در ایران، اقدامات جهادی دهها هزار بسیجی و طلبه را در خدمترسانی به مردم نادیده میگیرند و بعضاً تمسخر میکنند، اکنون که هیچ خبری از کمکهای مردمی یا حتی فعالیتهای سازمان آتشنشانی کالیفرنیا و فناوریهای پیشرفته تخیلی اطفاء حریق آنها نمیشنوند و نمیبینند، به جای نقد فرهنگ لیبرالیسم و عبرتگرفتن از این حادثه، درباره وجدان کاری یک آتشنشان ناامیدِ سطل به دست آمریکایی قلمفرسایی میکنند!
🔹حقیقتاً ما با موجوداتی وقیح مواجههایم! کنار زدن پرده توهم اقتدار غرب از جلو چشمان این کوران بیفایده است!
أَ تُريدُونَ أَنْ تَهْدُوا مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبيلا؛ (نساء، ۸۸) آیا میخواهید کسانی را که خداوند گمراه کرده، هدایت کنید؟! در حالی که هر کس را خداوند گمراه کند، راه نجاتی برای او نخواهی یافت.
#غرب
#روشنفکری
🆔 @h_falahati
◻️مواجهه ایرانیان با غرب
🖊احمدحسین شریفی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔸در ادامه تشریح ابعادی از سخنان رهبر انقلاب در دیدار رمضانی خود با دانشجویان (در تاریخ ۲۲/ ۱۲/ ۱۴۰۳) به توضیحی مختصر درباره یکی دیگر از بخشهای آن سخنرانی میپردازیم. رهبر فرزانه انقلاب در بخشی از سخنان خود با تفصیل بیشتری به تبیین دو تجربه مواجهه ایرانیان با #غرب مدرن پرداختند. توضیح آنکه
♦️ایرانیان، در نخستین مواجهه خود با غرب، دچار نوعی شیفتگی تمام عیار در برابر جلوههای ظاهری تمدن غرب از یک طرف و خودباختگی فرهنگی از طرف دیگر شدند. غرب را مظهر پیشرفت و موفقیت و قدرت یافتند و ایران را نمونهای از عقبماندگی و انحطاط و ضعف. این یافت هر چند یافتی مطابق با واقع بود، اما مدیران و نخبگان جامعه به جای آنکه آن را عاملی برای «خودیافتگی» قرار دهند، در روحیه «خودباختگی» و «ما نمیتوانیم» در برابر غرب دمیدند! به گونهای که حتی هیچ تأملی در داشتههای اخلاقی و فرهنگی خود هم نکردند. بلکه همه چیز خود را پیش پای مظاهر تمدن غرب قربانی کردند. حتی ایمان و صفا و برادری و خانواده و حیای اجتماعی و امثال آن که از برجستگیهای فرهنگ ایرانیان بود، به عنوان نقاط ضعف و ضد تمدنی و عواملی برای انحطاط و پسرفت اجتماعی تلقی شدند!
🔸منورالفکرهای خودباخته بیشترین نقش را در تقویت این احساس و نهادینهسازی فکر وابستگی به غرب داشتند. به تعبیر رهبر معظم انقلاب «بزرگترین مقصرهای آن دوره افرادی مثل تقیزاده، فروغی و حکمت بودند که اینها دهها سال کشور ما را عقب نگه داشتند.» (۲۲/ ۱۲/ ۱۴۰۳) #تقیزاده میگفت: باید از فرق سر تا نوک پا غربی شویم؛ یعنی همه سبک زندگی ما باید سبک زندگی غربی باشد از لباس گرفته تا اخلاق. #فروغی معتقد بود که ايران همچون آستينی بیحرکت است و تا زمانی که دست انگليس در اين آستين نباشد، حرکت نخواهد کرد! علیاصغر حکمت، که وزیر معارف رضاخان بود، افزون بر ترویج اندیشه وابستگی به غرب، در مقام عمل نیز همه همّ و غم خود را بر ترویج و نهادینهسازی سبک زندگی غربی در میان ایرانیان به کار گرفت. به عنوان مثال، میداندار اصلی و طراح برنامه اجرایی و عملیاتی داستان غمانگیز «کشف حجاب» علیاصغر حکمت بود.
🔹نقش مخرب این روشنفکران غرب زده کار خود را کرد. متأسفانه به جای آنکه تجربه غرب موجب تلاش و کوشش بیشتر برای ارتقاء سطح علمی و تکنولوژی کشور باشد، موجب از دست رفتن خلقیات و اخلاقیات خوب ایرانیان هم شد. دانشگاه تأسیس کردند؛ اما حتی یک دانشمند برجسته را هم نتوانستند تربیت کنند! هیچ اختراعی را نتوانستند ثبت کنند! به تعبیر مخبرالسلطنه هدایت (از رجال سیاسی دوره قاجار و پهلوی) در آن دوران، نگاه به بولوارهای شهرهای غربی بود و نه به لابراتوارها و کتابخانههای آنها.
♦️اما بعد از مدتی عدهای از آگاهان و خیرخواهان ایران متوجه ظلمتها و تاریکیهای تمدن غربی شدند. به عظمت داشتهها و ثروتهای مادی و معنوی نهفته در ایران متفطن شدند. روحیه تمامیتخواهی غربیان را فهمیدند؛ دیدند که غرب در حال چپاول همه سرمایههای ملی ایران است؛ دیدند که غربیان حتی ایرانیان را انسان هم به حساب نمیآورند. خلاصه آنکه آرام آرام برای بسیاری از مردم معلوم شد که «ورای این ظاهرِ اتوکشیدهی روشنِ گاهی با لبخند، یک باطن خبیث وجود دارد، یک باطن خائن وجود دارد.» این آگاهی موجب شد که آن شیفتگی اولیه نسبت به غرب و تمدن غربی کمرنگ شود. مردم متوجه شدند که راه پیشرفت و عزت، از غرب و تکیه بر غرب نمیگذرد. برای پیشرفت باید روی پای خود بیاستند. تکیه بر غرب موجب عقبماندگی کشور خواهد شد.
🔸این موضوع را بدون تردید مدیون روشنبینیها و روشنگریهای #امام_خمینی و شاگردان باورمند و اندیشمند ایشان هستیم. او بود که ما را به داشتههای خود متوجه کرد؛ استعدادهای علمی و فرهنگی و مدیریتی و سیاسی نهفته در ملت مسلمان را شکوفا کرد؛ خودباوری و منطق «ما میتوانیم» را در مردم زنده کرد. و او بود که پایههای معرفتی و عملی شکلگیری تمدن نوین اسلامی را پیریزی کرد.
#روشنفکری
🆔@khatte_amin69