eitaa logo
خزینة الجواهر
1.2هزار دنبال‌کننده
31.5هزار عکس
29.4هزار ویدیو
35.2هزار فایل
منبعی از محتوای ناب تبلیغی مناسبتی ارتباط باخادم كانال @a1nemati پستهای مفیدتان را به ما ارسال کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از محمد ابراهیم کفیل
شب دوازدهم : امام سجاد علیه السلام تجسم نیمی از روضه ست وقتی روضه در پرده ست تجسم نیمی از روضه ست وقتی روضه در خیمه به خود پیچیده تب کرده ست خودِ روضه به هر سو چشم می دوزد خودش تب می کند در خویش و می سوزد تجسم نیمی از روضه ست وقتی روضه مستور است تجسم نیمی از روضه ست وقتی روضه از چشم همه دور است برای فهم این روضه همین روضه که در یک گوشه ی یک خیمه افتاده ست برای فهم این روضه که نامش گاه زین العابدین و گاه سجاد است برای فهم این مضمون آیینی تو باید از حسین بن علی رخصت بخواهی و دو زانو پای شرح کامل این روضه بنشینی ......... تمام دیدنی هارا هم از نزدیک هم با درک کامل دیده این آقا به جای اصغر شش ماهه هم ترسیده این آقا و همراه پدر خون علی را در هوا پاشیده این آقا کسی که روضه را می بیند از نزدیک خود هم می شود یک قسمت از روضه کسی که روضه را می بیند از نزدیک نه ، دل را نخواهد کند دیگر راحت از روضه نشسته با خودش یادش می آید ناگهان یک قسمت از روضه بهم می ریزد و خود می شود چون مجلس روضه به این ترتیب زین العابدین می ساخت از هر حادثه روضه اگر رد می شد از زلفش نسیمی یاد گیسوی پدر بر روی نی می کرد و تب می کرد و با موی پدر روز خودش را عین شب می کرد وداع هرکسی را با پدر می دید این آقا بهم می ریخت سر یک صحنه ی این گونه او درجا بهم می ریخت به یاد لحظه ی آخر که از خیمه پدر می رفت می افتاد به یاد لحظه ای که سر از اوج پیکر باباش سر می رفت می افتاد به یاد لحظه ای که دست زینب بر کمر می رفت می افتاد به یاد آن شبی که ساربان با خنجرش از گودی گودال در می رفت می افتاد تمام روضه ها را دیده بود و شرح هر یک را پس از کرب و بلا می دید نسیمی بر گلی می خورد, او بر دست بابا اصغر خود را که می زد دست و‌پا می دید کسی در کوچه می افتاد او در کوچه هم گودال را می دید صدای پای چندین اسب می آمد تن بابای خود را زیر سم اسب ها می دید به مقتل ها اضافه می کنم من مقتل السَّجاد کسی که با تمام لشکر ارباب هفتاددو دفعه رو خاک‌کربلا افتاد که هم کرببلا هم کوفه و هم شام دیده زجر کسی که هم خودش دیده ست هم از خواهرش هر شب شنیده زجر کسی که هم شهید و هم اسیر و هم شده جان باز یقینا روضه ها هرسال از او می شود آغاز که گفته سم شهیدش کرد جز ارباب و غم عباس و عون و قاسم و جون وعلیِ اکبر و اصغر غم بازار شام و کوفه و کوچه همه باهم شهیدش کرد
شب دوازدهم : امام سجاد علیه السلام تجسم نیمی از روضه ست وقتی روضه در پرده ست تجسم نیمی از روضه ست وقتی روضه در خیمه به خود پیچیده تب کرده ست خودِ روضه به هر سو چشم می دوزد خودش تب می کند در خویش و می سوزد تجسم نیمی از روضه ست وقتی روضه مستور است تجسم نیمی از روضه ست وقتی روضه از چشم همه دور است برای فهم این روضه همین روضه که در یک گوشه ی یک خیمه افتاده ست برای فهم این روضه که نامش گاه زین العابدین و گاه سجاد است برای فهم این مضمون آیینی تو باید از حسین بن علی رخصت بخواهی و دو زانو پای شرح کامل این روضه بنشینی ......... تمام دیدنی هارا هم از نزدیک هم با درک کامل دیده این آقا به جای اصغر شش ماهه هم ترسیده این آقا و همراه پدر خون علی را در هوا پاشیده این آقا کسی که روضه را می بیند از نزدیک خود هم می شود یک قسمت از روضه کسی که روضه را می بیند از نزدیک نه ، دل را نخواهد کند دیگر راحت از روضه نشسته با خودش یادش می آید ناگهان یک قسمت از روضه بهم می ریزد و خود می شود چون مجلس روضه به این ترتیب زین العابدین می ساخت از هر حادثه روضه اگر رد می شد از زلفش نسیمی یاد گیسوی پدر بر روی نی می کرد و تب می کرد و با موی پدر روز خودش را عین شب می کرد وداع هرکسی را با پدر می دید این آقا بهم می ریخت سر یک صحنه ی این گونه او درجا بهم می ریخت به یاد لحظه ی آخر که از خیمه پدر می رفت می افتاد به یاد لحظه ای که سر از اوج پیکر باباش سر می رفت می افتاد به یاد لحظه ای که دست زینب بر کمر می رفت می افتاد به یاد آن شبی که ساربان با خنجرش از گودی گودال در می رفت می افتاد تمام روضه ها را دیده بود و شرح هر یک را پس از کرب و بلا می دید نسیمی بر گلی می خورد, او بر دست بابا اصغر خود را که می زد دست و‌پا می دید کسی در کوچه می افتاد او در کوچه هم گودال را می دید صدای پای چندین اسب می آمد تن بابای خود را زیر سم اسب ها می دید به مقتل ها اضافه می کنم من مقتل السَّجاد کسی که با تمام لشکر ارباب هفتاددو دفعه رو خاک‌کربلا افتاد که هم کرببلا هم کوفه و هم شام دیده زجر کسی که هم خودش دیده ست هم از خواهرش هر شب شنیده زجر کسی که هم شهید و هم اسیر و هم شده جان باز یقینا روضه ها هرسال از او می شود آغاز که گفته سم شهیدش کرد جز ارباب و غم عباس و عون و قاسم و جون وعلیِ اکبر و اصغر غم بازار شام و کوفه و کوچه همه باهم شهیدش کرد