eitaa logo
🇮🇷لبیک یا امام خامنه ای همان لبیک یا امام حسین ع است 🇮🇷
576 دنبال‌کننده
34.3هزار عکس
55.1هزار ویدیو
180 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🕊🥀💐🥀🕊🌹 شریف ایرانی ، امسال پیام انقلاب و خود را با خونشان به جهان و به امت ابلاغ نمودند و با تقدیم بزرگ به مقدس حق، از سازندگان و بانیان سیاست نه شرقی و نه غربی خداوند گشته اند و ملت بزرگ نیز با تجلیل گسترده خود از و شرکت خود در و اعلان از کفر ، خصوصا آل سعود به وظیفه انقلابی و الهی خود عمل نموده اند . روح الله الموسوی الخمینی 1366/05/12 شادی روح و 🌹 🥀🕊 *
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊 سالروز آزاد سازی شهر شهر در نزدیکترین نقطه به صفر مرزی (۵ کیلومتری مرز)، در منطقه‌ای پست قرار دارد و از بلندی‌های مرزی به طور مستقیم دیده می شود. همین موقعیت مکانیِ ویژه باعث شد در ۸سال دفاع مقدس، دیکتاتورهای توسعه‌طلب حاکم بر عراق، این شهر مرزی را مورد تاخت‌ و تاز قرار دهند؛ به طوری که در دوران جنگ تحمیلی این شهر ۴ بار اشغال، سپس آزاد شد. در واقع شهر سه بار به دست ارتش بعثی و یک‌ بار در همکاری گروهک تروریستی منافقین با این ارتش، اشغال و هر بار با تلاش و همت رزمندگان ایران آزاد شد. شادی روح و 🥀 🕊🌹
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 در سالروز عملیات غرور آفرین ، یاد و خاطره ، خصوصاً این عملیات را گرامی می داریم . شادی روح و
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴 نگهبانی شب در آن شرایط بسیار حیاتی بود. یک شب که نگهبان‌ها پستشون رو بدون اجازه ترک کرده بودند؛ به دستورِ محمود باید وسط محوطه سینه‌خیز می‌رفتند تا تنبیهی اساسی بشن و حساب کار دستشون بیاد. تنبیهِ نگهبان‌ها که شروع شد، یه مرتبه دیدیم محمود هم لباسش را درآورد و همراه آن‌ها شروع کرد به سینه خیز رفتن . محمود که نگاه‌های متعجب ما را دیده بود، گفت: «یه لحظه احساس کردم که از روی هوای نفس می‌خوام اینا رو تنبیه کنم؛ به همین خاطر کاری کردم که غرور، بر من پیروز نشه». 📚 مجموعه رسم خوبان کتــاب مقصود تویی صفحه 46-45 شادی روح و 🌹 *
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 اهل جهرم که روز عاشورای 1362 شدند اولین باری بود که در روز تاسوعا نیرو به جبهه می بردم. حزن شدیدی فضای اتوبوس را گرفته بود، تعدادی جوان ونوجوان معصوم. شاید اولین سالی بود که بچه‌ها شب عاشورا را در اتوبوس می گذراندند. هر کس برای خودش خلوتی داشت. بعضیها زیر لب روضه می خواندند، بعضی در فکر و برخی دیگر چیزی می‌نوشتند. شب فرا رسید کمی خسته شده بودم از آقای نظری که کمک من بود خواستم تا او رانندگی کند و من ساعتی استراحت کنم، زمانی که اتوبوس برای اقامه نماز صبح ایستاد از خواب بیدار شدم. بعد از خواندن نماز صبح من پشت فرمان نشستم. باید کمی عجله می‌کردیم تا ساعت 4 عصر خودمان را به مهاباد برسانیم چون بعد ساعت 4 جاده ناامن می‌شد و تازه تردد ضد انقلاب آغاز می‌شد و تا صبح روز بعد ادامه می یافت و جاده را ناامن می‌کرد. روز عاشورا بود و از گوشه کنار اتوبوس صدای هق هق گریه به گوش می‌رسید. نمی دانم شاید به دلشان افتاده بود که در روز عاشورای امام حسین، به شهدای کربلا می پیوندند. هر از گاهی آقای نظری پارچ آبی را بین بچه‌ها می‌گرداند تا بنوشند اما عاشورا بود وکسی لب به آب نمی زد. حال و هوای اتوبوس قابل توصیف نبود. نزدیک ظهر مقداری نان و خرما بین بچه‌ها تقسیم شد و به عنوان ناهار آن را درون اتوبوس میل کردند. فرصت توقف نداشتیم فقط چند لحظه‌ای را برای اقامه نماز ظهر در سقز ایستادیم. نماز ظهر عاشورایشان دیدنی بود تعدادی نوجوان چهارده پانزده ساله با آن جثه‌ کوچکشان مشغول راز و نیاز بودند. سریع سوار شدند تا زودتر به مهاباد برسیم، دلهره عجیبی داشتم آقای نظری هم که کنار من نشسته بود حال خوشی نداشت و می‌گفت خیلی دلم شور می‌زند. دلمان مثل سیر و سرکه می جوشید و دلیلش را نمی دانستیم که ناگهان متوجه شدم جاده بسته شده است و یک مینی بوس ویک سواری کنار جاده ایستاده بودند. فکر کردم تصادف شده است. پاهایم را تا آخر روی ترمز فشار دادم، چند نفر با لباس مبدل بسیجی و اسلحه اطراف جاده ایستاده بودند. ناگهان دو سه نفر آرپیجی به دست وسط جاده ظاهر شدند و به سمت ما نشانه رفتند. مصطفی رهایی بلند شد و داد زد: «کوموله‌ها هستند، کوموله‌ها هستند.» شوکه شده بودم، نمی دانستم چه کاری باید انجام دهم. یکی از منافقین گفت: دستتان را بالا ببرید و ناگهان درب اتوبوس را باز کرد و همه را با اسلحه تهدید کرد. دور تا دورمان را با اسلحه احاطه کرده بودند و نمی شد تکان خورد. کارت اتوبوس و پلاک شخصی آن، آنها را متقاعد کرد که اتوبوس شخصی است. آنان تمام وسایل بچه‌ها را از جعبه اتوبوس بیرون آوردند و کارت شناسایی آنها را گرفتند. همه آنها بسیجی بودند به جز مصطفی رهایی که کارت سپاه داشت. با تهدید همه را به سمت جنگل بردند و تنها من و آقای نظری مانده بودیم. نمی دانم چطور باورشان شده بود که ما دو نفر شخصی هستیم و ارتباطی با رزمندگان نداریم و فقط راننده هستیم. در همین حین یک مینی‌بوس پر از مسافر هم از راه رسید و آن را هم متوقف کردند و در بین آنها سربازی را که به همراه پدر پیرش به مهاباد می رفتند، پیاده کردند و سرباز را همان جا جلو چشمان پدرش کشتند و پیرمرد را به من سپردند و گفتند پیرمرد را سوار کن و برگرد. تمام حواسم پیش بچه‌ها بود، خدایا چه بر سر بچه‌ها می‌آورند. جرأت نمی‌کردم از سرنوشت بچه‌ها بپرسم صدای شنیدن تیر از بین جنگل خیلی مرا بیتاب کرده بود با دلهره تمام پشت فرمان نشستم و با اضطراب اتوبوس را روشن کرده و به سمت نزدیکترین مقر سپاه حرکت کردم. فردا صبح زود اتوبوس را برداشتم و به محل حادثه حرکت کردیم. ماشین را کنار جنگل گذاشتم و به سرعت به طرف جنگل دویدم. غمبارترین و سخت ترین صحنه عمرم را آن جا دیدم. بدن بی‌جان و تیرباران شده 13 جوان و نوجوان معصوم که هر یک گوشه‌ای افتاده بودند و در عصر عاشورای سال 1362 به جمع شهدای کربلای 61 هجری قمری پیوستند. راوی: 📚 کتاب خاطرات دردناک شادی روح و 🥀 *
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 اگر فرض کنیم پنج یا ده دستگاه دیگر هم به وظایفشان عمل نکنند اما یک نیروی درستکار، قوی، قاطع و دارای شرایط لازم باشد، نظام را در چشم مردم خواهد کرد . و یاد و خاطره کلیه خصوصاً گرامی باد . شادی روح و 🥀 🕊🌹*
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 گذری کوتاه بر شرح جنایت رژیم بعث عراق هواپیماهای ارتش عراق در شانزدهم مهرماه 1366 منطقه عمومی سومار را بمباران شیمیایی کردند. در ساعت ۳۰: ۹ بیش از ۶ فروند هواپیمای دشمن مراکز تجمع نیروها و انبارهای مهمات خودی را هدف حمله قرار دادند. هواپیماهای عراقی ابتدا قرارگاه لشکر۸۸ زرهی ارتش جمهوری اسلامی را بمباران کردند و سپس در سطحی گسترده از عوامل شیمیایی اعصاب استفاده کردند . با توجه به چنین شرایطی در این روز بر اثر این حملات ۱۰۰ نفر و یک هزار و ۳۵۰ نفر شدند . شادی روح و 🥀 *
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 سالروز حمله چرخ ‏بال ‏هاي آمريكايي به قايق‏ هاي گشتي سپاه در خليج فارس شانزدهم مهرماه 1366 ، نيروهاي ايراني كه در حال گشت زني عادي در منطقه شمالي خليج فارس در اطراف جزيره فارسي بودند با تهاجم وحشيانه هلي‏كوپترهاي آمريكايي روبرو شدند. در جريان حمله به اين قايق‏ها، 3 قايق به شدت آسيب ديده و قايق چهارم موفق به ترك محل درگيري شد. همچنين دو تن از رزمندگان سپاهي ، يك تن به شدت و شش تن ديگر شدند. در جريان اين درگيري، يك هلي‏كوپتر آمريكايي هدف موشك استينگر شليك شده از قايق‏هاي ايراني قرار گرفت و سرنگون شد. وزير جنگ آمريكا اين عمل نيروهاي آمريكايي را دفاع از خود ناميد ولي در واقع آمريكا با اين عمل خود، رسماً اعلام جنگ نمود . شادی روح و 🥀 🌹🌴 *
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 نشانه ی استواری است . غالبا عناصر پولادین جبهه ی جنگ و جزء عناصر پولادین مردم بودند . در این پنجشنبه های دلتنگی ما را به یاد بیاورید ، وقتی در روضه رضوان الهی گرد حلقه می زنید . ما از این دلتنگی ها امید شفاعت داریم ... شادی روح و 🥀 🌴🌹*
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 مدیر متعهد و متخصص بسیجی جان برکف رییس سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع 🌷 وی دارای تحصیلات کارشناسی ارشد مهندسی هسته ای بود. از ابتدای روی کار آمدن جمهوری اسلامی و تشکیل سپاه به عضویت سپاه در آمد و درجه نظامی سرتیپ پاسدار را داشت. 🌷 با تشکیل واحد تحقیقات ویژه اتمی (تیم ۳۲) در سال ۱۹۸۳ در مرکز تحقیقات سپاه پاسداران ، فخری زاده از همان ابتدای تشکیل در این مرکز فعالیت خود را شروع کرد. 🌷 محسن فخری زاده از سال ۱۹۹۲ بعنوان عضو هیئت علمی دانشکده فیزیک دانشگاه امام حسین سپاه، امکانات این دانشگاه را در جهت تحقیقات هسته ای بکار گرفت و سپس رییس دانشگاه صنعتی مالک اشتر شد. 🌷 او رییس سازمان پژوهش و نوآوری دفاعی (سپند) بود. 🌷 لازم به ذکر است نام محسن فخری‌زاده به عنوان یکی از پنج شخصیت ایرانی که در فهرست ۵۰۰ نفره قدرتمندترین افراد جهان که از سوی نشریه آمریکایی فارین پالیسی منتشر شده است. 🌷 نام فخری‌زاده تحت عنوان دانشمند ارشد وزارت دفاع و پشتیبانی نیرو‌های مسلح و رئیس پیشین مرکز تحقیقاتی فیزیک (PHRC) در تاریخ ۲۴ مارس ۲۰۰۷ میلادی، در فهرست تحریم شدگان ایران توسط شورای امنیت سازمان ملل قرار گرفت. 🌷 محسن فخری زاده از دانشمندان موثر و رده بالای حوزه تحقیقات علمی در کشور بوده است . 🌹 🕊 شادی روح و لبیک یا امام خامنه ای لبیک یا حسین ع است 1️⃣ https://eitaa.com/khmanie
🌷🌴🕊🌹🕊🌴🌷 جاذبـه . . . هـمان چشـمهـای توست نگــــاهـم کن که بی تــو در زمین و آســـمان معلّق خـــواهــــم ماند . . . 🕊 🕊🌹 🕊🌹🕊 شادی روح و 🌹 🌴🌹