اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
#شهیدمحمدابراهیمهمت در قامت يك همسر در آيینه کلام ژيلا بديهیان☺️❤️👇 #قسمتدهم #ادامه چشم به راه
#شهیدمحمدابراهیمهمت در
قامت يك همسر در آيینه
کلام ژيلا بديهیان☺️❤️👇
#قسمتیازدهم
#ادامه چشم به راه مصطفی
آمد. گفتم: می بینی بیمارستان رو😒؟ من این جا نمی مونم. یکی از پرستارها آمد مرا برگرداند و به #ابراهیم گفت: حالش خیلی بده. باید بمونه😞. #ابراهیم گفت: نمی خواد این جا بمونه، زور که نیست. خودم همین الان می برمش باختران.🙂پرستار گفت: میل خودتِ. #ابراهیم گفت: دوست دارم ببرمش جایی که بچّه اش رو راحت به دنیا بیاره.😌پرستار گفت: ببر؛ ولی اگه هر دوشون تلف شدن، حق نداری بیایی این جا، داد و قال راه بیندازی.😑
داشتم آماده می شدم بروم، که حالم بد شد🙄. برگشتم توی بیمارستان. مصطفی به دنیا آمد.☺️آمدند گفتند: باید بمانم و نماندم. با هم برگشتیم خانه.☺️
جانماز پهن کرد، نماز شکر خواند❤️؛ آمد سراغ بچّه ها.☺️صدای گریهاش را از توی اتاق شنیده بودم😢 که چطور خدا را صدا میکرد.میگفت:شکر.فردا را هم پیش ما ماند🙂.هیچکس نبود کمکم کند.😞غذای بچهها را خودش میداد.به مصطفی آب قند میداد و به مهدی شیر☺️.دکتر گفته بود نباید تا چند ساعت به نوزاد چیزی داد و #ابراهیم طاقت گریه و گرسنگی بچّه را نداشت😢 و بهش شیر می داد.☺️آن شب را هرگز فراموش نمی کنم. فقط نگاهش می کردم.»😌😍
راوے:همسرشهید
#محمدابراهیمهمتـ❤️
#ادامهدارد...
@kheiybar
🍃❤️
ٺلنگـــــر😊👌
👈 درســـــت است ‼️...
👈 چـــــشم براے دیدن است...
👈 اما...
👈 نہ هر کـــــس !!... 📛
👈 چشمان تو لایق دیدن بهترین چـــــهره هستند !!... 👀
👈 یعنے :...
🌼 مـــــهدے_فـــــآطمه 🌼
.
👈 نہ چهره رنگ شده افرادے کہ عقده
دیده شدن دارند !!... 🙂
👈 یڪ نفر با زبانش گدایـــــے میڪند !!... 👅
👈 یڪ نفر با دســـــتش !!... 👋
👈 و یڪ نفر با نـــــگاهش !!... 👀
👈 مراقب این یکے باش !!... 😕
👈 آن دو را با اسڪناسے میتوان رد ڪرد !!...
👈 ولے این را نہ !!...
👈 ڪسے کہ با #چشمانش اندامت را
گدایے میڪند !!... 😏
.
.
👈 خواهرم ؛...
👈 تو خودت حرمی ، بیا و با چآدرت #مدافع_حرم باش...✌️
#مدافعاݩچادریم❤️
@kheiybar