#خاطرات‌ماندگار عباس مشتاق #وهب« ۲ » 🌹 عباس که به دوران جوانی پا گذارده و هم پای دیگر ورزشکاران باستانی به ورزش می پرداخت، در زورخانه علاوه بر پرورش اندامش به تذهیب اخلاق و منش پهلوانی هم همت می ورزید. درگیری و ضرب وشتم با ژاندارم آن دوران به نام#مرشدی را خوب به حافظه دارد. همزمان با برپایی اعتراضات مردمی و نهضت مبارزه با دوران ستم شاهی در آن سالهای دور از پهلوان جوان ما مردی با شهامت و غیرتمند ساخته بود که با افتخار به این شعار خود در روزهای قبل از انقلاب اشاره میکند: پای گلدسته زیارت حضرت محمد هلال اولین نفری بوده است که در بین مردم با صدای رسا فریاد می زند: #درودبرخمینی،هنوز خشت به خشت حرم مطهر امام زاده هلال و حاضرین در آن روز طنین آن صدا و‌ شعار را خوب به یاد دارند. همزمان با روز #دوازدهم‌بهمن‌ماه که مصادف با آغاز دهه فجر انقلاب اسلامی است این خاطره را از ایشان نقل کردم که حلاوت ادامه ماجرای عباس را با دل‌ و جان بشنویم و ادامه دهم؛ مرد تنومند و خستگی ناپذیر برای ادامه زندگی خود به خرید فروش اجناس می پردازد. طی کردن مسافت بندر،زاهدن،سیستان و بلوچستان و خریدلوازم خانگی از آنجا و فروش آنها در زادگاهش حکایت مفصلی ست که از آن میگذرم. پس از سالها عباس آقا به توصیه بزرگترها برای امر ازدواج اقدام می کند و حالا میشود مردی که باید برای خانواده اش بیشتر تلاش کند«حاصل ازدواج او چهار فرزند دو دختر و دو پسر می باشد که عاشقانه فرزندانش را دوست داشته و همواره شاکر لطف خدا می باشد» 🦋 ادامه دارد پشت هیچستانم @Kheymegah

#خاطرات‌ماندگار عباس مشتاق #وهب« ۲ » 🌹 عباس که به دوران جوانی پا گذارده و هم پای دیگر ورزشکاران باستانی به ورزش می پرداخت، در زورخانه علاوه بر پرورش اندامش به تذهیب اخلاق و منش پهلوانی هم همت می ورزید. درگیری و ضرب وشتم با ژاندارم آن دوران به نام#مرشدی را خوب به حافظه دارد. همزمان با برپایی اعتراضات مردمی و نهضت مبارزه با دوران ستم شاهی در آن سالهای دور از پهلوان جوان ما مردی با شهامت و غیرتمند ساخته بود که با افتخار به این شعار خود در روزهای قبل از انقلاب اشاره میکند: پای گلدسته زیارت حضرت محمد هلال اولین نفری بوده است که در بین مردم با صدای رسا فریاد می زند: #درودبرخمینی،هنوز خشت به خشت حرم مطهر امام زاده هلال و حاضرین در آن روز طنین آن صدا و‌ شعار را خوب به یاد دارند. همزمان با روز #دوازدهم‌بهمن‌ماه که مصادف با آغاز دهه فجر انقلاب اسلامی است این خاطره را از ایشان نقل کردم که حلاوت ادامه ماجرای عباس را با دل‌ و جان بشنویم و ادامه دهم؛ مرد تنومند و خستگی ناپذیر برای ادامه زندگی خود به خرید فروش اجناس می پردازد. طی کردن مسافت بندر،زاهدن،سیستان و بلوچستان و خریدلوازم خانگی از آنجا و فروش آنها در زادگاهش حکایت مفصلی ست که از آن میگذرم. پس از سالها عباس آقا به توصیه بزرگترها برای امر ازدواج اقدام می کند و حالا میشود مردی که باید برای خانواده اش بیشتر تلاش کند«حاصل ازدواج او چهار فرزند دو دختر و دو پسر می باشد که عاشقانه فرزندانش را دوست داشته و همواره شاکر لطف خدا می باشد» 🦋 ادامه دارد... @kheymegah