خشتـــ بهشتـــ
#روزعفاف_وحجاب☘🍃
چادری ها!
پیامبران عصرِ نمایش و #لاک و #لایک اند ...
با همین چند متر چادر;
یک دنیا حرف دارند.
سیاهی اش!
میخورد توی ذوق چشمهایی که;
به تن های رنگارنگ ارزان عادت کرده اند...
نفس شان #حق است که;
طعنه و کنایه و تکه میشنوند...
مگر پیامبرانِ دیگر
به راحتی سخن خدا را به مردم میرساندند ؟!
کتابشان!
همان #چادری است که;
در عصر هزار رنگ و طرح بر سر دارند...
هزار حرف دارد و حکمت...
بخوانش !
فصل اول ;
سطر اول ;
حرف آخر :
حیفِ زنی که زیباییش را #وقف_عام کند!
#معجزه شان!
این همه نجابت است در زمانی که؛
آلودگی را هم به اسم مُد به خوردمان دادند!!
این بار #چادر را بخوان!
شاید;
آیه ای هم در شان تو امده باشد...
#مذهبی #حجاب
#مدافـع_چادر_خاکے_مادرم
#روز_عفاف_و_حجاب
@marefat_ir ♥️☘🍃
⚫️بخشے از #وصیتنامه شهید مدافع حرم
هر خانمی که #چادر به سر کند و عفت ورزد، و هر جوانی که #نماز اول وقت را در حد توان شروع کند، اگر دستم برسد سفارشش را به #مولایم #امام_حسین (ع) خواهم کرد و او را دعا می کنم؛ باشد تا مورد لطف و رحمت حق تعالی قرار گیرد.
#سالگرد_شهادت_شهید_محرابے(🍃💔)
#صلوات 🌹🍃
||•🇮🇷 @marefat_ir
.
وقتی "حضرت سکینه" سلام الله علیها روز یازدهم در گودال قتلگاه خود را روی بدن پدر انداخت و عدّه ای از اعراب، با ڪعب نی و تازیانه او را از بدن پدر جدا کردند😔
نگفت : پدر؛ مرا می زنند!!!
بلکه اشک می ریخت و فریاد می زد:
پدر!برخیز و ببین که #چادر از سرِ ما کشیدند☝️
پنجم ربیعالاول سالروز وفات #حضرت_سکینه بنتالحسین تسلیت باد🏴
#پویش_حجاب_فاطمے
خشتـــ بهشتـــ
ماجرای سیلیهایی که کمیل برای یک نهی از منکر خورده بود/ همسر شهید: الان میفهمم شهید قبل از رفتن از
😭سیلی برای #چادر
دوست شهید:
بعد از #نماز_ظهر بود حدود ساعت ۲ بعدازظهر کوچهها خیلی خلوت بود من و #کمیل روبروی کوچه زیر سایه یک درخت مشغول صحبت کردن بودیم ناگهان دیدم که #کمیل رنگش پرید😨 و سرش را پایین انداخت 😞 چند لحظهای بود که سرش پایین بود، سرش را بالا آورد. گفت:« مهدی همینجا بمان.»
من گفتم: «چی شده؟!» 😳
گفت: «گفتم همینجا بمان، جلو نیا»
به پشت سر خودم نگاه کردم👀 و دیدم که خانم و آقایی در حال نزدیک شدن به ما هستند مردی ورزشکار و درشتاندام بود؛ با خودم گفتم:«فکر کنم #کمیل هوس کتک خوردن کرده» همچنان که #کمیل جلو میرفت، من خودم را برای کتک خوردن آماده کردم.👋
گفتم: «#کمیل تو ورزشکاری، من چی بگم! من که کتک را حتما خوردهام!»😯
به سمت آنها رفت و من هم پشت سر او حرکت کردم، به آنها رسید.
سلام کرد✋، همینطوری که سرش پایین بود، گفت: «ببخشید میشود خواهشی از شما بکنم؟ اجازه بدهید چند لحظهای به همسر شما نگاه کنم و از آن لذت ببرم!»☹️
آن مرد بهشدت عصبانی شد و گفت: «حرف دهنت را بفهم.» 😡
#کمیل دوباره درخواست خودش را تکرار کرد. اجازه بدهید چند لحظه به همسر شما نگاه کنم از آن لذت ببرم، مرد بهشدت عصبانی شده😡 و سیلی محکمی بهصورت کمیل زد👋، کمیل دوباره درخواست خودش را تکرار کرد و این دفعه سیلی محکمتری👋 بهصورت کمیل زد.
همسرش گفت «نه به سرِ پایینت😕 نه به این حرفت! خجالت بکش چرا چنین درخواستی میکنی؟» 😡
کمیل گفت: «نمیدانستم اگر از شما اجازه بگیرم☝️ شما ناراحت میشوید و اِلا مثل دیگران که بدون اجازه از همسر شما لذت میبردند، من هم لذّت میبردم.»
جوان بهشدت عصبانی شد، سیلی محکمی👋 با دست چپ بهصورت #کمیل زد آن لحظه #کمیل دستش را جای #سیلی گذاشت و نشست روی زمین شروع به #گریه کردن ،😭 کرد؛ فکر کنم سیلی #مادر 😭یادش افتاد، شاید هم با خودش میگفت «مادر! من مرد جوانم، ورزشکارم، ولی شما...»😭😭😭😭
#ادامه_دارد
1_17285733.mp3
زمان:
حجم:
4.34M
🎤 #مداحےتایمــــ🖤|•°
نو اهنگ همین#چادر
همین چادری ک سر میکنی میبینی اینهمه فدایی داره
#پیشنهاددانلود👌
||•🇮🇷 @marefat_ir
||•🌐 https://www.instagram.com/marefat_ir/
⁉️ میدونی دشمنامون چرا باحجاب مشکل دارن؟🤔
🛑 وزیر مستعمرات انگلیس میگه: باید با شراب و #زن🍷💃 کشورای اسلامی رو مشغول کنیم، تا بتونیم استعمارشون کنیم و منابعشونو غارت کنیم!!
🔻جاسوسشون میگه: باید #چادر و #حجاب رو یه عادت معرفی کنیم و سعی کنیم زنها رو بمرور از اون دور کنیم!
🔺حجاب زنان غیر مسلمون رو برداریم تا بانوان مسلمون هم یاد بگیرن!
و بعد مردها رو مشغولِ خانوما کنیم!
◀️خانم های محجبه ای که حواسشون به بقیه اعمالشون نیست، باید بدونن چادر و حجاب یه عقیده سازنده وجهاد علیه دشمنه!
◀️اونها نباید با دیدن خانم های کم حجاب، یا بخاطر شگردهای روانی دشمن تو فضای مجازی از حجابشون دست بکشن و سست بشن.
📝منبع : خاطرات مستر همفر ص ۱۰۷ و ۱۰۸
#پویش_حجاب_فاطمے
یا #رومی رومی ؛ یا زنگی #زنگی ❗️
کدام طرفی #دخترجان ❓❗️
👈 رومی یا زنگی 👉
#چادر به سر داری ...
با #رژ صورتی گاهی ؟!!!
#روسری میبندی لبنانی ...
با #قهقهه شیطانی ؟!!!
#ساق دست ست میکنی با روسری ؟!
خط چشمت هم میکند گاهی #دلبری ...
بلاخره کدام وری ؟!
رومی یا زنگی ❓❗️
#شهامت_انتخاب
#روراست_باش!
#باطن_پاک_درظاهر_ناپاک !
#استاد_عزیزی
#پویش_حجاب_فاطمی
🔴 #نقشه_استعمار_علیه_حجاب
#فرانس_فانون(نویسنده فرانسوی) میگوید:
"نیروهای اشغالگر، در کشور مسلمان الجزایر مأموریت داشتند تا هویت و اصالت فرهنگی ملت الجزایر را نابود کنند و در این راه حداکثر کوشش خود را بر تخریب مسئله #حجاب و #چادر زنان متمرکز کرده بودند؛ زیرا آن را نشانهی مهم اصالت ملی زنان الجزایری تلقی میکردند."١
خواهر مسلمانم!!!
باور دستگاه استعماری اینه که؛ #حجاب_زن سدّ محکم و دژ عظیمی در برابر نفوذ غربیهاست!!
بنابراین!!!
هر چادری که کنار گذاشته بشه، امید تسلط اونا ده برابر میشه، گویی جامعه اسلامی برای پذیرش و تسلیم در برابر استعمارگران آمادهتر میشه.
📘١_ماهنامه مبلغان، شماره۹۲، اعترافات۲، صفحه ۲۵۷-۲۶۱
#پویش_حجاب_فاطمے
اگر #چادر زینب🕋
لباس یاری امام زمانش بود،♥
پس چادر من نذر #زینب است😍
ما در این راه پشت سر زینب میرویم✋
🖤کلنا عباسک یا زینب🖤
#کَنیزِ_حَضرتِ_رُبٰاب
#حضرت_زینب
═♥️ حرف دل ♥️═
═══♥️ℒℴνℯ♥️═══
@shohadae_sho
[ میتونیبشماری،
ببینی چندتا
#چفیهخونی شد
تا #چادر توخاکی نشه؟ ]
ـ 🔗♥️🌿
j๑ïท➺°.•| http://eitaa.com/joinchat/3919708172C0ac62f0a34 ¦
😈خانوووووووووم......شماره بدم؟
🚗خانوم خوشگله برسونمت؟؟
💁♂ خوشگله چن لحظه از وقتتو به ما میدی؟؟
☝️اینها جملاتی بود که دخترک در طول مسیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید!‼️
بیچاره اصلا” اهل این حرفها نبود… این قضیه به شدت آزارش می داد😔
🎋 تا جایی که چند بار تصمیم گرفت بی خیال درس و مدرک شود و به محل زندگیش بازگردد...
🌸روزی به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت…
👈شاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی….!‼️
🍁دخترک وارد حیاط امامزاده شد
خسته… انگار فقط آمده بود گریه کند…
دردش گفتنی نبود…!!!
🍃رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد
وارد حرم شد و کنار ضریح نشست🌸
😔زیر لب چیزی می گفت انگار!!! ‼️
😭خدایا کمکم کن…
☝️چند ساعت بعد،دختر که کنار ضریح خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد…
👩💼خانوم! خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم می خوان زیارت کنن!!!‼️
😧دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت 8 خود را به خوابگاه برساند…
💃به سرعت از آنجا خارج شد… وارد شهر شد…
اما… اما انگار چیزی شده بود… دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد..!
😯 انگار محترم شده بود… نگاه هوس آلودی تعقیبش نمی کرد!‼️
🌼احساس امنیت کرد…با خود گفت: مگه میشه انقد زود دعام مستجاب
شده باشه!!!!
🙎فکر کرد شاید اشتباه می کند!!! ‼️اما اینطور نبود!
🌿یک لحظه به خود آمد…
🌸دید #چادر امامزاده را سر جایش نگذاشته…!☺️
#تلنگرانه 👌🏻
#پویش_حجاب_فاطمے