خشتـــ بهشتـــ
🍃بسم رب الزهرا(س)
.
🍃اکنون1440سال میگذرد؛ شاید مایی که حال #زندگی میکنیم، در این سالیان سال حداکثر 100 سال ان را دخیل باشیم، که آن هم نیستیم.
.
🍃 از تشیع تنها یک نام یاد گرفتهایم و یک روضهی #سید_الشهدا ع و تمام ..
.
🍃نتیجهی دین داریمان شد #غرب_زدگی، شد ضدارزشهای دین، شد ...
.
🍃شاید اگر کمی تنها کمی به سیره امامانمان بها میدادیم، روزگارمان اینگونه نمیشد.
.
🍃 روزگاری که برای #شهادتها شاید پروفایلی عوض کنیم و #استوری بگذاریم؛ یا نهایتا ان روز کمی از شادیهایمان بکاهیم. اما کافی نیست چرا که امروزه باید اشکالیابی کرد و یکی از مشکلات این روزهای ما تحریف است.
.
🍃 واژه ایی که شاید فقط یک واژه باشد اما پای عملش که در میان میآید؛ نتیجهاش میشود سردرگمی...
.
🍃میدانم رفیق؛ شرح #بقیع را زیاد شنیدهای، غافل از شرح امامانش ...
اینک برایت از اویی خواهم گفت که لقبش علویٌ بین علویَین است، چرا که نسبش هم به #امام_حسن ع میرسد و هم #امام_حسین ع. اویی که سعی در برپا کردن نظام علوی داشت، آن هم در شرایطی که گروهی از مردم برای افکار باطلشان میجنگیدند، ان هم در روزگاری که باید تعویض میشد #اسلام تحریفی رسوخ کرده با حقیقت #قرآن و #توحید واقعی ...
.
🍃در این روزها لعنت و #نفرین و آه و سوز دیگر کارساز نیست. باید جنبشی علمی را پدید اورد، حال مهم نیست که چه زمانی به ثمر بنشیند چرا که حتی #مبارزه_فرهنگی ایشان هم در زمان فرزندشان #امام_صادق ع به اوج رسید و این مبارزه بیشترین کارشان هم بود .
.
🍃میدانی این روزگار یک #امام_باقر ع کم دارد یک شکافندهی حقایق قرانی و دانشهای اسلامی؛ اصلا باقر علم الاولین یعنی این. ای کاش یک صندوق از همان جنس صندوقی که امام سجاد ع به ایشان داده بود به ما نیز قرض میدادند تا #باقر_العلوم شویم چرا که در این صندوق خبری از مال و #ثروت دنیوی نیست، بلکه از انباشته از دانش یا حاوی سلاح رسول الله ص است.
.
🍃شهادتها تنها یک روز غمانگیز در تقویم نیستند #تلنگری هستند برای ما ... تا شاید به دنبال شناخت برویم و در این میان عملی...
.
پ.ن :گذری بر کتاب انسان 250 ساله
پ.ن: بحارالانوار ج 46 ص229
.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
.
✍️نویسنده : #مونا_زارع
.
🕊به مناسبت #شهادت_امام_محمد_باقر ع
•┈┈••••✾•🏴•✾•••┈┈•
@shohadae_sho
•┈┈••••✾•🏴•✾•••┈┈•
#شهدایی_شو 🖤••👆🏻
خشتـــ بهشتـــ
🍂چند ساعتی از افطار گذشته و #زهر آرام آرام خود را به عمق جان میرساند.
جگرش میسوزد ولی افسوس که در خانه خود #غریب است😓
🍂غربت میراث #مادریست.
دیروز میان #کوچه
امروز میان خانه
فردا میان #گودال
و آن سوی دیوار زنی که در رویای شاه بانویی غرق شده است😣
🍂نگاه تارَش به کوزه آب اما فکرش میان کوچه های #بنی_هاشم است
نکند در این تاریکی، زینبش زمین بخورد!😰
🍂چشم بر هم میگذارد که پرده حجره کنار میرود: "برادرم حسن"
و فرو میرود در آغوشی برادرانه...
#حسین_علیهالسلام سرش را به دامن گرفته و زینب کنار بستر، هق هقش را درون سینه آرام میکند.
🍂دستان برادر را میگیرد.سرد است، مانند دستان مادر وقتی از کوچه بازگشته بود💔
🍂کمی آنطرفتر #عباس مردانه بغضش را فرو میدهد. دل نگران مولایش است، نکند داغِ کمر شکن برادر را تاب نیاورد!؟😥
🍂چشمان بیفروغش روی اشکهای #زینب خیره میماند: "گریه نکن جان برادر، گریه نکن"
🍂حسین لب میگشاید تا شاید پاسخِ سوالش، کمی از داغِ سینه حسن کم کند :"حسن جان! نمیگویی، آن روز میان کوچه ها، به مادرمان چه گذشت؟"
و پاسخش قطره اشکی میشود میانِ موهای سپیدِ برادر.
موهایِ سپیدی که یادگار کوچه است😔
🍂در آستانه حجره، مادر را میبیند. با همان #چادر_خاکی، دست به پهلو منتظر اوست.
پشت سرش،#پیامبر و پدرش #علی با لبخند نگاهش میکنند.
🍂زینب را به حسین میسپارد و حسین را به عباس.
صدای شیون که بلند میشود، بار دیگر #مدینه رخت عزا بر تن میکند😞
🍂پیکرِ غرق تیرش را به خاک میسپارند و ماتم #بقیع را به آغوش میکشد😭
زینب سر بر شانه برادرش از کوچه های بیوفای مدینه میگذرند.
اما حسین چه بگوید از داغِ دلش!!
سخت است برادری، برادرش را خاک کند.
#امان_از_غریبی
.
به مناسبت سالروز شهادت #امام_حسن_مجتبی(ع)
.
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
.
#غربت_بقیع
#من_امام_حسنی_ام #حسینی_شده_ی_امام_حسنم