❤️🍃❤️
#شهیدحاج_همت:
فرماندهےام را مدیون #ناصرڪاظمے هستم!
شهید همت در سالهاے پس ازشهادت ناصرگفته بود ڪه من دروس فرماندهےام رامدیون ناصرڪاظمے هستم.
#شهادت: ۶ شهریور ۱۳۶۱ پیرانشهر_سردشت
#شهیـــدنـــاصرڪاظمے
@kheiybar
#شهیدحاج_همت:
فرماندهےام را مدیون #ناصرڪاظمے هستم😊
شهید همت در سالهاے پس ازشهادت ناصرگفته بود ڪه من دروس فرماندهےام رامدیون ناصرڪاظمے هستم.✅
#شهادت: ۶ شهریور ۱۳۶۱ پیرانشهر_سردشت
#شهیـــدنـــاصرڪاظمے💔
@kheiybar
بگذاریدپیشانی شماراببوسم،شماحتما شهیدخواهیدشد💔
روایتی از سردار باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین از آخرین دیدارش باسردارشهیدمحمدابراهیم همت را منتشر کرد.📝👇
یادش بخیر از نخستین روزهای ورود به سپاه باهمت آشناشده بودم و خاطراتی داشتم ولی آخرین خاطرهام به یک هفته قبل از شهادت او برمیگردد.داخل سنگر قرارگاه نصرت شلوغ بودهمه رفته بودند و فقط من مانده بودم وشهیدآقامهدی باکری و #شهیدحاج_همت،ازفاصله چندمتری هردو شیرجبهههارو نظاره میکردم که چطور در اوج عملیات خیبر داشتند باهم بحث میکردند.یادم نیست دقیقاً باهم چه میگفتنداماحالتشأن نجوا گونه بود.شرایط سختی بود،محور طلائیه قفل شده بود و هرچه قدربچههاتلاش میکردند پیشرفت قابل توجهی حاصل نشدهبود.لشکر۲۷مأموریت گرفته بودکه به جزیره مجنون برود.چهره حاج ابراهیم خیلی گرفته بود چراکه دوستان زیادی از اودر طلائیه به شهادت رسیده بودند🕊از طرفی احساس میکردم دیگر انگار مثل یک عقاب پرریخته شده است.اون روح حماسی و ناآرام و طوفانی انگار دیگر آرام شده و به ساحل رسیده و شرایط جدیدرا پذیرفته است.خوب که به چهره اش دقیق شدم از نورانیت و آرامش چهره اش مطمئن شدم که شهید خواهدشد،این بودکه تردیدنکردم و برای برداشتن توشهای بدون مقدمه وسط صحبت او و آقامهدی باکری رفتم و بدون مقدمه گفتم"برادرهمت شهید نشی؟!😢باحالتی ازسر تواضع و باحسرت گفت:ای!ماکجاوشهادت کجا?😞بلافاصله بااطمینان گفتم:نه شماشهیدمیشی!بگذار پیشانیات رو ببوسم.بعدپیشونیاش رو بوسیدم واین درحالی بودکه آقامهدی شاهد این صحنه بود.بعدازچند روز ترکش دشمن پیشانیاش روبوسه زدوبسوی خدا پر کشید😔
@kheiybar