زمان:
حجم:
57.3K
7اینکه فرمودند علت رو مال حرام اعلام میفرمایند . از این جهت که با مال حرام بطور طبیعی تطمیع شدند یا اثر وضعی لقمه حرام هست .
زمان:
حجم:
529.7K
9
ترکیب سپاه مقابل امام بیشتر از اهل شام بودند یا کوفه ؟ در این باره سندی هست ؟
✳️داستان کریم سیاه و عنایت امام حسین علیه السلام
🔹آیت الله سید محمد کاظم طباطبایی یزدی مشهور به صاحب عروه (1253 – 1337 ق) برای صله ارحام عازم یزد بود، یک قطعه کفن برای خودش خریده بود که در حرم امیرمؤمنان علیه السّلام قرآن را بر آن نوشته، سپس در حرم امام حسین علیه السلام.زیارت عاشورا را با تربت براطراف آن نوشته بود، در این سفر این کفن را با خودش به یزد می برد، در شب اول ورودش به یزد، در منزل یکی از دخترانش استراحت میکند، حضرت سیدالشهداء علیه السّلام به خوابش آمده میفرماید:
یکی از دوستان ما فوت کرده، در مزار یزد منتظر کفن است، ما دوست داریم این کفن به او اهداء شود.
بیدار میشود و میخوابد، دوبار دیگر این رؤیا تکرار میشود، لباس پوشیده به قبرستان یزد میرود و میبیند شخصی به نام «کریم سیاه» فوت کرده، او را غسل داده روی سنگ نهاده منتظر کفن هستند.
تا ایشان میرسد، میگویند: کفن را آوردند.
مرحوم یزدی از آنها میپرسد: شما کی هستید؟ میگویند: همان آقایی که به شما امر فرموده کفن بیاورید، به ما نیز امر فرموده که برای تجهیز و دفن ایشان به این جا بیاییم.
مرحوم یزدی میپرسد: این شخص کیست؟ میگویند: او شخصی به نام «کریم سیاه» است، یک فرد معمولی، ولی عاشق امام حسین علیه السلام.بود، در هر کجا مجلسی به نام امام حسین علیه السلام.برگزار می شد، او بدون هیچ تکلّفی حاضر می شد
📚جرعهای از کرامات امام حسین، ص 97.
🌷کانال معرفت
👇👇👇
🆔@marefatkade
✳️ سمیه حیدری، اولین بانوی مدال آور🏅 در رقابت های جهانی در رشتهی جودو:
موقع اهدای جوایز مسابقات آسیایی کره جنوبی، مسؤولان تشریفات کره جنوبی به من گفتند گرمکن بپوش و روی سکو برو. من همانجا گفتم چادرم را بیاورید؛ من با چادر روی سکو می روم.
گفتند نه باید گرمکن بپوشید 😰که من گفتم اصلا برای من مهم نیست روی سکو بروم یا نروم؛ مهم این است که با چادر روی سکو بروم. 😠
۲۰ دقیقه ای طول کشید و در نهایت چون همه منتظر بودند و نگران که چه اتفاقی افتاده، گفتند که هر چی می خواهد به او بدهید که سریع برود روی سکو. 😒البته در نهایت چادرم را آوردند و من با چادر رفتم روی سکو.☺️
وقتی از سکو پایین آمدم و رفتیم هتل،🏢
متوجه شدم در هتل جلسه ای تشکیل شده و دبیر کمیته ملی المپیک به مسؤولین فدراسیون جودو اعتراض کردند که چرا فلانی با چادر روی سکو رفته است! 😳😔
مگر با چادر مسابقه داده! 😠
برای جمهوری اسلامی خیلی بد شده است! این کار به ضرر ما شده است!😕
بعد در اتاق را زدند و گفتند که این کار شما، برای ما خیلی بد شده است و فدراسیون جودو را زیر سؤال بردید!😔 چرا این کار را کردید؟😠
من آن موقع خیلی ناراحت شدم و فقط به حضرت زینب(سلام الله علیها) گفتم من فقط به خاطر خودت و به عشق خودت با چادر رفتم روی سکو. 😥😭😭
چیزی که آن لحظه در ذهنم آمد همین بود. بعد از آن قرار شد در مراسم اختتامیه شرکت کنم که به من گفتند اگر قرار است با چادر بیایی اصلا شرکت نکن!😳😔😱
بعد از این اتفاق و قبل از برگشت خیلی ناراحت بودم و استرس داشتم.😰
به گونه ای با من برخورد کرده بودند که من فکر می کردم خیلی اشتباه کردم. اما وقتی به ایران برگشتم، پدرم بابت این کار خیلی تشویقم کرد ☺️و من آن لحظه بود که خیالم یک مقدار راحت شد.
⬅️تا اینکه از دفتر حضرت آقا با من تماس گرفتند ☎️و پیغام ایشان را به من رساندند‼️
و من این قدر هیجان زده شدم که از خوشحالی زیر سِرُم رفتم.😅
اصلا باورم نمی شد.😳
بعد از آن به دیدار آقا رفتم و ایشان گفتند:
♨️ خیلی کار خوبی کردید که با چادر روی سکو رفتید. باعث افتخار مملکت ایران هستید.
من سجده شکر به جا آوردم که شما با چادر روی سکو رفتید.☺️
🌷کانال معرفت
👇👇👇
🆔@marefatkade