eitaa logo
اَز اِبراهیم‌همت تا خُدا❤
39هزار دنبال‌کننده
21.2هزار عکس
3.3هزار ویدیو
15 فایل
این‌شعر پراز برات #ابرآهیمـ است #بےسَر و #مخلص،ذات #ابرآهیمـ است تغییرمسیرخیلے از آدمها اینهاهمہ‌معجزات #ابرآهیمـ است😍 خادم‌الشهدا👈 @shahiidhemat تبلیغات ارزان⬇ https://eitaa.com/joinchat/3688497312Ce08ce141d8 نذورات‌ مهدوی @seshanbehmahdaviii
مشاهده در ایتا
دانلود
تشییع و خاکسپاری 🔸مراسم تشییع مرحومه حاجیه خانم همت از آرامستان شاهرضا به طرف گلزار شهدای شهرضا انجام گرفت و در کنار فرزند شهیدش به خاک سپرده شد.💔 @kheiybar
9.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔خاکسپاری مادر شهید حاج ابراهیم همت😭 @kheiybar
خاطره‌ای شنیدنی درباره محل تدفین آقای یوسف افضلی معاون ستاد عتبات عالیات و از نزدیکان خانوادگی سردار سلیمانی تعریف می‌کند: به همراه سردار بارها برای قرائت فاتحه بر سر مزار شهید حسین یوسف‌الهی حاضر شده بودم و می‌دانستم فضای کنار این شهید والامقام جایی برای دفن یک پیکر را ندارد. به حاج قاسم عرض می‌کردم که حاجی فضای اینجا بسیار کوچک است و جای شما نمی‌شود که حاج قاسم در پاسخ می‌گفت: افضلی از من گفتن بود...😊 بعد از اینکه حاجی به شهادت رسید و من وضعیت پیکر مطهرش را دیدم فهمیدم که چرا او می‌گفت می‌شود پیکرش را آنجا دفن کرد. وقتی با پیکر تکه‌تکه شده‌اش💔 مواجه شدیم و شواهد امر حاکی از این بود که برای دفن پیکر مطهر سردار، فضای زیادی نیاز نیست، خیلی خوب متوجه صحبت‌های آن روزهای حاجی شدم.😔 @kheiybar
گرامی باد صلواتی هدیه کنیم به شهیدان و رزم آفرینان سلحشور هشت سال دفاع مقدس که امنیت امروزمان مرهون فداکاری دیروز آنهاست.🌹 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم @kheiybar
: بعضی ‌ها خــیال می‌کنند که مسئله تمام شد نه تــــمام نشده وقتی شماکه مسئول دولتی هستید دریک اجتماع مردمی ماسک نمیزند جوانی هم که در خیابان راه میرود می‌شود ماسک نزند بعد از آنی که تلفات‌ مان دو رقمی شده بود و به‌حدود سی و چندتا رسیده😞 بود حالا رســـــیده به صد و سی و چند تا هم مـــــردم و هم مسئولین کنند.♨️ @kheiybar
⁉️ اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج @kheiybar
🌸دوستان امشب شب اول قبر شهیدهمت هست هر کسی میتونه براشون دو رکعت نماز شب اول قبر" بخونه خیلی ثواب داره ان‌شاءالله شهیدهمت شفیعمون بشه🌹 طریقه خواندن نماز شب اول قبر👇 در رکعت اول بعد از حمد، یک مرتبه  و در رکعت دوم بعد از حمد، ده مرتبه   بخواند، و بعداز سلام نماز بگوید: « اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمدٍ وَ آلِ مُحمدٍ وَ ابْعَثْ ثَوابَها اِلی قَبرِ فلان بن فلان». (به جای فلان بن فلان، نام میت و پدرش را ببرد)🌸 خانم نصرت همت فرزند حاج یدالله دوستانی که مایلند برای مادر شهید نماز بخونن؛ به آیدی زیر اطلاع بدین👇 @shahidhematt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 📝 به قولت عمل کن 👤 حاج محمود ▪️ 💔 شهادت حضرت رقیه تسلیت باد🏴 @kheiybar
اَز اِبراهیم‌همت تا خُدا❤
#عاشقانه_به_سبک_حاج_همت😍 فصل چهارم قسمت5⃣7⃣ آخدا یک سرسوزن نسیم!یک باد کوچولو به ابوالفضل از گرما
😍 فصل چهارم قسمت 7⃣7⃣ خستگی آن قدر در تن و بدنمان لانه کرده بود که بی حال افتادیم...🤦‍♀ صبح که از چادر بیرون اومدیم،انگار آبله مرغان گرفته بودیم...!😢 دست ها و صورت و گردنمان پر جوش های سرخ بود و جیغ و داد حاجی از همه بلندتر به گوش می رسید...😨 سومین روز ماموریتمان مصادف با اولین روز ماه مبارک رمضان بود و در هفتمین روز،عملیات شروع شد...! بالگردها به صورت تیم چهار فروندی پی در پی می رفتند و با سلاح های تخلیه شده باز می گشتند...🍃 تا عصر روز نهم پی در پی پرواز و عملیات داشتیم... شب در چادر نشسته بودیم که حاجی دمغ وارد شد...😞یک فروند از بالگردها آن روز دچار سانحه شده بود...😔 از خلبانان آن ها اطلاعی در دست نبود🤦🏻‍♂و ما هم ناراحت بودیم...😔 ورود حاجی با آن قیافه دلخور،سگرمه های ما را بیشتر در هم برد...😣 همه دغدغه های سرهنگ"ایرج عیوضی"و سرهنگ "میرمرادزهی"رو داشتیم و دعا می کردیم که حداقل زخمی شده باشند...😞 هرچند فرجی گفت:خودم دیدم هدف قرار گرفتند و سقوط کردند...😬 حاجی که نشست چشم به او دوختیم...👀 آخرین نفری بود که از خط پرواز برگشته بود و شاید خبری جدیدی داشت... خودش لب بازکرد:ای دادبیداد😬عیوضی و آن بلوچه هم پرگرفتند...🕊راستی اسمش چی بود؟ قاسم نگران پرسید:حاج احمد مگر شهید شده اند؟😢 دست به پیشانی برد🤦🏻‍♂وگفت:خدارحمتشان کند... این جوری که فیروزان گفت،انگار شهید شدند.... فصل چهارم قسمت 8⃣7⃣ غصه مان بیشترشد و تقی زمزمه کرد:میرمرادزهی عجب بچه ی با صفایی بود....😔 حاجی سربلند کرد... گفت:آها همان بود میرمرادزهی،انگار اهل زاهدان بود...🤔 مهدی دلریش گفت:حاجی،خبر موثق که هنوز نرسیده شاید زنده یا اسیر شده باشند‌..!😟 حاجی دوزانوشد و غمناک گفت:راست گفتند که دنیا به کسی وفا نمیکنه!😢 همین امروزصبح بالای تپه دور هم نشسته بودیم،کی فکر میکرد که امشب دو نفرمان کم شده باشند؟!😞 مهدی دوباره گفت:حاج احمد جوابم رو ندادی،خبرموثقه؟؟؟ حاجی انگشت به گوشه ی چشم برد و گفت:تا اندازه ای آره...🙍🏻‍♂ "سروان فرجی"می گفت خودش با چشمان خودش دیده که وقتی سقوط کردند در میان شعله های آتش دست و پا می زدند...😣😔 مهدی لب باز کرد:فرجی و تیم نجات نتوانسته بودند کاری بکنند؟ حاجی ناامید زمزمه کرد:بالگرد نجات نزدیک شان میشیند،فرجی و امیدی با اره بنزینی جلو میروند اما حجم آتش آنقدر زیاد بوده🔥که کاری از دستشان برنمی آید...😞 تازه،احتمال منفجرشدن بقیه ی موشک ها هم بوده...😶😔 از آن طرف هم نیروهای عراقی به طرف آن ها در حرکت بودند...😓 با ضربه ی محکم دست حاجی که به پشت گردنش زد حرف عوض شد:این گرمای جهنمی یک طرف،این واویلاها هم نمیخوان دست از سر ما بردارند...😕 ... @kheiybar
گر دخترکی پیش پدر ناز کند گِره کرب و بلایِ همہ را باز کند :) 🏴 ختم صلوات به نیابت ✨بی‌بی جانمون ✨ {هدیه به حضرت زهــرا س} و برای سلامتی و تعجیل در ظهور اقا امام زمان عج💐 ☑️مهلت صلوات فرستادن فرداشب تا ساعت 21 ☑️ تعداد صلوات های خودتون رو به این آیدی بفرستین👇👇 @Behzadii