eitaa logo
خشتـــ بهشتـــ
1.7هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
149 فایل
✨﷽✨ ✨اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفࢪَج✨ #خشـــت_بهشـــت 🔰مرکز خیرات و خدمات دینی وابسته به↙️ مدرسه علمیه آیت الله بهجت(ره) قم المقدسه 🔰ادمین و پشتیبان؛ @admin_khesht_behesht
مشاهده در ایتا
دانلود
🐧🍃 در هیاهوے این شهر الودهـ هوا!😷 که نهـ دستتـ بهـ مشهد میرسد ✋🏻 نهـ بهـ کربلا،نهـ بهـ نجفـ💔 و نهـ حتے بهـ قمـ!😔 ...☺️ براے پر کردنـ خلاء قلبتـ❤️ همینـ جاستـ...😊 انـ همـ از نوعـ گمنامـ!😍 اینجا بے اختیار میشود پاها🙃 اشکـ میریزد چشمـ ها😭 حاجتـ میخواند لبـ ها🙂 🌸[ @shohadae_sho ]🌸 💜👆
خشتـــ بهشتـــ
⃣1⃣ 🌿 سربازی سال 98 بود که سید از دانشگاه فارغ التحصیل شد. طبق معمول حالا نوبت خدمت سربازی سید بود. من گفتم سید جان این همه بسیج و پایگاه و خادم اشهدا بودی، مسئولین سپاه قبولت دارن، بیا بریم سفارش کنیم سربازی ات رو تو سپاه همدان باشی، صبح تا ظهر می ری کار اداری انجام می دی، بعد ظهر ها هم برمی گردی خونه. گفت نه! لازم نیست. تازه من برای کسر خدمت و... بسیج نرفتم، از همه مهمتر خیلی دوست دارم برم مکان های سخ و مرزی خدمت کنم تا آمادگی بیشتری داشته باشم. قطعا یه روزی به دردم می خوره. از اون موقع خودش رو برای روزهای سخت آماده می کرد. حتی بعدها یکی از مسئولین سپاه همدان سید رو دید. می گفت سید خیلی از دستت ناراحتم چرا نیومدی سپاه خدمت کنی؟ ما به امثال شما خیلی احتیاج داریم. سید خندید و گفت: هرچه دوست پسندد زیباست. بالاخره سید با ارتش به سربازی اعزام شد. دوران آموزشی اش رو تهران بود. اون دوران مصادف بود با ماه مبار رمضان. تقریبا سید تمام شب ها رو از فرمانده اجازه می گرفت و می رفت مراسمات حاج منصور در مسجد ارک. خوشحال بود و می گفت: الحمدالله سی شب ماه مبارک رمضان رفتم از فضای معنوی مسجد ارک استفاده کردم. روی دو تا نکته خیلی تاکید داشت. اخلاص و نماز شب، می گفت من الحمدالله تو سربازی نماز شبم قضا نشد!! بعد از اتمام دوران آموزشی به مناطق مرزی کرمانشاه اعزام شد. چون مهندس عمران بود کارهای عمرانی انجام می داد. دائما تو کوه و کمر بودند. بعضی وقت ها من زنگ می زدم می گفتم چه خبر؟ خوش می گذره؟ می گفت خیلی!! فقط همین رو بگم که الن جایی هستم که هیچ روشنائی نیست. تاریکی مطلق، تو بر و بیابون خدا تنهای تنها هستم. می گفت اینجا گاهی اوقات آب نداریم. می ریم برف ها و یخ ها رو آب می کنیم و ازش استفاده می کنیم. با اینکه تو مرز خدمت می کرد اما دوست داشت تو نقاط درگیری حضور داشته باشه. می گفت خیلی برام سخته. بعضی از اطرافیانم حرف ها القاب زشتی به همدیگه می گفتند. براون عادت بود که اینطوری صحبت کنند. یکبار رفته بود پیش یکی از فرماندهان و گفته بود: جناب سرهنگ من دوست دارم برم سیستان خدمت کنم، فرمانده با تعجب گفته بود من اجازه نمی دهم. اینجا کجا سیستان کجا، من اون هایی که بخوام تنبیه کنم می فرستم سیستان؟! سید گفته بود: پس من چیکار کنم تا شما من رو بفرستید سیستان؟! بعد به شوخی گفته بود جناب سرهنگ اگر بزنم تو صورت افسرتون من رو می فرستید مرز! سید سرباز هم که بود نمی تونست اسفند ماه پادگان بمونه و خادم الشهدا نباشه، دوری از مناطق عملیاتی برا سید تو اون دوران بزرگترین عذاب بود. به من می گفت: در طول سال با فرمانده ام شرط کردم که هرچی بگی من انجام می دهم، مرخصی هام رو هم کمتر می رم تا بتونم ایام راهیان نور برم خادم زائران شهدا باشم، و همین طور هم شد و چند هفته ای به مرخصی آمد و رفت منطقه خادم شد. برخی از سربازها بی نماز بودند و تا به حال نماز نخوانده بودند و... اما سید تو اون فضا بیکار نبود. بعدها در دست نوشته هاش دیدم که اسم چندتا از سربازها رو نوشته بود و گفته بود: خداروشکر که تونستم این سربازهای پاک طینت رو اهل نماز کنم. اونجا هم تا می تونست با سربازها رفیق می شد. مشکلات شون رو حل می کرد. کمک شون می کرد. مشورت می داد و... به من می گفت: یکی از سربازها بدجوری اعتیاد داشت، خانواده شون هم از دستش کلافه شده بود. اونجا هم بابت اعتیادش خیلی اذیت می شد. اما خدا توفیق داد و شهدا هم عنایت کردند. باهاش رفیق شدم.صحبت کرد و راهنمایی اش کردم و... تونستم کمک کنم تا اعتیادش رو ترک کنه. خوشحال بود که تونسته جوانی رو دوباره به آغوش خانواده برگردونه، گاهی اوقات این وقایع رو تو دفترش یادداشت می کرد که ما بعد از شهادتش متوجه شدیم. ♥️ ... ✅ 🌿[ @shohadae_sho ]🌿 💙👆
هدایت شده از ⸤ شباهنگام ³¹³ ⸣
🔹آب را گِل نکنیم ... 🌱” کمی آرام باش، شلوغ نکن، درگیر نباش، نگران دنیا نباش، حسرت دنیا نخور، به دیگران حسادت نکن. گذشته و آینده را رها کن، به عرض و طول خودت (یعنی اطرافت) کاری نداشته باش. حریصانه برخورد نکن، حرص و جوش نخور، آرام باش و خلاصه در یک کلام آب را گِل نکن تا در زلالی آب، عمق دریای وجود خودت را ببینی که از تو چه می‌خواهد؟ مدّتی معصیت نکن تا کم‌کم نیازش را حس کنی. بعد از اینکه مدتی خودت را کنترل کردی و سراغ گناه نرفتی، کم‌کم نیاز به عبودیت و پرستش مولا در قلبت جوانه می‌زند. قدم اول ترک محرمات است، به همین دلیل امیرالمؤمنین (ع) فرموده‌اند: «اجْتِنَابُ السَّیئَاتِ أَوْلَی مِنِ اکتِسَابِ الْحَسَنَات؛ دوری از گناهان مهم‌تر از انجام حسنات و خوبی‌هاست.‌» “ [بخشی از کتاب "رابطه عبد و مولا"] @Shabahengam
🔺 کلامی از علما ⭕️ حاج اسماعیل دولابی
🔴امام خامنه ای: ♦️دشمنان سعى مى‌كنند انقلاب را از ياد مردم ببرند؛ اما دهه فجر، انقلاب را به ياد مردم مى‌آورد. سعى مى‌كنند امام را از ياد مردم ببرند؛ اما دهه فجر، تجسّم اراده و عظمت امام بزرگوار ماست.
. حضرت آقا خطاب به پدر شهید فرمودند 《افتخار کن که چنین پسری داری》 پسر من جنگاور بود، غواص بود، چترباز بود، دوره‌هایی که یک رنجر باید ببیند گذرانده بود، کلاه سبز بود، غریق نجات بود؛ اما قبل از همه اینها محسن یک بسیجی بود؛ یک نظامی خالص... از خیلی سال قبل‌تر مسئول حوزه بسیج بود، مسئول آموزش ناصحین بود، مسئول آموزش دانش آموزی پاکدشت بود و همیشه خودش را سرباز رهبر می‌دانست. 🌷 شهیـد محسـن قوطاسلو 🌷 ✨ راوی: پدر شهید ♥️••} 🌸[ @shohadae_sho ]🌸 💜👆
رمان "پریوحش" جهت دسترسی به قسمت‌های قبل، را سرچ نمایید! @daryayesorkh
اختلاط دختر و پسر ممنوع 💠شریفه۲۳ مبارکه قصص 🔰مکتب اسلام در عین اینکه اجازه فعالیت اجتماعی رو در عرصه اجتماع به #زن می ده او رو از اختلاط در عرصه کار و فعالیت نهی می کنه. 👈 اسلام میگه نه حبس و نه اختلاط ✅بلکه حریم. 🔰 سنت جاری مسلمانان از زمان رسول خدا همین بوده که #زنان از شرکت در مجالس و مجامع منع نمی شدن ولی همواره اصل «حریم» رعایت شده. 🔰در #قرآن هم اشاره شده که #دختران حضرت شعیب با وجود اینکه شغل چوپانی داشتن هنگام سیراب کردن گوسفندان خود، ابتدا به کناری می رفتن تا چوپانان دیگه آب از چاه کشیده و حیوانات خود رو سیراب کنن و اونجا رو ترک کنن، بعد به سیراب کردن حیواناتشون می پرداختن، حتی هنگامی که می خواستند همراه موسی به خانه خود برن حضرت #موسی پیشاپیش اون ها قدم بر می داشت. تا به پشت اونها نظر نکنه، و تغییر جهت مسیر رو با پرتاب سنگ نشان میدادن که حتی سخن گفتن با نامحرم هم به حد ضرورت باشه. #تولیدی_دانشگاه_حجاب موضوع : #اختلاط_بانامحرم #پویش_حجاب_فاطمے
هدایت شده از خشتـــ بهشتـــ
36b17f6865aded80274b902a791db06e16896358-360p__97882.mp3
11.21M
🎤صوت قرائت زیارت عاشورا 🎗چله زیارت عاشورا ♥️ به نیابت از شهدا مدافع حرم 🦋[ @shohadae_sho ]🦋 👆
هدایت شده از خشتـــ بهشتـــ
متن زیارت عاشورا همراه با ترجم1..pdf
381.1K
🎤متن قرائت زیارت عاشورا 🎗چله زیارت عاشورا ♥️ به نیابت از شهدا مدافع حرم 🦋[ @shohadae_sho ]🦋 👆
💛|| سی‌و‌ششم‌روز از چله زیارت عاشورا 🌿°| به نیابت از . 🌹°| 🦋[ @shohadae_sho ]🦋 💙👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⛅️ یاسَیِّدی یا صاحِبَ الزَّمان . . .❄️ نامه ام تنها یک کلمه بود آن هم : بــــــیــــــا ...!!!✨ به امضاء که رسیدم ... یاد همان نامه ی معروف کوفیان به امام زمانشان... دستانم را بدجور لرزاند... تو خودت ؛ برای ظهور خودت دستم را بگیر♥️' 🌱 💙 🌿[ @shohadae_sho ]🌿 💙👆
✨سهم امروزمون از یاد مولای غریب 📌 کوفیان مدرن زمانهٔ عجیبی است. امام گذشته را عاشقند اما امام حاضر را نه! می‌دانی چرا؟ امام گذشته را هرگونه بخواهند تفسیر می‌کنند اما امام زمان را باید اطاعت کنند و فرمان ببرند. 👤 شهید آوینی (کتاب روایت فتح) 🌷
🔴امام خامنه ای ♦️دهه فجر براى کشور ما یک فرصت تاریخى بود و ملت ما را از یک حصار بسیار خطرناک خارج کرد. تا وقتى یک ملت در حصار استبدادِ یک حکومت وابسته و فاسد و ضدّ مردم و ضدّ فرهنگ و دین قرار دارد، هیچ چیز زیبا و مطلوبى که زندگى آنها را از لحاظ مادّى و معنوى اعتلاء بخشد و پیش ببرد، نمى‏ تواند در بین آنها پا بگیرد. 
🌤 💚•• 🔸 رسول‌می‌فرمایند: 🔹•| هرکس دوست دارد خداوند هنگام سختی ها و گرفتاری ها دعای او رل اجابا کند در هنگام آسایش بسیار دعا کند... 🌟•| نهج الفصاحه ح ۳۰۲۳ 🇮🇷 ❄️[ @shohadae_sho ]❄️ 💜👆
هدایت شده از خشتـــ بهشتـــ
36b17f6865aded80274b902a791db06e16896358-360p__97882.mp3
11.21M
🎤صوت قرائت زیارت عاشورا 🎗چله زیارت عاشورا ♥️ به نیابت از شهدا مدافع حرم 🦋[ @shohadae_sho ]🦋 👆
هدایت شده از خشتـــ بهشتـــ
متن زیارت عاشورا همراه با ترجم1..pdf
381.1K
🎤متن قرائت زیارت عاشورا 🎗چله زیارت عاشورا ♥️ به نیابت از شهدا مدافع حرم 🦋[ @shohadae_sho ]🦋 👆
💛|| سی‌و‌هفتم‌روز از چله زیارت عاشورا 🌿°| به نیابت از . 🌹°| 🦋[ @shohadae_sho ]🦋 💙👆
🔺 کلامی از علما ⭕️ آیت‌الله بهجت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🍃•| سخنرانی سردار شهید صدرالله فنی (مالک اشتر امام خمینی )ب ه مناسبت شهادت شهید مجیدبقایی🌷 ♥️••} 🌸[ @shohadae_sho ]🌸 💜👆
خشتـــ بهشتـــ
⃣1⃣ 🌿 شهید طلائی دوران سربازی سید نقطه عطفی برایش بود، غربت و نهایی و سختی، رابطه اش رو با خدا نزدیک تر کرد وروحش رو جلا داد. سید آسمانی تر شد. این روحیاتش رو می تونیم در دست نوشته های زیبایش می بینیم. معمولا غروب جمعه مناجات هایی با امام عصر (عج) داشت و برخی از اون ها رو روی کاغذ آورد که خیلی زیبا و جالب بود. اما اواخر دهه 80 گروه های تروریستی در شرق کشور تحرکات زیادی داشتند و هر روز خبر شهادت مظلومانه مرزبانان غیور کشور را می شنیدیم. سال 87 بود که دو نفر از همشهری هامون به نام شهیدان مصطفی طلائی و اسماعیل سریشی در سیستان شهید شدند. سید عاشق مصطفی بو. چون بچه محل بودند. می گفت خیلی دوست دارم برم در محل شهادت مصطفی خدمت کنم. از سیستان بوی شهادت می یاد. سید مدتی بی قرار رفتن به سیستان بود. خیلی می رفت سراغ پدر شهید می گفت از خاطرات مصطفی برام بگو، اینکه مصطفی چی کار کرد که به این مقام رسید؟ کدوم خصوصیات بارز تو وجودش بود. تشنه شنیدن خاطرات مصطفی بود. چون مصطفی تقریبا هم سن و سال خودش بود، خیلی نسبت بهش احساس قرابت می کرد و راه رسیدن به شهدا رو از مصطفی ها می جست مصطفی جوان امروزی بود که از همه تعلقات دل کند و رفت. دوستان مصطفی خاطرات زیبایی از او برای سید می گفتند: اینکه مصطفی در زمان دوره های آموزشی با همه سختی ها و خستگی ها، نماز شب هایش ترک نمی شد، اغلب غروب ها گوشه خلوتی از پادگان رو پیدا می کرد و مشغول مناجات با خدای خویش بود. شهید طلائی با توجه به تلاش های بسیار زیادی که در یگان انجام داده بود چندین بار مورد تشویق و تقدیر فرماندهان قرار گرفت. یکی از فرماندهان ایشان می گفت: هروقت که به ماموریت کمین علیه اشرار می رفتیم تا اسم مصطفی رو تولیست می دیدم دلم قرص می شد. حضور مصطفی واقعا برای گروه ما قوت قلب بود. و به قول سید مرتضی آوینی که فرمود: براستی شهادت مزد خوبان است... مصطفی مزد پاک بودنش رو با شهادت گرفت. او مصداق روایت مبارک و نورانی پیامبر اعظم (ع) شد که فرمودند: وقتی آخر الزمان می رسد خداوند بهترین های امت من را با شهادت گلچین می کند. پدر شهید طلائی تا وارد مسجد می شد، سید سریع بلند می شد. می گفتم: سید جان بشین، چرا بلند می شی. اون که مارو نمی بینه، می گفت: باشه، من که اون رو می بینم، احترام من به ایشان تجلیل از شهداست. همیشه به والدین شهدا احترام می گذاشت. خاطره بسیار زیبایی از آخرین باری که سید، پدر شهید طلائی رو تو مسجد دید در ذهنم نقش بسته. سید رو کرد به پدر شهید و تصویر مصطفی روی دیوار را نشان داد و گفت: کربلائی... اجازه می دی کنار عکس مصطفی، عکس من رو بزنند؟! پدر مصطفی که بی خبر بود سید کجا می خواد بره، با خنده گفت برای چی؟! مگه عکس آدم زنده رو می زنند کنار شهدا تو مسجد؟! سید با خنده گفت شما اجازش رو بده به موقع عکس من هم میاد پیش مصطفی!! پدر مصطفی که متوجه منظور سید نشده بود با خنده گفت: چشم پسرم، شما هم مثل مصطفی برای من عزیزی. چند ماه بعد عکس سید نه تنها در مسجد محل ما زینت بخش مسجد شد، بلکه در سراسر کشور به عنوان شهید مدافع حریم آل الله زینت بخش مساجد شد. مقید بود تو جلسه ختم صلواتی که حاج آقا کسائی راه انداخته بود شرکت کند، یه روز تو جلسه ختم صلوات نشسته بودیم، سید از جنایات عبدالمالک ریگی برای بچه ها صحبت کرد. خیلی ناراحت بود. با یک حالت خاصی و با صدای بغض آلودی گفت: خدایا دودمان عبدالمالک ریگی و سایر جنایتکارها رو هرچه زودتر بکن. ما هم از ته دل آمین گفتیم. به دعاهای سید هم ایمان داشتم. مخصوصا این دعا که از عمق وجودش بود. باورش سخت است. کمتر از یک هفته خبر دستگیری عبدالمالک رو از تویزیون شنیدیم!! تا سید رو دیدم باخنده گفتم سید جان دعات خیلی زود اثر کرد؟! الحمدالله عبدالمالک هم دستگیر شد، سید با خنده جوابم رو داد و گفت: بله خداروشکر، عاقبت همه این جنایتکارها همین خواهد بود... اما مزار شهید طلائی در کنار دیگر شهدا در کنار آرامگاه یکی از مفاخر این شهرستان، عارف بزرگ مرحوم آیت الله شیخ محمد بهاری است. آیت الله شیخ محمد بهاری یکی از عالمان و عارفان معاصر بودند. مرحوم شیخ پس از عمری مجاهدت و تلاش در تربیت عالمان وارسته و مهذب در نجف مریض شد و به سفارش پزشکان، به ایران برمی گردد. عازم مشهد می شود. او مدتی بعد، قصد بازگشت به نجف اشرف می کند که شدت یافتن بیماری، او را از این تصمیم منصرف می سازد و او ناچار به زادگاهش، شهرستان بهار باز می گردد. او در نهم ماه مبارک رمضان 1325 هجری روحش به رضوان الهی پر می کشد. پیکر پاکش در شهر بهار به خاک سپرده می شود. یکی از بزرگان نقل کردند: اطرافیا شیخ محمد بهاری در زمان حیاتش، به ایشان پیشنهاد می کنند که بعد از رحلتش، جنازه ایشان را به نجف منتقل کنند و در آنجا به خاک بسپارند.