نوشته شدن سرنوشت انسان ها از تولد تا مرگ در لوح محفوظ، با توجه به این که تخلف از آن ممکن نیست، مستلزم #جبر و سلب #اختیار از انسان ها نیست؟
🔸درست است که آنچه در لوح محفوظ آمده، تغییر پذیر نیست، اما آنچه شما را در این موضع با مشکل مواجه کرده، این است که فکر می کنید تمام امور مربوط به انسان در لوح محفوظ ضبط شده و چون تخلف بردار نیست، پس سر از جبر در می آورد. باید گفت که حقیقت امر چنین نیست. در روایات، لوح محفوظ در برابر لوح محو و اثبات قرارگرفته، که هر دو ترکیب وصفی اند. لوح در لغت، چیزی است که میتوان روی آن نوشت. (1)
🔸در اصطلاح، لوح محفوظ عالم قضای الهی را گویند که همه حوادث به قلم تقدیر الهی در آن به ثبت رسیده است. کسی جز خداوند از آن آگاهی ندارد. هر چه در این لوح نگاشته شود، تغییر نمیکند؛ به طور مثال، هر یک از انسانها دارای اجل حتمی هستند که به هیچ عنوان قابل تأخیر و تقدیم نمیباشد.
🔸اما در لوح محو و اثبات که تقدیر الهی در آن نگاشته میشود، قابل تغییر و تبدّل است؛ به طور مثال، اجلّ معلّقی وجود دارد، لکن این اجل به سبب صدقه یا کار خیر قابل تأخیر افتادن است؛ همان طور که در روایات وارد شده و یا این که به جهت کارهای سوء مثل عاق والدین و قطع رحم به جلو میافتد.
🔸مرحوم علامه مجلسی در مورد این دو لوح میفرمایند:
"آیات و اخبار دلالت دارند که همه حوادث و وقایع عالم در دو لوح ثبت است:
یکی لوح محفوظ، که هیچ گونه تغییر در آن راه ندارد و مطابق علم خداوند است.
دیگری لوح محو و اثبات، که در آن چیزی ثبت می گردد و سپس به جهت مصالح بسیاری که بر خردمندان پنهان نیست، چیز دیگری بر خلاف آن به ثبت رسد؛ مثلاً در آن نوشته شود: عمر فلانی پنجاه سال است؛ بدین معنا که مقتضای حکمت پروردگار آن است که اگر کاری انجام ندهد که موجب کوتاهی یا طولانی شدن عمر او شود، پنجاه سال عمر میکند". (2) این همان اجل معلّق است که توضیح داده شد.
🔸ثبت حوادث و وقایع زندگی انسان در لوح محفوظ، به معنای رقم خوردن همه چیز از قبل نیست؛ چنان که تغییر آن به معنای نادرست و غلط بودن آن نیست؛ بلکه خداوند از آن جا که نسبت به همه امور علم قبلی دارد، می داند که بر اساس ضوابط و ساختار علّی و معلولی عالم و بر اساس اختیارات فردی، چه نتیجه ای برای هر فرد رقم می خورد و هر کس چه سرنوشتی را برای خود ترسیم می نماید.
🔸در نتیجه، اگر قرار بر حصول تغییری در این امر باشد، باز به دست خود فرد خواهد بود. در لوح محفوظ ثبت است که فلان فرد پنجاه سال عمر می کند و در این سن بر اثر سکته جان می سپارد. این امر به این مفهوم نیست که این فرد به دور از هر نوع اراده و اختیار، یقینا در پنجاه سالگی به ناگاه سکته کرده، خواهد مرد؛ بلکه این فرد در طول زندگی و در مسیر حیات خود نحوه ای از رفتار و عملکرد را در پیش می گیرد.
🔸در تغذیه و تحرک بدنی و مشغله کاری و... به گونه ای رفتار می کند که بر اثر علت های طبیعی، رگ های قلبش گرفته و در این سن به سکته مبتلا شده و در نتیجه آن خواهد مرد.
🔸این گونه علم خداوند، همانند علم پزشک از روند بهبود فرد بیمار یا پیشرفت بیماری اوست که تأثیری در تحقق این علل ندارد، یا همانند علم معلم است به این که در این امتحان کدام دانش آموز نمره کامل خواهد گرفت و کدام رفوزه خواهد شد؛ یقینا این علم از قبل در ذهن معلم نقش بسته است؛ اما ممتاز یا رفوزه شدن دانش آموزان معلول علت های خاص خود است و خودشان در این امر نقش کلیدی و مؤثر دارند.
پی نوشتها:
1.خرمشاهی، بهاءالدین، دانشنامه قرآن، دوستان-ناهید، تهران، 1381ه.ش، ماده لوح.
2. مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، موسسه الوفاء، بیروت،1404ه،ق، ج 4 ص 130.
🔰میزمعارف
@mizemaaref
#مسمومیت_دختران_و_تحلیل_سازیهای_علمی
پروژه نه چندان روشن مسموم شدن دختران دبستانی در چند هفته گذشته (بهمن و اسفند 1401) موجی از تحلیلها و علت شناسیها را به همراه داشته است. یکی از تبیینهای #مجامع_غربی وجود پدیده «هیستری جمعی» است که به سرعت مورد پذیرش برخی از رسانهها و تحلیلگران ایرانی قرار گرفته؛ و در سطح گسترده در حال ترویج است. احتمال هیستریکی بودن برخی از مسمومیتها قابل انکار نیست؛ اما من در #جمعی بودن آن، مسأله دارم. چرا رسانهها و ناخواسته برخی تحلیلگران اصرار بر «جمعی» بودن هیستریک دختران ایرانی دارند؟
بیایید ابتدا به برخی علل روانشناختی شکلگیری اختلال هیستریک، به خصوص در زنان نظری بیندازیم:
تا به حال سه تبیین روانپویشی(فرویدی)، شناختی، و رفتاری در این زمینه ارائه شده است که دو مورد اول بیشتر مورد توجه بوده است.
از منظر فروید عدم انحلال #تعارض_جنسی عقده الکترا در دختران؛ باعث پایدار شدن اضطراب جنسی در سراسر زندگی میشود. حال وقتی به مناسبتی این احساسات برانگیخته میشود؛ فرد نیاز ناهشیار شدیدی برای پنهان کردن این احساسات از خود و از جهان پیرامون پیدا میکند که یکی از شیوههای پنهان کردن آن نیازها؛ تبدیل ناهشیارانه آنها به نشانههای جسمانی است!
در تبیین شناختی؛ هیستری به منزله دفاع علیه یک اضطراب ناهشیار نیست بلکه یک #نظام_ارتباطی_غیرکلامی است که برخی هیجانهای ناراحت کننده مانند خشم، ترس، و افسردگی با «زبان جسمانی» بیان میشود. یعنی وقتی در جامعهای توانایی بیان ارتباطی احساسات وجود نداشته باشد؛ خود را در قالب این اختلال نمایان میکند.
مروجان #جمعی_بودن_هیستری در ایران؛ کدامیک از این دو نظریه را میخواهند دنبال کنند؟!
تا بدینجا چیزهایی متوجه شدهاید.
حال بیایید توجه شما را به محتوای برخی مقالات ظاهرا علمی که به سرعت در عرض یک هفته و ده روز گذشته؛ از راه دور توسط برخی متخصصان دنیا منتشر شده است جلب نمایم که در کمال تعجب توسط برخی رسانههای داخلی (از جمله روزنامه کیهان و خبرگزاری تسنیم) هم بر آن صحه گذاشته شده است!
دکتر رابرت بارتولومیو، یک متخصص جامعهشناسی پزشکی در مقالهای که برای همین منظور(!) منتشر کرده میگوید:
از سال گذشته، اعتراضات #روسری(حجاب) به رهبری زنان باعث ایجاد اضطراب طولانی در جامعه ایران شده است. سپس، در نوامبر 2022 (خوب به این تاریخ توجه کنید: یعنی #آبان_ماه!)، موجی از گزارشهای مربوط به مسمومیتهای دانشآموزان مدرسه آغاز شد که تقریباً دهها حادثه جداگانه را شامل میشد. تحلیلهای رسانهای از این "حملات" آنها را با کلماتی مانند "مرموز" و "غیر قابل توضیح" توصیف میکنند. یک تئوری عامیانه محبوب معتقد است که دختران به دلیل مخالفت با تلاشهای مقامات مذهبی مجازات میشوند تا آنها را مجبور به پوشیدن روسریهای خود در ملاء عام کنند. مقامات ایرانی با وجود معاینات بیشماری در بیمارستان که شامل آزمایش خون است، نتوانسته اند یک ماده شیمیایی را شناسایی کنند.
بارتولومیو اساسا مقاله خود را با عبارت #مسلمان_بودن دخترانِ مبتلا آغاز میکند سپس به موارد مشابه به مدارس #اسلامی افغانستان در سال 2009 ، یک مدرسه دخترانه اسلامی در کرانه باختری در فلسطین، و مدارس اسلامی در مصر اشاره میکند. او میگوید در موارد مشابه هم شایعاتی مبنی بر اینکه این مسمومیتها توسط #اسرائیل انجام شده؛ وجود داشت (!)
به نظر شما نویسنده مقصود خاصی را دنبال میکند؟ #اسلام، #جبر، #هیستری
در نهایت بارتولومیو نتیجه میگیرد در همه این موارد، دختران جوان #مسلمان تحت استرس فوقالعادهای بودهاند که هیچ فرصتی برای جبران خسارت در پس زمینه آشفتگی سیاسی نداشتهاند!
⚡️⚡️
خوانندگان محترم ایرانی امّا میدانند آنچه این روزها(بهمن و اسفند و نه آبان ماه) خانوادهها را نگران کرده؛ مسمومیتهای دختران #دبستانی است. آیا بهتر نیست پژوهشگران در کنار تحلیلگران امنیتی به جای پذیرش ناخواسته پیشفرض تعارض الکترای جنسی، خشم تبدیل شده، یا استرس ناشی از جبر سیاسی به صورت مطالعات میدانی و موردی به کشف علت یا علتهای ماجرا بپردازند؛ قبل از آنکه دیگران از راه دور بخواهند برایمان تبیین و سپس نسخه بپیچند؟
فرهیختگان عزیز به نظر میرسد در پس هر تبیین ظاهرا علمی از راه دور؛ باید منتظر تجویزهای از راه نزدیک بود!
اگر موضوع «جمعی» بودن هیستریک دختران را بپذیریم یعنی به مراکزی چون سازمان بهداشت جهانی اجازه میدهیم تا با تحت فشار قرار دادن نهادهای سلامت و بهداشت ایران؛ زمینه رهایی دختران از این رنج پنهان(!) را با پذیرش انواع آموزشها؛ و پروتکلها فراهم کند.
بهوش باشیم!
✍️دکتر حمید رفیعی هنر؛ روانشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه
🌿🌺🍃🌸🌿
🆔 #مُحیی_کانالی_برای_زندگی
eitaa.com/Mohyiee
هدایت شده از خزینة الجواهر
نوشته شدن سرنوشت انسان ها از تولد تا مرگ در لوح محفوظ، با توجه به این که تخلف از آن ممکن نیست، مستلزم #جبر و سلب #اختیار از انسان ها نیست؟
🔸درست است که آنچه در لوح محفوظ آمده، تغییر پذیر نیست، اما آنچه شما را در این موضع با مشکل مواجه کرده، این است که فکر می کنید تمام امور مربوط به انسان در لوح محفوظ ضبط شده و چون تخلف بردار نیست، پس سر از جبر در می آورد. باید گفت که حقیقت امر چنین نیست. در روایات، لوح محفوظ در برابر لوح محو و اثبات قرارگرفته، که هر دو ترکیب وصفی اند. لوح در لغت، چیزی است که میتوان روی آن نوشت. (1)
🔸در اصطلاح، لوح محفوظ عالم قضای الهی را گویند که همه حوادث به قلم تقدیر الهی در آن به ثبت رسیده است. کسی جز خداوند از آن آگاهی ندارد. هر چه در این لوح نگاشته شود، تغییر نمیکند؛ به طور مثال، هر یک از انسانها دارای اجل حتمی هستند که به هیچ عنوان قابل تأخیر و تقدیم نمیباشد.
🔸اما در لوح محو و اثبات که تقدیر الهی در آن نگاشته میشود، قابل تغییر و تبدّل است؛ به طور مثال، اجلّ معلّقی وجود دارد، لکن این اجل به سبب صدقه یا کار خیر قابل تأخیر افتادن است؛ همان طور که در روایات وارد شده و یا این که به جهت کارهای سوء مثل عاق والدین و قطع رحم به جلو میافتد.
🔸مرحوم علامه مجلسی در مورد این دو لوح میفرمایند:
"آیات و اخبار دلالت دارند که همه حوادث و وقایع عالم در دو لوح ثبت است:
یکی لوح محفوظ، که هیچ گونه تغییر در آن راه ندارد و مطابق علم خداوند است.
دیگری لوح محو و اثبات، که در آن چیزی ثبت می گردد و سپس به جهت مصالح بسیاری که بر خردمندان پنهان نیست، چیز دیگری بر خلاف آن به ثبت رسد؛ مثلاً در آن نوشته شود: عمر فلانی پنجاه سال است؛ بدین معنا که مقتضای حکمت پروردگار آن است که اگر کاری انجام ندهد که موجب کوتاهی یا طولانی شدن عمر او شود، پنجاه سال عمر میکند". (2) این همان اجل معلّق است که توضیح داده شد.
🔸ثبت حوادث و وقایع زندگی انسان در لوح محفوظ، به معنای رقم خوردن همه چیز از قبل نیست؛ چنان که تغییر آن به معنای نادرست و غلط بودن آن نیست؛ بلکه خداوند از آن جا که نسبت به همه امور علم قبلی دارد، می داند که بر اساس ضوابط و ساختار علّی و معلولی عالم و بر اساس اختیارات فردی، چه نتیجه ای برای هر فرد رقم می خورد و هر کس چه سرنوشتی را برای خود ترسیم می نماید.
🔸در نتیجه، اگر قرار بر حصول تغییری در این امر باشد، باز به دست خود فرد خواهد بود. در لوح محفوظ ثبت است که فلان فرد پنجاه سال عمر می کند و در این سن بر اثر سکته جان می سپارد. این امر به این مفهوم نیست که این فرد به دور از هر نوع اراده و اختیار، یقینا در پنجاه سالگی به ناگاه سکته کرده، خواهد مرد؛ بلکه این فرد در طول زندگی و در مسیر حیات خود نحوه ای از رفتار و عملکرد را در پیش می گیرد.
🔸در تغذیه و تحرک بدنی و مشغله کاری و... به گونه ای رفتار می کند که بر اثر علت های طبیعی، رگ های قلبش گرفته و در این سن به سکته مبتلا شده و در نتیجه آن خواهد مرد.
🔸این گونه علم خداوند، همانند علم پزشک از روند بهبود فرد بیمار یا پیشرفت بیماری اوست که تأثیری در تحقق این علل ندارد، یا همانند علم معلم است به این که در این امتحان کدام دانش آموز نمره کامل خواهد گرفت و کدام رفوزه خواهد شد؛ یقینا این علم از قبل در ذهن معلم نقش بسته است؛ اما ممتاز یا رفوزه شدن دانش آموزان معلول علت های خاص خود است و خودشان در این امر نقش کلیدی و مؤثر دارند.
پی نوشتها:
1.خرمشاهی، بهاءالدین، دانشنامه قرآن، دوستان-ناهید، تهران، 1381ه.ش، ماده لوح.
2. مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، موسسه الوفاء، بیروت،1404ه،ق، ج 4 ص 130.
🔰میزمعارف
@mizemaaref