💛طلائيه بوديم. دم دماي صبح، بچههايي كه رفته بودند جلو🚶، مجبور شده بودند عقبنشيني كنند. زمين و زمان ميلرزيد⚡️. اصلاً حس ميكردي توي اين دنيا نيستي، اينقدر كه شدت آتش زياد بود.☄
📞بيسيم به دست، بالاي خاكريز ايستاده بود. داشت با فرماندهِ گردان صحبت ميكرد. ميخواست برگشتِ بچهها با كمترين تلفات باشد✌️. ما اونطرف خاكريز پناه گرفته بوديم. با هر صدا دلم هري ميريخت پايين. ميگفتم الآن موج #حاجي را ميگيرد.
خودم را انداختم روي #حاجي و با هم غلت خورديم تا پايين خاكريز. نفسش بند آمده بود😣، ولي چيزي نگفت. آرام بلند شد و دوباره رفت سر كارش.😐😶
#فرمانده_دلهـــا
#شهید_محمد_ابراهیم_همت❤️
@kheiybar
#تلنگــر⚠️
#چادر مۍ پوشد امّا☝️
سرخۍ ݪباݩشـ♨️ از دور هویداست❗️
#چادر مۍ پوشد امّا☝️
سیاهہ #آرایش چشمانشـ👁
#چشم #ݩامحرم را خیره مۍ ڪݩد!
#چادر مۍ پوشد امّا☝️
بوۍ #عطر دݪ انگیزش مشام هر نامحرمۍ را مۍ ݩوازد!😒
#چادر مۍ پوشد امّا☝️
رنگہاۍ #جیغ اݪبسہ هایش👚👗 تحسیݩ مردهاۍ #هرزه_چشم را بر مۍ اݩگیزد!
و توجیہ مۍ ڪݩدڪہ می خواهم همه بدانَݩد ڪہ چادرۍ ها هم، #شیک، #زیبا، #خوشبو و #مرتب اݩد.!☹️
آهاۍ چادرۍ نما
(پوشیدݩ چادر آداب دارد)🙂👌
بہ هر چادر پوشۍ چادرۍ ݩگویید!!
بہ #فرشتہ ها بر مۍ خورد.💯
@kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥لالایی مادر شهید «پیرهادی» روی آنتن زنده💔
#شهید_تازه_تفحص_شده🕊
کنایه جالبمجری به برخیمسئولان‼️
@kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
همسری میخواهم که همه جا دنبالم باشد؛ حتی تا لبنان❗️
#ابراهیم با همه دغدغهای که در جنگ داشت اما موضوع ازدواجش را به طور جدی پیگیری کرد و در کردستان و شهر پاوه؛ همراه زندگیاش را که دختری اصفهانی ولی اصالتا نجف آبادی بوده و مثل خود او برای تبلیغ عازم کردستان شده را، انتخاب میکند☺️ البته ناگفته نماند که #ابراهیم چندین مرتبه از او خواستگاری میکند و مدت زیادی هم منتظر بله میماند...!😃
خواهر میگوید: «ازدواجش برمیگردد به سال ۶۰. یک روز زنگ زد📞 به مادر و تلفنی ماجرای خواستگاری اش از یک دختر اصفهانی را در پاوه گفت. مادر اول اعلام نارضایتی کرد و خواست همین جا شهرضا برایش یک دختر پیدا کند اما #حاجی قبول نکرد و گفت من همسری را میخواهم که همه جا دنبالم باشد. حتی تا لبنان🙂✌️ ... این دختری که انتخاب کردهام همان است که میخواهم. خدارا شکر همین طور هم بود. خانمش همیشه با #ابراهیم بود☺️ و فقط موقع عملیاتها که میشد، آن هم با اصرار #حاجی بر میگشت اصفهان.» با همه موانع موجود بر سرراه #ابراهیم، بالاخره در سال ۶۰، به همسر مورد علاقهاش میرسد❤️ و خطبه عقدشان با کمترین تشریفات و آداب و رسومی و تنها با یک مهریه ۱۵۰ تومانی آنهم با اصرار پدر عروس جاری میشود (همسر #ابراهیم یکی از شرطهای ازدواجش با او نداشتن مهربه بوده است). همسر #حاجی خیلی دلش میخواسته که امام خطبه عقدشان را بخواند ولی #حاجی میگوید: «من راضی نیستم وقت مردی که این همه انسان با او کار دارند را به خاطر کار شخصی خودمم بگیرم.»😞
مادر میگوید: «موقع جاری شدن خطبهشان که توسط یکی از روحانیون اصفهان انجام شد، تنها من و دختر بزرگم همراه عروس و داماد بودیم. بعدش هم یک انگشتر عقیق دست هم کردند.🤗 همین... و رفتند گلستان شهدا . ساعاتی بعد هم عازم جنوب شدند.»😇
راوی:مادرشهید
#محمد_ابراهیم_همت❤️
@kheiybar