جمعههای غیبت...
دعای هر روز و شبش، دعای برای فرج امام زمان بود. هر جمعه که میگذشت غصهاش زیاد میشد با گلایه میگفت: آقاجان! این جمعه هم گذشت و نیامدی! بعد محکم میگفت: آقا جانم اگر بیاید حتماً یاریش خواهم کرد!
برای اینکه نشان دهد عاشق چشمبهراهیست، عهد کرد تا هر صبح جمعه به دعای ندبه برود. حساب از دست خودش هم در رفته! نمیداند این چندمین جمعه است که نمیتواند قید خواب را بزند و به دعای ندبه برود. حالا خودش خوب دلیل این همه جمعههای غیبت را میفهمد!
📖 #داستانک
✨﷽✨
📝 #داستانک
پادشاهی در خواب دید تمام دندانهایش افتادند! دنبال تعبیر کنندگان خواب فرستاد...
اولی گفت: تعبیرش این است که مرگ تمام خویشاوندانت را به چشم خواهی دید!پادشاه ناراحت شد و دستور داد او را بکشند...
دومی گفت:تعبیرش این است که عمر پادشاه از تمام خویشاوندانش طولانی تر خواهد بود پادشاه خوشحال شد و به او جایزه داد!
هر دو یک مطلب یکسان را بیان کردند اما با دو جمله بندی متفاوت!نوع بیان یک مطلب، میتواند نظر طرف مقابل را تغییر دهد.
📌 در صحبت کردن لطفا بقیه را با "رک بودن" خودمان اذیت نکنیم!
#رسانه_فرهنگی_مذهبی_خیمه_حیدر