eitaa logo
خزینة الجواهر
1.2هزار دنبال‌کننده
31.8هزار عکس
29.9هزار ویدیو
35.9هزار فایل
منبعی از محتوای ناب تبلیغی مناسبتی ارتباط باخادم كانال @a1nemati پستهای مفیدتان را به ما ارسال کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
📌تبرک جستن به خاک قبر امام حسین(ع) در عصر اهل بیت(ع) مردم در عصر امام (ع) برای نفع- مادی و معنوی از جمله از مرض و رفع و دفع حاجات و گرفتاریها- به خاک قبر امام (ع) تبرک می جویند و آن حضرت نیز این را برای متبرکان دارای نفع دانست. 📚ابن قولویه قمی، کامل الزیارات، ص274. 👇👇 🌻 @ahlebait110
📌برائت از مخالفان در خفا روزی علی بن عاصم کوفی که مردی نابینا بود به محضر امام حسن (ع) شرفیاب شد. او، ضمن گفتوگو با آن حضرت، ارادت خالصانه خود را به خاندان نبوت اظهار نموده و بیان کرد: من از یاری شما ناتوانم و به غیر از و شما و بیزاری از شما و به آنان در خلوت، سرمایه دیگری ندارم، با این حال وضعیت من چگونه خواهد بود؟ امام فرمود: پدرم از جدم رسول الله(ص) روایت نمود: هرکس توانایی یاری نمودن ما اهل بیت را نداشته باشد و در خلوت به دشمنان ما لعنت بفرستد، خداوند صدای او را به همه فرشتگان می رساند... هنگامی که صدای او به فرشتگان برسد، آنان برای وی طلب آمرزش نموده و او را می ستایند.» 📚مجلسی، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج50، ص316. 👇👇 🌻 @ahlebait110
📌 در لیله المبیت.... ربیع الاول که با رسول الله(ص) از به است، امیرمؤمنان علیه السلام به امر پیامبر(ص) جای ایشان خوابید. در آن شب، بالاى سر آن حضرت و پايين پای آن حضرت نشستند و جبرئيل می گفت: به! به! چه كسى مثل تو است اى پسر ابی‌طالب؛ که خدا به تو در برابر ملائكه مباهات و افتخار می كند! و خداوند در شأن على(ع) اين را نازل كرد: ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ﴾ 📚بقره: ٢٠٧. و از ميان مردم كسانى هستند كه جان خويش را براى كسب رضا و خشنودی خدا می فروشند و خدا نسبت به بندگان مهربان است. 📚ابن شهرآشوب، مناقب آل أبي طالب، ج٢، ص٦٤- ٦٥؛ 📚کلینی، كافي، ج٨، ص١١٩؛ 📚شیخ طوسی، أمالي، ص٤٦٩؛ 📚یعقوبی، تاريخ، ج٢، ص٣٩. 👇👇 🌻 @ahlebait110
بررسی_اخبار_محسن_بن_علی_علیه_السلام_در_منابع_فریقین.pdf
8.2M
📌مقاله بررسي اخبار بن علي(ع) در منابع فريقين بررسی تاریخ و علت شهادت فررند حضرت سلام الله علیها و امیرمومنان علیه السلام در منابع فریقین. نویسندگان: حجت الاسلام دکتر محمد جواد سرتختی و حجت الاسلام دکتر محمدرضا 👇👇 🌻 @ahlebait110
📌کنیۀ امام (ع)؛ ابوالحسن یا ؟ می‌دانیم که کنیۀ امام (ع)، «ابوالحسن» بوده است. در گزارشی از علی بن یقطین نقل شده که امام کاظم(ع) دربارۀ علی بن موسی(ع) فرمود: «نحلتُه کنیتي: کنیۀ خویش را به او دادم» 📚کلینی، الکافي، ج1، ص311، 313؛ 📚شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا، ج1، ص21، 22. مطابق این نقل، خود امام کاظم(ع) کنیۀ «ابوالحسن» را برای امام رضا (ع) برگزیده بوده است. در کتب امامیه کنیۀ فراوان برای امام رضا(ع) به کار رفته، تا جایی که در عیون أخبار الرضا بیش از 200 مرتبه این کنیه در اسناد و متون گزارش‌های متفاوت برای امام رضا (ع) به کار رفته است (البته بسیاری از منابع عیون، عامّی است). در منابع عامه نیز بسیار کنیۀ «ابوالحسن» برای امام رضا (ع) به کار رفته است؛ از جمله: «‌علي ‌بن ‌موسى الرضا... ‌أبو ‌الحسن من سادات أهل البيت وعقلائهم وجلة الهاشميين ونبلائهم» 📚ابت حبان، الثقات، ج8، ص456. «فقال: يا غلام، أحضر أبا الحسن علي بن موسى» 📚الفرج بعد الشدة، ج4، ص227)، «أما رضا، فهو ‌علي ‌بن ‌موسى بن جعفر بن محمد العلوي الحسيني ‌أبو ‌الحسن الرضا» (المؤتلف والمختلف للدارقطني، ج2، ص1115) در این میان، در گزارشی گفته شده که کنیۀ امام رضا(ع)، «ابوبکر» بوده است: قال أبو الفرج: حدثني ‌الحسن ‌بن ‌علي ‌الخفاف، قال: حدثنا عيسى بن مهران، قال: حدثنا أبو الصلت الهروي، قال: سألني المأمون يوما عن مسألة فقلت: قال فيها أبو بكر كذا وكذا. فقال: من أبو بكر؟ أبو بكرنا أو أبو بكر العامة؟. قلت: أبو بكرنا. قال عيسى: قلت لأبي الصلت: من أبو بكركم؟ فقال: علي بن موسى الرضا، كان يكنى بها 📚ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص453-454 اصفهانی نقل می‌کند از حسن بن علی خفاف از عیسی بن مهران از ابوالصلت هروی که گفت: روزی از من دربارۀ مسئله‌ای پرسش کرد. گفتم: ابوبکر چنین و چنان می‌گوید. گفت: ابوبکر کیست؟ ابوبکرِ ما یا ابوبکرِ عامّه/عموم؟ گفتم: ابوبکرِ ما. عیسی [بن مهران] گفت: به گفتم: ابوبکرِ شما کیست؟ گفت: علی بن موسی ؛ کنیه‌اش چنین بود. می‌دانیم که امام رضا (ع) فرزندی به نام «بکر» نداشته و نام «علی» هم با کنیۀ «ابوالحسن» تناسب دارد، نه «ابوبکر». حال سؤال پیش می‌آید که پس چرا در این گزارش کنیۀ «ابوبکر» برای امام رضا (ع) به کار نرفته است. با توجه به اینکه ظاهراً تنها در این گزارش این کنیه برای امام استفاده شده و با توجه به اینکه در خود گزارش به ابوبکر بن ابی‌قحافة (أبوبکر العامة) اشاره شده، ممکن است این گزارش در این صدد باشد که کنیۀ امام رضا (ع) را مطابق با شهرت خلیفۀ نخست بداند و فضایی تقریبی ایجاد کند. در خصوص این نقل باید به چند نکته توجه کرد: ظاهراً این متن شکل گرفته تا این کنیه را نشان دهد و هدف دیگری ندارد: «فقال: من أبو بکر؟... قلت لأبي الصلت: من أبو بکرکم؟». اینکه یک گزارش صرفاً در راستای بیان یک کنیه باشد، امر غریبی است. معمولاً نام و کنیۀ افراد، مشهور است و در ضمن گزارش‌ها و گفتگوها و مدخل افراد در کتب آن‌ها را می‌توان یافت، اما دربارۀ شخصیتی به شهرت امام رضا (ع) توقّع نمی‌رود که گزارشی باشد که فقط تمام هویت و هدفش بیان این باشد که ایشان فلان کنیه را داشت. قابل توجه است که برای کنیۀ «ابوالحسن» گزارشی یافت نمی‌شود که تمام مطلبی که آن گزارش متکفّل بیانِ آن است، همین باشد که امام رضا (ع) مکنّی به «ابوالحسن» بوده است. حتی نقلی که بالاتر از علی بن یقطین گذشت هم درصدد بیان وصایت امام رضا (ع) بود و به صرف بیان این کنیه بسنده نکرد. این نکته نشان می‌دهد که کنیۀ «ابوالحسن» برای امام رضا (ع) از پیش مسلَّم بوده و نیازمند اثبات نبوده، برخلاف کنیۀ «ابوبکر». @Al_Meerath
ادامه ۲. در پایان این گزارش آمده است: «کان یکنَّی بها». یعنی کنیۀ «ابوبکر» برای امام رضا (ع) صرفاً یک کنیۀ خاص نبوده که میان ابوالصلت و مأمون به کار رود. بلکه کنیۀ شایعی برای ایشان بوده است. با وجود چنین ادعایی، توقع می‌رود که اثری از این کنیه در دیگر نقل‌ها باقی بماند؛ حال آنکه مسئول گزارش خود مفروض گرفته که این کنیه برای حضرت شناخته‌شده نیست: «قلت لأبي الصلت: من أبو بکرکم؟». در دیگر آثار کهن هم اثری از کاربرد این کنیه برای امام رضا (ع) یافت نشد. 3. در سند این گزارش، عیسی بن مهران واقع شده که خود خصم بوده؛ چنانکه خطیب بغدادی گفته است: كان عيسى بن مهران المستعطف من شياطين ومردتهم، ووقع إليَّ كتابٌ من تصنيفه في الطعن على الصحابة وتضليلهم وإكفارهم وتفسيقهم، فوالله لقد قف شعري عند نظري فيه... ودلني ذلك على عمى بصيرة واضعه ، وخبث سريرة جامعه، وخيبة سعي طالبه، واحتقاب وزر كاتبه فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ 📚خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج12، ص495-496 بر این اساس انتساب این گزارش توسط حسن بن علی خفاف به عیسی بن مهران می‌تواند سویۀ جدلی داشته باشد؛ بدین صورت که ادعا شود که فلان رافضی که خود شدید اللحن بود نسبت به صحابه، نقل کرده که امام الرافضة کنیه‌اش مطابق با شهرت خلیفۀ نخست بوده است. 4. حسن بن علی خفّاف که راوی این گزارش است و آن را به عیسی بن مهران منسوب کرده، خود گزارشی دیگر از ابوالصلت هروی دربارۀ امام رضا (ع) نقل می‌کند که فضای تصنّعی آن آشکار است و در راستای تقریب میان امام رضا (ع) و مأمون عباسی برساخته شده است: أخبرنا أبو الفرج قال: حدثنا الحسن بن علي الخفاف، قال: حدثنا أبو الصلت الهروي، قال: دخل المأمون إلى الرضا يعوده فوجده يجود بنفسه فبكى وقال: أعزز عليّ يا أخي بأن أعيش ليومك، وقد كان في بقائك أمل، وأغلظ عليّ من ذلك وأشد أن الناس يقولون: إني سقيتك سما، وأنا إلى الله من ذلك بريء. فقال له الرضا: صدقت يا أمير المؤمنين، أنت والله بريء... 📚ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص460 در این نقل آمده که از اینکه امام رضا(ع) در حالت احتضار بودند، بی‌تابی می‌کرد و به امام گفت که بر او سخت است که مردم می‌گویند که او به ایشان سم داده و امام هم تأیید کردند که او به ایشان سم نداده است! این نقل فضایی ساختگی دارد؛ اگر مأمون واقعاً امام را کرده باشد، دیگر ابراز این سخن توسط او نزد امام و تأیید امام وجهی ندارد و طبیعتاً مأمون باید از چنین اتهامی سخن نگوید تا عامل انتشار آن نشود. اگر هم مأمون امام را مسموم نکرده باز تعبیر «صدقت یا أمیر المؤمنین» طبیعی نیست و امام و مأمون که خود می‌دانند که چنین اتفاقی از اساس نیافتاده و بحث بر سر این اتفاق و تصدیق‌شدن مأمون توسط امام بی‌وجه است. همچنین اصل اتهام مسموم‌شدن (درست یا غلط) طبیعتاً باید بعد از درگذشت امام شروع به انتشار پیدا کند؛ لذا واکشن مأمون و امام به این اتهام خیلی تصنّعی است. در نهایت با توجه به اینکه این گزارش تمام هویت و هدفش در خدمت اثبات کنیه‌ای برای امام رضا (ع) است که در منابع دیگر شناخته‌شده نیست و خود این گزارش از طرفی ناشناختگی آن را مفروض می‌گیرد و از طرف دیگر از شیوع آن می‌گوید و با توجه به اینکه انتساب این نقل به عیسی بن مهران می‌تواند سویۀ جدلی داشته باشد و در راستای تقریب بین اهل بیت (ع) و خلفاء باشد و با توجه به اینکه حسن بن علی خفاف که راوی این گزارش است خود نقل تصنّعی دیگری در راستای تقریب بین امام رضا (ع) و مأمون دارد، نمی‌توان به این گزارش اعتماد کرد و احتمال وجود کنیۀ «ابوبکر»‌ در کنار کنیۀ «ابوالحسن» را برای امام رضا (ع) مطرح کرد. @Al_Meerath
نمودار سیره حضرت زهرا .pdf
4.46M
نمودار تاریخ زندگانی و سیره حضرت (س) این نمودار برگرفته از کتاب خودم بود با نام تاریخ و سیره حضرت زهرا سلام الله بعد از مطالعه فاتحه ای به روح مادرم بفرستید. 👇👇 🌻 @ahlebait110
5.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌مختصری از شواهد تاریخی اهل سنت در باب حضرت سلام الله علیها سخنران: دوست عزیز ما دکتر سعید مسرور عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی 👇👇 🌻 @ahlebait110
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 🎥 نشست مجازی 🍃🌹🍃 ✅ موضوعات: 1⃣ هفته دفاع مقدس 2⃣ تعامل با حوزه های علمیه (در تأمین امام جماعت مساجد) 3⃣ هفته وحدت 🔹سخنرانان: 1⃣ حجت الاسلام والمسلمین ملانوری، معاون تبلیغ مرکز مدیریت حوزه های علمیه و 2⃣ سردار بابااحمدی، معاون بسیج مساجد و محلات سازمان بسیج مستضعفین 📆 زمان: یکشنبه ۱۸ شهریور ماه؛ ساعت ۱۷ ❌ لینک ورود به نشست 🆔 @basijmasajed_ir https://eitaa.com/masjedteraz
درباره ماجرای پناهیان... 1. پناهیان چه گفت؟ یکبار مرور کنیم، گفت: دوقطبی سازی بد است. هرکسی دوقطبی ایجاد کرد با او برخورد کنید. چه کیهان باشد چه جمهوری اسلامی. کجا نسبت ناروایی به کیهان داد؟ گویی کسی بگوید: آقای رئیس قوه قضائیه هرکسی دزدی کرد و به بیت‌المال تعدی کرد با او برخورد کنید. چه پسر رهبری باشد چه پسر خاتمی باشد... بعد یک عده فریاد واسلاماه بلند کنند که تو به پسر رهبری نسبت دزدی دادی! اسلوب این نوع سخن اقتضا می‌کند هردو سر طیف را بیان کند، در وزان جمله شرطیه که تعلیق در آن جریان دارد نه اسناد. 2. اما درباره پناهیان، او کیست؟ وقتی به نگاه میکنم می‌بینم حلقه وصل مردم و دیانت منبری های اثرگذار هستند: طیفی دین خود را از مرحوم کافی گرفتند و طیفی از مرحوم فلسفی. طیفی پای منبر شیخ حسین انصاریان بزرگ شدند و طیفی پای منبر مرحوم فاطمی نیا. اما طی دو دهه گذشته طیف بسیار زیادی از پای منبر پناهیان بزرگ شدند و قد کشیدند. پناهیان برای شان از اسلام گفت، هم از جمال اسلام و هم از جلال اسلام. پناهیان از نماز خوب گفت، از تشکیلات گفت، از تقوا گفت، از اعتکاف گفت، از تربیت دینی گفت و همه با خوانشی جدید و معمولاً رو به جلو... و شد مایه رشد و ارتقاء طیفی از انقلابی‌ها. آغاز ماجرای را شاید خیلی ها به یاد نداشته باشند. چه کسی بیشترین محتوا را درباره این مناسک اجتماعی تولید کرد، بيشترين تبلیغ را کرد، سال‌های سال رفت و آمد، جماعتی از جوانان را با خود برد تا کم‌کم طعم آن را فراگیر کند. همین پناهیان سال‌های سال گفت. از واقعی گفت، وسط ده‌ها از اولین کسانی بود که سینه سپر کرد، فریاد زد، راه تحلیل را باز کرد. همان موقع هایی که بسیاری از منبری های انقلابی در تقیه یا سکوت یا تردید بودند. چقدر مثال یادمان می‌آید اینجا. 3. همه این‌ها یعنی پناهیان بی عیب و ایراد است؟ یعنی همه حرف های او درست است؟ یعنی هیچ نقدی به او وارد نیست؟ خیلی روشن است پاسخ منفی است. مسئله در نقد نیست، مسئله سطح واکنش و جنس واکنش است. بدانیم کسی را نقد می‌کنیم که حداقل دو دهه خطیب و منبری جبهه انقلاب بوده و چند نسل را برای انقلاب رشد داده. حالا نقد کنیم، جدی هم نقد کنیم اما با لحاظ همین نکته. 4. مسئله این است: نقد کنیم هرجا اشکالی بود اما بدانیم چگونه! زدن امثال پناهیان از بیخ و بن، مصداقی از است. خدا از انسان‌های خوشش نمی‌آید، عقوبت می‌کند. آخرین مورد پیش روی مان است. همان‌هایی که امروز علم زدن پناهیان را در دست دارند، چند صباح قبل با همین سبک و سیاق رئیسی را می‌زدند جماعت و اینجا چقدر جای پای پررنگ است. 5. این حجم از حمله به پناهیان برای چیست؟ برخی واقعاً دلسوزانه از سر درد نقد می‌کنند، می‌دانم بچه‌های انقلابی اینگونه اند. اما را می‌شناسم دردشان چیز دیگری است. نقدشان از روی است. نقد کنیم، اما منصفانه و بدون ناسپاسی، همین! ✍حجت‌الاسلام حسین ایزدی 🔹.............🔹............🔹 💫 به "خانه طلاب جوان" بپیوندید: 🌐 @khanetolab