هدایت شده از مدارس امین
#ضرب_المثل
♦️آنچه را تو از رو میخوانی، من از بَرم!
🔹این مثل داستانی دارد؛ میگویند عتیقه شناسی به روستایی رفته بود. در خانه مرد روستایی، کاسهای کوچک دید که بسیار ارزشمند و قدیمی بود. گربهای از آن کاسه آب میخورد.
🔹عتیقهشناس تصمیم گرفت بی آنکه مرد روستایی را متوجه ارزش کاسه کند، به هر ترتیبی شده آن را به دست بیاورد. این بود که شروع کرد به تعریف کردن از گربه و گفت: «اگر این گربه را به من بفروشی، آنرا میخرم.» مرد روستایی خندید و گفت: «گربه قابلی ندارد. پنج تومان بدهید و با خود ببریدش؛ مال شما.»
🔹عتیقه شناس پنج تومان به روستایی داد و گربه را بغل گرفت که ببرد. همین که خواست از در خارج شود، تظاهر کرد که تازه متوجه کاسه قدیمی شده. گفت: «چه خوب این را دیدم. با خودم فکر میکردم در چه ظرفی به این گربه بیچاره آب بدهم! پس این ظرف را هم با خودم میبرم.» عتیقهشناس کاسه را از روی زمین برداشت و مشغول تماشای خطوط عجیبی شد که دور تا دور کاسه نوشته شده بود.
🔹مرد روستایی کاسه را از دست عتیقه شناس گرفت و گفت: «زحمت نکش، آنچه را تو از رو میخوانی، من از بَرَم. این جا نوشته: چیزی که باعث میشود روزی چهار - پنج گربه بیارزش را یکی پنج تومان بفروشی، به هیچ قیمتی نفروش!»
🔺هنگامی که بخواهیم به کسی بگوییم، از حیله و فریب تو آگاهم و گول حرفهایت را نمیخورم، از این ضربالمثل استفاده میکنیم.