🌹🍃صحبت های سردار شهید حاج قاسم عزیز درباره ی شهید صدرزاده
🟢🍃من آن وقت دیر العدس دیدم که یک صدای خیلی برجسته ای به گوش می رسد. خب سید ابراهیم! می دانید که صدایش خیلی مردانه بود ؛ مثل داش مشتی های تهران، خیلی صدای مردانه ای داشت. من پشت بیسیم نمیشناختم، سید ابراهیم کیست؟ گفتم: این کیست؟
🔺این جوان تهرانی از کجا آمده است؟ و در فاطمیون جای گرفته است
⚪️🍃با حسین صحبت می کرد( شهید حاج حسین بادپا ) صبح که بچه ها برگشتند از دیر العدس در محله مان سؤال کردم از حسین بادپا گفتم: این سید ابراهیم کیست؟ با صدای کلفت و گنده صحبت می کرد. گفت: این (اشاره به سید ابراهیم )یک جوان باریک ،نحیف می باشد. سید ابراهیم خیلی لاغر است
🔺من فکر میکردم با یک قد بلند چهارشانه گنده مواجه می شوم .
🌷🍃یک جوان تو دل برویی بود که آدم لذت می برد نگاهش کند؛ من واقعاً عاشقش بودم،
🔺واقعا عاشقش بودم .
🔴🍃آن وقت این جوان را چون ما راه نمی دادیم بیاید. رفت مشهد در قالب فاطمیون به اسم افغانی ثبت نام کرد و خودش را رساند. اینجا زرنگ به این می گویند به ما و امثال ما و کسان دیگر نمی گویند.
🔺زرنگ آن نیست که دنبال مال جمع کردن ،گول زدن مردم باشد.
🟢🍃زرنگ و با ذکاوت کسی است که این فرصت ها را این طوری به دست میآورد و بالاترین بهره را ازش می گیرد به این میگویند زرنگ،
🔺به این می گویند آدم با ذکاوت.
🔻🔻🔻
⚪️🍃خداوند کسانی را دوست می دارد که در راه او پیکار می کند. خداوند دوست دارد کسی که در راهش جهاد میکند؛ اگر کسی خدا را داشته باشد، محبتش را، عشقش را، عاطفه اش را
🔺در دل ها پراکنده می کند.
🌷🍃امثال سید ابراهیم با شکل سید ابراهیم تو خیابان های تهران خیلی زیاد است؛ اولین چیزی که سید ابراهیم را عزیز کرد که به این نقطه رساند این راه بود.
https://eitaa.com/khoban72
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷🕊شهیدی که در مسیر پیاده روی اربعین🕊
🔺چفیه روی سرش می انداخت...
🌹🍃با روایتگری حجت الاسلام حسنی نژاد
https://eitaa.com/khoban72
💚بسم الله الرحمن الرحیم💚
🔴🍃 #سه_دقیقه_در_قیامت
7️⃣3️⃣ قسمت سی هفتم👇🏻
🌷شهيد و شهادت🌷
🔺ادامه
🟢🍃اما مهمترين مطلبي كه از شهدا ديدم، مربوط به يكي از همسايگان ما بود. خوب به ياد داشتم كه در دوره دبستان، بيشتر شبها در مسجد محل، كلاس و جلسه قرآن و يا هيئت داشتيم. آخر شب وقتي به سمت منزل مي آمديم،
🔺از يك كوچه باريك و تاريك عبور مي كرديم.
📌از همان بچگي شيطنت داشتم. با برخي از بچه ها زنگ خانه مردم را ميزديم و سريع فرار مي كرديم!
⚪️🍃يك شب من ديرتر از بقيه دوستانم از مسجد راه افتادم. وسط همان كوچه بودم كه ديدم رفقاي من كه زودتر از كوچه رد شدند، يك چسب را به زنگ يك خانه چسباندند!
🔺صداي زنگ قطع نميشد.
🔴🍃يكباره پسر صاحب خانه كه از بسيجيان مسجد محل بود، بيرون آمد. چسب را از روي زنگ جدا كرد و نگاهش به من افتاد. او شنيده بود كه من، قبلا از اين كارها كرده ام، براي همين جلو آمد و مچ دستم را گرفت و گفت:
🔺بايد به پدرت بگويم که چكار ميكني!
📌هرچي اصرار كردم كه من نبودم و... بي فايده بود. او مرا به مقابل منزل مان برد و پدرم را صدا زد. آن شب همسايه ما عروسي داشت. توي خيابان و جلوي منزل ما شلوغ بود. پدرم وقتي اين مطلب را شنيد
🔺خيلي عصباني شد و جلوي چشم همه، حسابي مرا كتك زد.
🌷🍃اين جوان بسيجي كه در اينجا قضاوت اشتباهي داشت، چند سال بعد و در روزهاي پاياني دفاع مقدس به شهادت رسيد. اين ماجرا و كتك خوردن به ناحق من، در نامه اعمال نوشته شده بود. به جوان پشت ميز گفتم: من چطور بايد حقم را از آن شهيد بگيرم؟
🔺او در مورد من زود قضاوت كرد.
🔻🔻🔻
🌹🍃او گفت: لازم نيست كه آن شهيد به اينجا بيايد. من اجازه دارم آنقدر از گناهان تو ببخشم تا از آن شهيد راضي شوي. بعد يكباره ديدم كه صفحات نامه اعمال من ورق خورد!
🔺گناهان هر صفحه پاك ميشد و اعمال خوب آن مي ماند.
🟢🍃خيلي خوشحال شدم. ذوق زده بودم. حدود يكي دو سال از اعمال من اينطور طي شد. جوان پشت ميز گفت: راضي شدي؟ گفتم: بله، عالي است. البته بعدها پشيمان شدم.
🔺چرا نگذاشتم تمام اعمال بدم را پاك كند!؟
🌷🍃اما باز بد نبود. همان لحظه ديدم آن شهيد آمد و سلام و روبوسي كرد. خيلي از ديدنش خوشحال شدم. گفت: با اينكه لازم نبود، اما گفتم بيايم و حضوري از شما حلاليت بطلبم.
🔺هرچند شما هم به خاطر كارهاي گذشته در آن ماجرا بي تقصير نبودي.
🌷🌷🌷ادامه دارد ...
https://eitaa.com/khoban72
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢🍃الهی ✨
🔺درسڪوت شب
⚪️تمام سختی روزمان را
🔺بـه تـو می سپاریم
🔴🍃سـلامت را ارمغان
🔺فردای من و دوستانم کن
⚪️و همزمان باطلوع
🌞آفتاب فردایت
🟢🍃هدیه ای الهی ازنوع آرامش
🔺خودت بـه زندگی
🔺همـه ما هدیه فرمـا
🌷🍃شبتون زیبـا و در پناه خدا 🌙
https://eitaa.com/khoban72
🌷سلام، صبح به خیر و عافیت🌷
💕روزتــان ســـــرشــار از لطف خداوند تبارک و تعالی💕
https://eitaa.com/khoban72