eitaa logo
خزینة الجواهر
1.2هزار دنبال‌کننده
32هزار عکس
30.1هزار ویدیو
36.1هزار فایل
منبعی از محتوای ناب تبلیغی مناسبتی ارتباط باخادم كانال @a1nemati پستهای مفیدتان را به ما ارسال کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
📌تا (۲): (ع) اینگونه است... بن ابی بَلتعه برای نوشت و خبر آمدن سپاه اسلام را به وسیله زنی بنام فرستاد. (ص)به امر الهی از نامه آگاه و جناب عمار، عمر، مقداد و (ع) را درپی ساره فرستاد. عمار، مقداد و عمر، هرچه کاوش کردند، نامه را نیافتند. 📌 آنان قصد بازگشت کردند. اما امیرمؤمنان علی(ع)- با ایمانی محکم- فرمود: به خدا سوگند تا به حال دروغی از رسول خدا(ص) نشنیده ام. علی(ع) ⚔ از نیام کشید و به ساره گفت: نامه را بیرون بیاور. آن زن ترسید و نامه را که لای موی سر خود قایم کرده بود درآورد و به امام تحویل داد. 📌لذا اگر (ع) نبود، با صلح نمی گردید. 📚ابن هشام، سیره پیامبر، ج۴، ص۳۹۹ 📚واقدی، مغازی پیامبر، ج۲، ص۷۹۸ 👇👇 🌻 @ahlebait110
📌شب شهادت امام جواد(ع) نخوانیم. : آیا بدن امام (ع) بعد از شهادت، روز زیر آفتاب بود؟ 📢خیر آیا ام فضل امام را به شهادت رساند و هنگام جان دادن امام (ع)، کردن تا کسی صدای امام را نشنود؟ 📢 : در هیچ منبع کهن و معتبری به زیر آفتاب بودن بدن امام جواد(ع) در ۳شبانه روز اشاره نشده است. همچنین، این مشهوری که در همه مجالس امام (ع) خوانده می‌شود که: پس از امام، همسرش کنیزان را واداشت و شادی کنند و آنگاه پیکر مطهر حضرت را چند روز در پشت بام قرار دادند و بعد هم پرندگان بر آن سایه افکندند و در آخر هم بر پیکر مطهر اهانت کرده از بام به زیر پرتاب نمودند، 📌این مطلب در منبع قدیم یا معتبری نیامده و از قرن دهم یافت شده و مؤلف انوار الشهاده در قرن 13 قمری آن را ثبت کرده است! اساساً امام به دست همسرش یکی از اقوال است و برخی مسبب حادثه را شخص خلیفه یا یکی از کارگزاران او می‌دانند. منابعی که او را قاتل معرفی می‌کند، دلائل الامامه منسوب به طبری شیعی است و ام‌الفضل پس از اقدام به امام، پشیمان شد. بنابراین، و جسارت به پیکر مطهر امام در منابع معتبر نیست و دستگاه خلافت در برابر شیعیان و دوستان آن حجت خدا و ذریه رسول الله(ص)، جرأت چنین بی‌حرمتی نداشت. هم حفظ ظاهر نموده و نه تنها آشکارا جسارتی به امام نکردند، بلکه او را در مقابر و کنار قبر جدش امام موسی (ع) دفن کردند. 👇👇 🌻 @ahlebait110
📌 : چندسال پیش برنامه ضدارزشی شبهه ای را مطرح کرده است که: در منابع آمده است که امام (ع) فرمودند: ما از تبار هستیم، هواخواهان ما و ما هستند. روشن است که هر عربی از هر ایرانی بهتر و بالاتر و هر ایرانی از بدترین دشمنان ما بدتر است. ایرانیها را باید دستگیر کرد و به آورد، زنانشان را به درآورده و به فروش برسانید و مردانشان را به و بردگی اعراب گماشت. : این روایت که سند ضعیفی داشته و غلط ترجمه شده، از امام (ع) است نه امام حسین(ع)؛ به علاوه وقتی در کتاب سفینه البحار آمده یعنی اصلش نیز در بحار الأنوار نیز آمده. 📚مجلسی، بحار، ج 64،ص176 : این روایت از معانی الاخبار شیخ نقل شده و آن است؛ زیرا بن جبله در سند آن است، نیز فرضا که امام صادق(ع) این کلام را فرموده باشند، علامه مجلسی در ادامه آن می نویسد: بيان: " " أي العرب الممدوح من كان من شيعتنا، وإن كان عجما، والعجم المذموم من كان عدونا، وإن كان عرب. یعنی، منظور این روایت آن است که اگر فرضا عرب، باشد و ، مذموم، است اگرچه عجم باشد و دشمن ما عجم است اگر چه عرب باشد. یعنی به عبارت دیگر: این کلام بر فرض صحت صدور از معصوم(ع) در مقام با عرب هایی است که دیگران را خوار می شمارند؛ اگر چه اهل بیت(ع) باشند و امام(ع) فرموده است: از نظر ما شما که عرب هستید، اما ما اصلا نیستید و عجم هستید، اما ما عرب هستند حتی اگر خراسانی و اصفهانی و رازی و ... باشند. : باید توجه کرد، آن عباراتی که در سفینه البحار در ادامه حدیث آمده، از متن نیست و از است که می خواسته نشان دهد در کنار این فرمایش امام صادق(ع)، نگاه به ایرانیان چگونه بوده است. بعد می نویسد: گفته است که ایرانیان را باید و زنانشان را به کنیزی به ایران آورد. این قسمت با "و قال " شروع می شود و ثانی یعنی که همان است. : مرحوم شیخ علی نمازی شاهرودی (ج۷، ص۱۰۷ – ۱۰۸) در تکمیل نوشته شیخ عباس قمی در کتاب مستدرک سفینه البحار می نویسد: سوای رای دومی(عمر) درباره ایرانیان: ابن شهرآشوب در نقل کرده که وقتی ایرانی را به آوردند و تصمیم گرفتند که را بفروشند و مردان را به درآورند که ناتوانان را در طواف بر پشت خود حمل کنند، اميرمؤمنان (ع) فرمود: (ص) فرموده است: بزرگ هر قومی را گرامی بدارید اگرچه مخالف شما باشد و این ها هستند که و هستند، با ما از در مسالمت درآمده اند و به رغبت دارند و من برای خدا آنان که به من و بنی هاشم داده اید آزاد کردم و در پایان: رواﯾﺎت ﻓﺮاواﻧﯽ در ﻣﺪح اﯾﺮاﻧﯿﺎن آﻣﺪه است. ﯾﮑﯽ از آن روایات ﮐﻪ در اﺑﺘﺪای اﯾﻦ ﻣﺘﻦ آﻣﺪه اﺳﺖ وﻟﯽ ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﻣﻐﺮﺿﺎﻧﻪ شبه افکنان آن را ﺣﺬف ﮐﺮده اﻧﺪ. اﻣﺎم ﺻﺎدق(ع) ﻣﯽ‌ﻓﺮﻣﺎﯾﺪ:  «اﮔﺮ ﻗﺮآن ﺑﺮ و ﻏﯿﺮ ﻧﺎزل ﻣﯽ‌ﺷﺪ، ﻋﺮب ﺑﻪ آن اﯾﻤﺎن ﻧﻤﯽ‌آورد،‌ و ﺑﺮ ﻋﺮب ﻧﺎزل ﺷﺪ و ﻋﺠﻢ ﺑﻪ آن اﯾﻤﺎن آوردﻧﺪ و اﯾﻦ ﻓﻀﯿﻠﺘﯽ اﺳﺖ ﺑﺮای ﻋﺠﻢ». نه تنها در ﻫﯿﭻ رواﯾﺘﯽ ﻧﮑﻮﻫﺶ اﯾﺮاﻧﯿﺎن ﻧﯿﺎﻣﺪه است، بلکه ﭼﻨﯿﻦ ﭼﯿﺰی ﺑﺎ و روح ﺗﻌﺎﻟﯿﻢ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ(ص) سازگاری ندارد آنجاکه ﻣﯽ‌ﻓﺮﻣﻮد: «ﻫﯿﭻ ﻋﺮﺑﯽ را ﺑﺮ ﻓﺨﺮ ﻧﻤﯽ‌ﺑﺎﺷﺪ و ﮔﺮاﻣﯽ‌ﺗﺮﯾﻦ ﺷﻤﺎ ﻧﺰد ﺧﺪاوﻧﺪ ﺑﺎ ﺗﻘﻮاﺗﺮﯾﻦ ﺷﻤﺎﺳﺖ» ﺳﺎزﮔﺎر ﻧﯿﺴﺖ. 👇👇 🌻 @ahlebait110
📌 : چندسال پیش برنامه ضدارزشی شبهه ای را مطرح کرده بود که: در منابع آمده است که امام (ع) فرمود: ما از تبار هستیم، هواخواهان ما و ما هستند. روشن است که هر عربی از هر ایرانی بهتر و بالاتر و هر ایرانی از بدترین دشمنان ما بدتر است. ایرانیها را باید دستگیر کرد و به آورد، زنانشان را به درآورده و به فروش برسانید و مردانشان را به و بردگی اعراب گماشت. از حجت الاسلام دکتر محمد جواد سرتختی : این روایت که سند ضعیفی داشته و غلط ترجمه شده، از امام (ع) است نه امام حسین(ع)؛ به علاوه وقتی در کتاب سفینه البحار آمده یعنی اصلش نیز در بحار الأنوار نیز آمده. 📚مجلسی، بحار، ج 64،ص176 : این روایت از معانی الاخبار شیخ نقل شده و آن است؛ زیرا بن جبله در سند آن است، نیز فرضا که امام صادق(ع) این کلام را فرموده باشند، علامه مجلسی در ادامه آن می نویسد: بيان: " " أي العرب الممدوح من كان من شيعتنا، وإن كان عجما، والعجم المذموم من كان عدونا، وإن كان عرب. یعنی، منظور این روایت آن است که اگر فرضا عرب، باشد و ، مذموم، است اگرچه عجم باشد و دشمن ما عجم است اگر چه عرب باشد. یعنی به عبارت دیگر: این کلام بر فرض صحت صدور از معصوم(ع) در مقام با عرب هایی است که دیگران را خوار می شمارند؛ اگر چه اهل بیت(ع) باشند و امام(ع) فرموده است: از نظر ما شما که عرب هستید، اما ما اصلا نیستید و عجم هستید، اما ما عرب هستند حتی اگر خراسانی و اصفهانی و رازی و ... باشند. : باید توجه کرد، آن عباراتی که در سفینه البحار در ادامه حدیث آمده، از متن نیست و از است که می خواسته نشان دهد در کنار این فرمایش امام صادق(ع)، نگاه به ایرانیان چگونه بوده است. بعد می نویسد: گفته است که ایرانیان را باید و زنانشان را به کنیزی به ایران آورد. این قسمت با "و قال " شروع می شود و ثانی یعنی که همان است. : مرحوم شیخ علی نمازی شاهرودی (ج۷، ص۱۰۷ – ۱۰۸) در تکمیل نوشته شیخ عباس قمی در کتاب مستدرک سفینه البحار می نویسد: سوای رای دومی(عمر) درباره ایرانیان: ابن شهرآشوب در نقل کرده که وقتی ایرانی را به آوردند و تصمیم گرفتند که را بفروشند و مردان را به درآورند که ناتوانان را در طواف بر پشت خود حمل کنند، اميرمؤمنان (ع) فرمود: (ص) فرموده است: بزرگ هر قومی را گرامی بدارید اگرچه مخالف شما باشد و این ها هستند که و هستند، با ما از در مسالمت درآمده اند و به رغبت دارند و من برای خدا آنان که به من و بنی هاشم داده اید آزاد کردم و در پایان: رواﯾﺎت ﻓﺮاواﻧﯽ در ﻣﺪح اﯾﺮاﻧﯿﺎن آﻣﺪه است. ﯾﮑﯽ از آن روایات ﮐﻪ در اﺑﺘﺪای اﯾﻦ ﻣﺘﻦ آﻣﺪه اﺳﺖ وﻟﯽ ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﻣﻐﺮﺿﺎﻧﻪ شبه افکنان آن را ﺣﺬف ﮐﺮده اﻧﺪ چنان است که اﻣﺎم ﺻﺎدق(ع) ﻣﯽ‌ﻓﺮﻣﺎﯾﺪ:  «اﮔﺮ ﻗﺮآن ﺑﺮ و ﻏﯿﺮ ﻧﺎزل ﻣﯽ‌ﺷﺪ، ﻋﺮب ﺑﻪ آن اﯾﻤﺎن ﻧﻤﯽ‌آورد،‌ و ﺑﺮ ﻋﺮب ﻧﺎزل ﺷﺪ و ﻋﺠﻢ ﺑﻪ آن اﯾﻤﺎن آوردﻧﺪ و اﯾﻦ ﻓﻀﯿﻠﺘﯽ اﺳﺖ ﺑﺮای ﻋﺠﻢ». نه تنها در ﻫﯿﭻ رواﯾﺘﯽ ﻧﮑﻮﻫﺶ اﯾﺮاﻧﯿﺎن ﻧﯿﺎﻣﺪه است، بلکه ﭼﻨﯿﻦ ﭼﯿﺰی ﺑﺎ و روح ﺗﻌﺎﻟﯿﻢ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ(ص) سازگاری ندارد آنجاکه ﻣﯽ‌ﻓﺮﻣﻮد: «ﻫﯿﭻ ﻋﺮﺑﯽ را ﺑﺮ ﻓﺨﺮ ﻧﻤﯽ‌ﺑﺎﺷﺪ و ﮔﺮاﻣﯽ‌ﺗﺮﯾﻦ ﺷﻤﺎ ﻧﺰد ﺧﺪاوﻧﺪ ﺑﺎ ﺗﻘﻮاﺗﺮﯾﻦ ﺷﻤﺎﺳﺖ» ﺳﺎزﮔﺎر ﻧﯿﺴﺖ. 👇👇 🌻 @ahlebait110
✍️ ابوبصير از امام باقر (ع) روايت می‌كند كه فرمودند: 1️⃣ چون پيامبر اکرم (ص) به‌دنيا آمد مردى [یهودی] از اهل كتاب نزد جمعى از كه در ميان آن‌ها: هشام بن مغيره، وليد بن مغيرة، عاص بن هشام، ابو وجزة بن أبى عمرو بن امية و عتبة بن ربيعة بودند آمده و گفت: آیا ديشب در ميان شما نوزادى به‌دنيا آمده؟ گفتند: نه، گفت: پس چنين نوزادى بايد در به‌دنيا آمده باشد و نامش است، و خالى در بدن دارد كه رنگش چون خز خاكسترى است [منظور «مُهر نبوت» است] و نابودى و به‌دست او است، و به‌خدا اى گروه قريش اين مولود نصيب شما نشده است! 2️⃣ قریشیان (كه اين سخن را شنيدند) از نزد آن مرد پراكنده شده به جست‌وجو پرداختند و اطلاع پيدا كردند كه در خانهٔ بن عبدالمطلب نوزادى به‌دنيا آمده است. پس به‌دنبال آن گشتند و او را ديدند و گفتند: چرا، به‌خدا قسم که در ميان ما پسرى به‌دنيا آمده است. پرسيد: آيا پيش از آن‌كه من به شما بگويم يا بعد از آن به‌دنيا آمده‌؟ گفتند: پيش از آن‌كه آن سخن را به ما بگوئى، گفت: مرا پيش او ببريد تا او را ببينم. 3️⃣ آن‌ها نزد مادر آن حضرت (آمنه) آمدند و گفتند: پسرت را بياور تا ما او را ببينيم، آمنه گفت: به‌خدا اين فرزند من وقتى به‌دنيا آمد مانند بچه‌هاى ديگر نبود، او دو دست خود را به زمين نهاد و سر به‌سوى آسمان بلند كرد و بدان نگريست سپس نورى از او ساطع گشت كه من كاخ‌هاى بصرى را [شهرى در سرحد شام] مشاهده كردم و شنيدم هاتفى در هوا می‌گفت: همانا تو سَروَر مردم را زادى، و چون او را بر زمين نهادى بگو: او را از شرّ هر حسودى به خداى يگانه پناه دادم، و نامش را بگذار. 4️⃣ یهودی گفت: او را بياور، و چون آمنه آن حضرت را آورد آن مرد او را نگريست و برگردانيد و چون آن خال [مهر نبوت] را در ميان دو شانه‌اش ديد بيهوش شده روى زمين افتاد، قريش آن حضرت را گرفته به مادرش دادند و گفتند: خدا اين فرزند را بر تو مبارک سازد. 5️⃣ همين كه از نزد [س] بيرون رفتند آن مرد به هوش آمد، به او گفتند: واى بر تو! اين چه حالى بود كه به تو دست داد؟ گفت: نبوت تا روز قيامت از بين رفت، به‌خدا اين کودک همان كسى است كه آن‌ها را نابود سازد، قريش از اين سخن خوشحال شدند، آن مرد كه خوشحالى قريش را ديد به آن‌ها گفت: شادمان شديد؟! به‌خدا سوگند چنان حمله و يورشى بر شما بَرَد [و بر شما مسلط شود] كه اهل شرق و غرب زمين از آن یاد كنند! 🇮🇷 بدون مرز https://eitaa.com/joinchat/1644822562C2eae0dcc44
📌ضرب المثل مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود، از کجا آمده است؟ در صدر اسلام وقتی به با رسول الله(ص) پرداخت، ابوعزه جمحی شاعر قریش که مشرکان را تحریک می کرد، در جنگ دستگیر شد. او با منت رسول الله(ص) آزاد گردید و عهد کرده بود تا علیه پیامبر(ص) و اسلام اقدامی نکند، اما هنگام برگشت به در شعری اعراب مشرک را به حمایت از قریش و بر علیه اسلام فراخواند. ابوعزه در نیز بر علیه مسلمانان شرکت کرد. پیامبر اکرم(ص) دستور داد تا او را بکشند. وقتی پرسیدند چرا، فرمود: مومن از یک سوراخ دو بار گزیده نمی شود؛ اگر او را آزاد کنم، خواهد گفت: دوباره (ص) را فریب دادم. 📚بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۱۲، ص۳۲۲_۳۲۱. 📚واقدی، المغازی، ج۱، ص۳۰۵. 👇👇 🌻 @ahlebait110
هدایت شده از خزینة الجواهر
📌شب شهادت امام جواد(ع) نخوانیم. : آیا بدن امام (ع) بعد از شهادت، روز زیر آفتاب بود؟ 📢خیر آیا ام فضل امام را به شهادت رساند و هنگام جان دادن امام (ع)، کردن تا کسی صدای امام را نشنود؟ 📢 : در هیچ منبع کهن و معتبری به زیر آفتاب بودن بدن امام جواد(ع) در ۳شبانه روز اشاره نشده است. همچنین، این مشهوری که در همه مجالس امام (ع) خوانده می‌شود که: پس از امام، همسرش کنیزان را واداشت و شادی کنند و آنگاه پیکر مطهر حضرت را چند روز در پشت بام قرار دادند و بعد هم پرندگان بر آن سایه افکندند و در آخر هم بر پیکر مطهر اهانت کرده از بام به زیر پرتاب نمودند، 📌این مطلب در منبع قدیم یا معتبری نیامده و از قرن دهم یافت شده و مؤلف انوار الشهاده در قرن 13 قمری آن را ثبت کرده است! اساساً امام به دست همسرش یکی از اقوال است و برخی مسبب حادثه را شخص خلیفه یا یکی از کارگزاران او می‌دانند. منابعی که او را قاتل معرفی می‌کند، دلائل الامامه منسوب به طبری شیعی است و ام‌الفضل پس از اقدام به امام، پشیمان شد. بنابراین، و جسارت به پیکر مطهر امام در منابع معتبر نیست و دستگاه خلافت در برابر شیعیان و دوستان آن حجت خدا و ذریه رسول الله(ص)، جرأت چنین بی‌حرمتی نداشت. هم حفظ ظاهر نموده و نه تنها آشکارا جسارتی به امام نکردند، بلکه او را در مقابر و کنار قبر جدش امام موسی (ع) دفن کردند. 👇👇 🌻 @ahlebait110
✍️ ابوبصير از امام باقر (ع) روايت می‌كند كه فرمودند: 1️⃣ چون پيامبر اکرم (ص) به‌دنيا آمد مردى [یهودی] از اهل كتاب نزد جمعى از كه در ميان آن‌ها: هشام بن مغيره، وليد بن مغيرة، عاص بن هشام، ابو وجزة بن أبى عمرو بن امية و عتبة بن ربيعة بودند آمده و گفت: آیا ديشب در ميان شما نوزادى به‌دنيا آمده؟ گفتند: نه، گفت: پس چنين نوزادى بايد در به‌دنيا آمده باشد و نامش است، و خالى در بدن دارد كه رنگش چون خز خاكسترى است [منظور «مُهر نبوت» است] و نابودى و به‌دست او است، و به‌خدا اى گروه قريش اين مولود نصيب شما نشده است! 2️⃣ قریشیان (كه اين سخن را شنيدند) از نزد آن مرد پراكنده شده به جست‌وجو پرداختند و اطلاع پيدا كردند كه در خانهٔ بن عبدالمطلب نوزادى به‌دنيا آمده است. پس به‌دنبال آن گشتند و او را ديدند و گفتند: چرا، به‌خدا قسم که در ميان ما پسرى به‌دنيا آمده است. پرسيد: آيا پيش از آن‌كه من به شما بگويم يا بعد از آن به‌دنيا آمده‌؟ گفتند: پيش از آن‌كه آن سخن را به ما بگوئى، گفت: مرا پيش او ببريد تا او را ببينم. 3️⃣ آن‌ها نزد مادر آن حضرت (آمنه) آمدند و گفتند: پسرت را بياور تا ما او را ببينيم، آمنه گفت: به‌خدا اين فرزند من وقتى به‌دنيا آمد مانند بچه‌هاى ديگر نبود، او دو دست خود را به زمين نهاد و سر به‌سوى آسمان بلند كرد و بدان نگريست سپس نورى از او ساطع گشت كه من كاخ‌هاى بصرى را [شهرى در سرحد شام] مشاهده كردم و شنيدم هاتفى در هوا می‌گفت: همانا تو سَروَر مردم را زادى، و چون او را بر زمين نهادى بگو: او را از شرّ هر حسودى به خداى يگانه پناه دادم، و نامش را بگذار. 4️⃣ یهودی گفت: او را بياور، و چون آمنه آن حضرت را آورد آن مرد او را نگريست و برگردانيد و چون آن خال [مهر نبوت] را در ميان دو شانه‌اش ديد بيهوش شده روى زمين افتاد، قريش آن حضرت را گرفته به مادرش دادند و گفتند: خدا اين فرزند را بر تو مبارک سازد. 5️⃣ همين كه از نزد [س] بيرون رفتند آن مرد به هوش آمد، به او گفتند: واى بر تو! اين چه حالى بود كه به تو دست داد؟ گفت: نبوت تا روز قيامت از بين رفت، به‌خدا اين کودک همان كسى است كه آن‌ها را نابود سازد، قريش از اين سخن خوشحال شدند، آن مرد كه خوشحالى قريش را ديد به آن‌ها گفت: شادمان شديد؟! به‌خدا سوگند چنان حمله و يورشى بر شما بَرَد [و بر شما مسلط شود] كه اهل شرق و غرب زمين از آن یاد كنند! 🇮🇷 بدون مرز https://eitaa.com/joinchat/1644822562C2eae0dcc44
📌گلایه امیرمؤمنان (ع) از مردم کوفه درباره با اى گروهی که وقتی فرمان می دهم اطاعت نمی کنید و هنگامی که دعوت می کنم، اجابت نمی کنید! چرا از جهاد در راه حق خود، بازمانده اید؟ ای مرد نمايان ! اى كودك صفتان بی خرد كه عقل‏ هاى شما به عروسان پرده نشين شباهت دارد! چقدر دوست داشتم كه شما را هرگز نمى‏ ديدم و هرگز نمى ‏شناختم! - سوگند به خدا- شناسايى شما جز حاصلى نداشت و اندوهى غمبار سرانجام آن گردید. خدا شما را بكشد كه دل من از دست شما پر خون و سينه ‏ام از شما مالامال است! كاسه ‏هاى غم و را، جرعه جرعه به من نوشانديد و با نافرمانى و ، رأى و تدبير من را تباه كرديد، تا آنجاكه در حق من گفت: بى ترديد پسر ابىطالب مرد دليری است، ولى دانش نظامى ندارد.» 📌«نصایح و روشن گری امیرمؤمنان علی(ع) سبب گردید تا حدود 2000 نفر به سرپرستی مالک بن کَعب برای با معاویه و حفظ مصر حرکت کنند، اما زمانی سپاه آماده شد و حرکت کرد که تصرف شده بود.» 📚 ثقفى، الغارات، ج1، ص297- 291. 📚کلینی، الکافی، ج5، ص6، ح6. 👇👇 🌻 @ahlebait110