#سهراب_محله_فخارخانه_بیدگل
عکس سمت چپ را استاد حسین بیدگلی به یادگار گرفته است و عکس دوم را حقیر از کانال رسانه های مجازی محلی پیدا کرده ام. هر دو را کنار هم گذاشته و مدتهاست میخواهم چند سطری برای این بزرگوار بنویسم .
در دو گانگی قرار گرفته بودم که برای تطبیق هر دو عکس ، یا آنکه برای آقای سهراب جندقیان و آنچه حرف دلم هست بنویسم . باور کنید قلمم یاری نمیکرد و در
اینکه نمی توانستم چیزی بنویسم اعتراف میکنم که واقعا در بین دو راهی به سر درگمی رسیده بودم . با خود کلنجار میرفتم باشد ،بماند برای فرصتی و نوبتی دیگر تا با ذهنی آرام چند خطی را نگارش کنم .
نمیشد . آنقدر از دلم بگویم که این مرد را زمانی شناختم که میگفتند #میان_دار هیئت محترم ابوالفضلی فخارخانه بیدگل است . او را در حال میان داری در هیئت ندیده ام ولی همراهی اش را با عزاداردان از نزدیک شاهد بوده ام .با هیبتی خاص ، آن ریش سفید که برازندگی ویژه پهلوانی و #عیاری ، را به ایشان میبخشد و جان کلام اینکه ایشان سر به زیر گامهایی را استوار و محکم بر داشته با زنجیر زنان همراهی میکرد . اما این همه حرف های دلم برای ایشان نیست . همین که مدال افتخار و نوکری آستان آقا اباعبدالله الحسین «ع» را به سینه داری کفایت میکند که یک عمر با عاشقی سر بلند کنی و به عاشقانه هایت عشق بورزی ، خاندان جندقیان بیدگلی از طایفه خوش نام و پر جمعیتی هستند که الحمدلله آبرومندانه در آبادی مان ذکر خیرشان ورد زبانهاست . فقط به این جمله بسنده کنم سالهاست دلم میخواهد با این مرد نشستی داشته باشم برای مرور آنچه حکایت #دل_است...
✍ سعید بوجار آرانی
@kheymegah