فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خداحافظی از دولت روحانی 😂
#طنز | #رئیسی
🌸•• @shohadae_sho
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هدایت شده از عصر پیشرفت
❤️ سیدابراهیمرئیسی هشتمین رئیس جمهوری اسلامی ایران شد.
#برای_مردم
دولت مردمی؛ ایران قوی 🇮🇷
🔆 @BaraayeMardom
______________________
🔺 کلامی از علما
⭕️ آیتالله بهجت
⁉️ بندگی خداوند چگونه حاصل میشود؟
#کلام_علما
.
دولتحسنفریدونتا45روزدیگهسرکاره
فلذااگردراینمدتبازاربهمریخت
نگیدمقصرآقایرئیسیاست 😂
#انتخابات #رئیسی #حسنفریدون
هدایت شده از ↷⸤ شَبــٰــــــــhengamــــــ⸣ 🌙
📻🌿
+سلام رفقا، شباهنگامیا وهیئتیاےعزیز!
باز هم گردان شباهنگام به منظور زنده نگهداشتن مراسمات مذهبے، به مدد اهلالبیت جشن میلاد برگزار میڪند.
[همراه با هدایایے ناقابل]
شما هم با دوستانوآشنایان دعوتید🍀 :)
زمان: سهشنبه/۱:۲۰ بامداد
مکان: ڪانال شباهنگام/ هیئت امابیها
⇦هرڪے روزیش باشہ، آنلاین میشہ!
گردانشباهنگام
#طنز_جبهه😅
یکبار سعید خیلے از بچهها ڪار ڪشید. فرمانده دستہ بود.
شب برایش جشن پتو گرفتند.
حسابے کتکش زدند.
من هم ڪه دیدم نمےتوانم نجاتش دهم، خودم هم زیر پتو رفتم تاشاید کمےڪمتر کتک بخورد!
سعید هم نامردے نڪرد، بہ تلافےآن جشن پتو، نیمساعت قبل از وقت نماز صبح، اذان گفت.
همہ بیدار شدند نماز خواندند!!!😢
بعد از اذان فرمانده گروهان دید همہ
بچهها خوابند. بیدارشان ڪرد و گفت:
اذان گفتند چرا خوابید؟
گفتند ما نماز خواندیم!!!
گفت الآن اذان گفتند، چطور نماز خواندید؟؟
گفتند سعید شاهدی اذان گفت!
سعید هم گفت من براے
نمازشب اذان گفتم نه نماز صبح!😂😊
🌷شهید سعید شاهدے🌷
🌱..↷
••• @shohadae_sho |☕️|
خشتـــ بهشتـــ
Join 🕊 @shohadae_sho
🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷
#معرفی_شهدا
#شهید_ابراهیم_هادی
درآخرین صفحه این دفترچه نوشته شده بود:
امروز روز پنجم است که در محاصره هستیم، آب و غذا را جیره بندی کردیم، شهدا انتهای کانال کنارهم قرار قرار دارند، دیگر شهدا تشنه نیستند.فدای لب تشنه ات پسر فاطمه(س).
یکی از اون سه نفرپرید توی حرفش وگفت:همه شهدا رو ته کانال هم می چید .آذوقه وآب رو پخش می کرد،به مجروح ها می رسید.اصلاً این پسر خستگی نداشت.
گفتم :مگر فرمانده ها ومعاون های دوتاگردان شهید نشدن ، پس از کی داری حرف می زنید؟
گفت:یه جوونی بود که نمی شناختیمش ، موهایش این جوری بود ... ، لباسش اون جوری و چفیه... . داشت روح از بدنم جدا می شد.سرم داغ شده بود.آب دهانم را قورت دادم.اینها همه مشخصه های ابراهیم بود.با نگرانی نشستم ودستانش را گرفتم وگفتم:آقا ابراهیم الان کجاست؟
گفت: تا آخرین لحظه که عراق آتش می ریخت زنده بود وبه ما گفت :تا می تونید سریع بلند بشیدو تا کانال رو زیر ورو نکردند فرار کنید.
یکی ازاون سه نفر هم گفت:من دیدم که زدنش.با همون انفجار اول افتاد روی زمین.
این گفته ها آخرین اخباری بود که از کانال کمیل داشتیم و ابراهیم تا به حال حتی جنازه ای هم ازش پیدا نشده ، همیشه دوست داشت گمنام شهید شود.
چند سال بعداز عملیات تفحص شهدا، محمودوند از بچه های تفحص که خود نیز به درجه رفیع شهادت رسید نقل می کند: یک روز در حین جستجو، در کانال کمیل شهیدی پیدا شد که دروسایل همراه او دفترچه یادداشتی قرار داشت که بعد از گذشت سالها هنوز قابل خواندن بود، درآخرین صفحه این دفترچه نوشته شده بود:
امروز روز پنجم است که در محاصره هستیم، آب و غذا را جیره بندی کردیم، شهدا انتهای کانال کنارهم قرار قرار دارند، دیگر شهدا تشنه نیستند.فدای لب تشنه ات پسر فاطمه(س).
#قسمت_دوم
بخش هجدهم
Join 🕊
@shohadae_sho