#حدیثروزانہ 🌤
#رزقمعنوۍ 💚••
🔸 پیامبررحمتمیفرمایند:
🔹•| بازیگوشی کودک، نشانهی فزونی عقل او در بزرگسالی است.
🌟•| کنزالاعمال
#دهه_فجر 🇮🇷
❄️[ @shohadae_sho ]❄️
#شهدایی_شو 💜👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨سهم امروزمون از یاد مولای غریب
💫💫💫💫💫
🎬 #کلیپ استاد #رائفی_پور
📝 لزوم تشکیل حکومت و تربیت مؤمنین برای ظهور
#مهدویت
{•♥️•}
انصافنیستدنیاآنقدرڪوچڪباشدڪہ آدمهاےتڪراریرا روزۍهزاربارببینی…
و آنقدر بزرگ باشدڪہنتوانیآنڪسیرا ڪہدلت مےخواهدحتییڪبارببینی...
«السلام علیک یا بقیة الله»
#امام_زمان 💚
#پروفایل 🌟
🌸[ @shohadae_sho ]🌸
#شهدایی_شو 💜👆
🌿••
ندیدم آینهای چون لباسخاکیها
همان قبیله که بودند غرقِ پاکیها
به عشق زنده شدن، «عند ربِّهم» بودن
شده ست حاصل آنها ز سینه چاکیها
#جمعه 🕊
#أین_رجبیون 💚
🌸[ @shohadae_sho ]🌸
#شهدایی_شو 💜👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
بـشــارتـــــــ 💌
اگر کسی روز اول ماه رجب را روزه بگیرد...✨
#أین_الرجبیون
هدایت شده از خشتـــ بهشتـــ
36b17f6865aded80274b902a791db06e16896358-360p__97882.mp3
11.21M
🎤صوت قرائت زیارت عاشورا
🎗چله زیارت عاشورا
♥️ به نیابت از شهدا مدافع حرم
#ماملت_شهادتیم
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
🦋[ @shohadae_sho ]🦋
#شهدایی_شو 👆
هدایت شده از خشتـــ بهشتـــ
متن زیارت عاشورا همراه با ترجم1..pdf
381.1K
🎤متن قرائت زیارت عاشورا
🎗چله زیارت عاشورا
♥️ به نیابت از شهدا مدافع حرم
#ماملت_شهادتیم
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
🦋[ @shohadae_sho ]🦋
#شهدایی_شو 👆
💛|| چهلمینروز از چله زیارت عاشورا
🌿°| به نیابت از #شهدامدافع_حرم. 🌹°| #شهیدمرتضیزارع
🦋[ @shohadae_sho ]🦋
#شهدایی_شو 💙👆
خشتـــ بهشتـــ
💛|| چهلمینروز از چله زیارت عاشورا 🌿°| به نیابت از #شهدامدافع_حرم. 🌹°| #شهیدمرتضیزارع 🦋[ @s
آخرین روز از چلہ زیارت عاشورا به نیت شهدایمدافعحرم از همگی التماس دعا داریم🌸🌿••
انشاءاللهڪہهمگۍحاجترواشوید و ازهمهقبولباشہ 🌿○•
🔴امام خامنه ای:
♦️شعارهایی که امام زمان علیهالصّلاة و السّلام و عجّلاللَّه تعالی فرجه بر سر دست خواهد گرفت و عمل خواهد کرد، امروز شعارهای مردم ماست... این خودش یک گام بسیار بلندی به سوی اهداف امام زمان است.
♦️روزی شعار توحید، شعار معنویت و شعار دینداری، در دنیا منسوخ شده بود؛ سعی کرده بودند به طور کلّی آن را به دست فراموشی بسپارند؛ اما امروز در این منطقه عالم، این شعارها، شعارهای رسمی حکومت است؛ شعارهای رسمی اداره کشور و آحاد ملت است؛ علاوه بر این، این شعارها آرزوی ملتهای مسلمان در بسیاری از کشورهای دنیاست؛ و این شعارها یک روز تحقّق پیدا خواهد کرد.
#کلام_رهبری
خشتـــ بهشتـــ
رمان "پریوحش" جهت دسترسی به قسمتهای قبل، #پریوحش را سرچ نمایید! @daryayesorkh
رفقا امشب حوالی ساعت ۲۰ منتظر سه پارت بعدی رمان جذابمون باشید🌷🙂
دوستانی که درخواست زیاد شدن پارتارو داشتند، کانال رمان نیست که آخه😁
#قسمت_چهارده4⃣1⃣
#معرفی_شهید🌿
#زندگینامه_شهدا✨
#شهید_سیدمیلاد_مصطفوی
اردوی شمال
می گویند رفیق انسان، می تواند اورا به جهنم یا بهش برساند. در قرآن نیز شبیه این عبارت آمده. یعنی بسیاری از افراد اگر جهنمی می شوند، علت را در رفقایشان باید جست و جو کرد. بنده در طی این سال ها، بسیاری از افراد را دیده ام که رفاقت با امثال سید، آن هارا به سمت بهشت راهنمائی کرد.
بالاترین ویژگی آقا سید این بود که بعد از عبادت و بندگی خدا، برای هدایت مردم همه گونه تلاش می کرد. کاری نداشت که دیگران چه می گویند و چه چیزی مد نظر دارند. برخی مواقع برای هدایت دیگران، خود را در خطر تهمت و... قرار می داد.
اما من در باشگاه ورزشی با سید میلاد آشنا شدم. من با شخصی برخورد کردم که روحیاتش با بقیه فرق داشت! مثل خود ما می گفت و می خندید. شوخی می کرد. اما اصلا اهل گناه نبود.
سید میلاد نه تنها برای من، بلکه برای تمام بچه ها وقت می گذاشت. خیلی از آنها مسجدی و مومن شدند. همه این ها از برکات سید بود. باور کنید من دیده بودم که آدم های بزرگسال هم که در جمع ما قرار می گرفتند، به احترام شخصیت سید، حرف زشت نمی زدند. اصلا وجودش در همه جا ما را یاد خدا می انداخت.
برای همین اعتقاد دارم که او یک مومن واقعی بود. چون در احادیث آمده: مومن کسی است که دیدار او، شمارا یاد خدا بیندازد. تمام رفتار و اخلاق او برای ما درس بود. به مربی اش با اینکه هم سن خودش بود می گفت استاد.
این اخلاق باعث شده بود که نوجوانان هم یاد بگیرند. اما بگذریم می خواهم داستان خودم را برایتان بگویم:
من اصلا تا زمان آشنایی با سید، نماز نخوانده بودم. تو مسائل معنوی هم با کلی ادعا، تمام هنرم این بود که ترانه گوش نمی دادم!!
گاهی اوقات هم به زعم خودم تنها کار ثوابم این بود که مداحی گوش می کردم. یکبار با بچه های باشگاه رفتیم شمال، شب بود که از همدان راه افتادیم، سیده یه شلوار کردی پوشیده بود.
یادم هست تاخود شمال گفتیم و خندیدیم، خیلی با بچه ها گرم گرفت. هدف هم داشت، می خواست تاثیر بگذارد، نماز صبح بود که با بچه ها رفتند مشغول نماز شدند. من هم نشستم و مشغول تماشای طبیعت شدم؟!
بعد از نماز، سید اومد سراغ من و گفت: چطوری رفیق، خوبی؟! نماز خوندی؟!
گفتم: سید جون من تا حالا نماز نخوندم. بلد نیستم!! تعجب کرد اما چیزی نگفت و رفت. رسیدیم شمال. رفتیم به سمت اردوگاه. تا ظهر با دوستان مشغول بازی و شوخی بودیم.
نماز ظهر شد و صدای ملکوتی اذان بلند شد. بچه ها رفتند و نماز خواندند، اما من این دفعه هم قسر در رفتم!!
غروب شد. اذان مغرب رو که دادند باز من خودم رو مشغول کردم و نماز نرفتم. سید دوباره اومد سراغم و گفت:
رفیق، حیفه چرا نماز نمی خونی؟! روزی چند دقیقه هم برای خودت و آخرتت وقت بذار، یقین داشته باش ضرر نمی کنی!
گفتم: سید جون دست بردار، هرکس یه جوریه دیگه، ماهم اینطوری حال می کنیم!! اما سید نشست و با من صحبت کرد. دلایل منطقی برای من آورد و بعد گفت: دیگه بلند شو، بلند شو بریم..
اول رفتیم وضو بگیریم. یادمه که شش مرتبه وضو گرفتم تا درست شد! هر دفعه که شتباه می شد، سید اشتباهم رو با مهربونی بهم می گفت، رفتیم و نماز رو باهم خوندیم. خیلی برای هدایت من وقت گذاشت. اون سفر تفریحی خیلی برای من برکات داشت.
بعدها این حدیث از آقا رسول الله (ص) را دیدم که فرمودند: علی جان، اگر یک نفر به واسطه تو به راه راست هدایت شود از آنچه آفتاب بر آن می تابد بالاتر است.
روزهای بعد می دیدم که سید با مهربانی بچه هارو برای نماز صبح بیدار می کرد. مقاومت بچه ها رو که می دید به شوخی تهدیدشون می کرد و می گفت: هرکی پا نشه برای نماز، امروز از ناهار خبری نیست.
غذا رو می رفتیم تو رستوران، سید برای ما جوجه و کباب سفارش می داد و می خوردیم. پیش خودم گفتم: عجب اردوی باحالیه، ما با 50هزار تومان از همدان تا شمال اومدیم و هر روز داریم بهترین غذا رو می خوریم و...
یه بار پرسیدم: سید پول غذا رو از کجا می یاری، با 50 هزار تومان فقط میشه تا شمال بیای و... سید خندید و چیزی نگفت، بعدها فهمیدم که سید از جیب خودش پول غذای مارو می داد.
رفتیم کنار دریا، ارفتیم کنار دریا، اغلب بچه ها لباس هاشون رو در آوردند و مشغول آب تنی شدند. جالب بود، سید تا دید تو اطراف ما نامحرم هست، از ما دور شد و رفت گوشه ای با همون شلوار کردی و زیر پوش رفت تو آب که خیلی هم توی دید نباشه ... به نامحرم خیلی حساسیت داشت، توی فضای شمال این طور مسائل خیلی عجیب بود!
موقع برگشتف تو ماشین بودیم که سید بچه هارو دور هم جمع کرد و حلقه معرفتی برگزار کرد. بعد گوشی اش رو در آورد. جالب بود پشت گوشی اش نوشته بود به یاد شهید علی چیت سازیان.
گوشی سید دست همه بچه ها چرخید. همه می رفتیم تو گالریش رو نگاه می کردیم. سید چیزی نمی گفت، جوری برخورد کرده بود که همه بچه ها باهاش احساس راحتی می کردند. به قول خودمونی؛ باهاش ندار بودیم.
🎊🎈
ساغر زده ام ز جام باقر
بشکفته لبم به نام باقر
چشم همه روشن از جمالش
آمد به جهان امام باقر
.•°🎀
#عیدتونمبارڪاااا 😍
#أین_الرجبیون 🌿
#ولادتاماممحمدباقرتبریڪات♥️
🌸[ @shohadae_sho ]🌸
#شهدایی_شو 💜👆