فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔳فیلم کوتاه
⁉️وظیفه عزادار واقعی چیست؟!
🌷🍃#استاد_شجاعی
https://eitaa.com/khoban72
🔳داستان جون غلام سیاه کربلا
🟢🍃روز بیستم ماه محرم مصادف است با روزی که پس از گذشت چندروز از شهادت امام حسین(علیه السلام) و یاران آن حضرت، بدن خدمتکار امام حسین(علیه السلام) به نام «جون» توسط گروهی که برای دفن پیکر شهدا در صحرای کربلا حاضر شده بودند
🔺دفن شد.
⚪️🍃#جون کسى بود که #امیرالمؤمنین (علیه السلام) او را به ۱۵۰ دینار خرید و به ابوذر بخشید. هنگامى که #ابوذر را به ربذه تبعید کردند این غلام براى کمک به او به ربذه رفت و بعد از رحلت جناب ابوذر به مدینه مراجعت کرد و در خدمت #امیرالمؤمنین (علیه السلام) بود تا بعد از شهادت آن حضرت به خدمت امام مجتبى (علیه السلام) و سپس به خدمت امام حسین (علیه السلام) رسید
🔺و همراه آن حضرت از مدینه به مکه و از مکه به کربلا آمد.
⚫️🍃هنگامى که جنگ در روز #عاشورا شدت گرفت او خدمت #امام_حسین (علیه السلام) آمد و براى میدان رفتن و دفاع از حریم ولایت و امامت اجازه خواست. حضرت فرمودند: در این سفر به امید عافیت و سلامتى همراه ما بودی!
🔺اکنون خویشتن را به خاطرما مبتلا مساز.
🌷🍃#جون خود را بر قدمهاى مبارک امام حسین (علیه السلام) انداخت و بوسید و گفت: اى پسررسول خدا، هنگامى که شما در راحتى و آسایش بودید من کاسه لیس شما بودم،
🔺و حال که به بلا گرفتار هستید شما را رها کنم؟
🟢🍃#جون با خود فکر کرد: من کجا و این خاندان کجا؟! لذا عرضه داشت: آقاى من، بوى من بد است و شرافت خانوادگى هم ندارم و نیز رنگ من سیاه است. یا #اباعبدالله، لطف فرموده مرا بهشتى نمایید تا بویم خوش گردد و شرافت خانوادگى بهدست آورم و رو سفید شوم.
🔻🔻🔻
🌷🍃نه آقاى من، از شما جدا نمىشوم تا خون سیاه من با خون شما خانواده مخلوط گردد. جون مىگفت و گریه مىکرد به حدى که امام حسین (علیه السلام) گریستند و اجازه دادند.
🟢🍃او جنگ نمایانى کرد، تا آنکه اطراف او را گرفتند و زخمهاى فراوانى به او وارد کردند. هنگامى که روى زمین افتاد، #امام_حسین (علیه السلام) سر او را به دامن گرفت و بلند بلند گریست، و دست مبارک بر سر و صورت جون کشید
⚪️🍃و فرمود: «اللهم بیض وجهه و طیب ریحه و احشره مع محمد و آل محمد (ع)»: بارالها رویش را سفید و بویش را خوش فرما و با خاندان عصمت (علیهم السلام) محشورش نما.
⚫️🍃از برکت دعاى #حضرت روى غلام مانند ماه تمام درخشیدن گرفت و بوى عطر از وى به مشام رسید. چنانکه وقتى بدن او را بعد از ده روز پیدا کردند
🔺صورتش منور و بویش معطر بود.
🌷🍃بعد از ده روز از واقعه عاشورا جمعى از بنى اسد بدن شریف جون غلام ابوذر غفارى را پیدا کردند در حالى که صورتش نورانى و بدنش معطر بود
🔺و سپس او را دفن کردند.
#محرم 🏴
https://eitaa.com/khoban72
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥داستان علت رشد شیخ رجبعلی خیاط
🌷🍃حجت الاسلام عالی
https://eitaa.com/khoban72
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌دروغ شاخداری که به خورد ما دادن؛
اینه🙄🤔
🎤 🌷🍃حجت الاسلام قرائتی
https://eitaa.com/khoban72
⊰❀⊱━⊰﷽⊱═━━━━━━═━⊰❀⊱
#احکـ📚ــام نمــ📿ــاز
💢 نیت نماز را اشتباهی به زبان آوردن 🧐
┘◄ پرسش :
❓به زبان آوردن نیت اشتباه، نماز صحیح است؟
☑️ پاسخ:
✍ هرگاه فردی به نماز ایستاده و نیت قلبی کرده اما در زبان و خیال خود غیر از نیت قلبی داشت، مثلاً هنگام ظهر قصد نماز ظهر را داشت، ولی اشتباها گفت؛ چهار رکعت نماز عشا می خوانم نمازش صحیح است.
❌ برداشت غلط:
✍ بسیاری بر این باورند که نیت باید به زبان آورده شود، در حالی که لازم نیست نیت را به زبان بیاورد، بلکه همین قدر که انگیزه انسان از این کار، نماز خواندن برای خدا باشد کافی است.
#نیت_نماز
📚 منبع:
العروه الوثقی، فصل فی النیه، مسئله 17
🍀🍀احکام مصور 🍀🍀
🌼🌼
https://eitaa.com/joinchat/3010396160C2b8cef193c🌼🌼
💠حکم کشف عورت مردان درمقابل دکتر:
🌸دکتر بودن از مستثنیات نیست لذا مردان باید عورتین خود را از دکترها نیز بپوشانند مگر در مقام اضطرار. (البته به استثناء همسر).
📚امام خامنهای/احکام روابط/مسئله ۱۰۱
🍀🍀احکام مصور 🍀🍀
🌼🌼
https://eitaa.com/joinchat/3010396160C2b8cef193c🌼🌼
⊰❀⊱━⊰﷽⊱═━━━━━━═━⊰❀⊱
#احکـ📚ــام نمــ📿ــاز
💢 خون آمدن از دهان هنگام نماز 🧐
┘◄ پرسش :
❓ هر گاه در حال نماز دهان نمازگزار بيمار خون بيايد نمازش چه حكمى دارد؟
☑️ پاسخ :
✍ اگر خون در دهان بوده باشد موجب بطلان نماز نيست. ولى اگر به ظاهر لب به مقدار درهم (يك بند انگشت) يا بيشتر رسيده باشد بايد نماز را رها كند و دهان را آب بكشد و سپس آن را اعاده نمايد. و اگر كمتر از درهم باشد و با آب دهان آميخته شود و خارج گردد آن هم براى نماز اشكال دارد.
👤 ایت الله مکارم شیرازی
🍀🍀احکام مصور 🍀🍀
🌼🌼
https://eitaa.com/joinchat/3010396160C2b8cef193c🌼🌼
🌴مسائل شرعی - مسئله ۲۳۳۹ و ۲۳۴۰🌴
🍁کسیکه نمیتواند امانت را نگهداری کند، نباید قبول کند؛
🌴و اگر انسان به صاحب مال بفهماند که برای نگهداری مال او حاضر نیست، چنانچه مال را بگذارد و برود و مال تلف شود، ضامن نیست؛
🌾ولی احتیاط مستحب آنست که اگر ممکن است، آنرا نگهداری نماید.🌾🌴🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔳 برنامه ماه عسل / سال 1395
🌷🌷🌷گلزار شهدای اصفهان
🥀روایتگری
🔻راوی کتاب حماسه تپه شهید برهانی
🌷🍃سیدمحمدرضا طالقانی ...
https://eitaa.com/khoban72
🔳داستان حیرتانگیز دلاوران گردان میثم در تپه شهید برهانی
در برنامه ماه عسل / سال 1395
از سمت راست: 1- حاج آقا رحیمی (ناجی راوی کتاب) 2- راوی کتاب رزمنده سیدمحمدرضا طالقانی 3- مجری 4- رزمنده عموحسین قائدی 4- رزمنده ماشاء الله تقی زاده
🟢🍃در برنامه ماه عسل، مجری برنامه طبق معمول گفتگوی خود را با سؤالی درباره سن و سال مهمانان برنامه شروع کرد. «عمو حسین قائدی» متولد سال ۴۴ و «سید حمیدرضا طالقانی» متولد سال ۳۸ بودند، اما موج انفجار جنگ باعث شده بود تا عمو حسین ظاهری به مراتب شکسته تر از آقای طالقانی داشته باشد. هر دو مهمان از اصفهان آمده بودند که وقوع اتفاقاتی در زمان جنگ تحمیلی ایران و عراق
🔺باعث آشنایی آنها شده بود.
⚪️🍃دکتر طالقانی تک پسر خانوادهای بود که در سال ۶۲ با استخارهای که داشته علی رغم مخالفتهای مادر به جبهه می رود، اما عمو حسین در یک خانواده پر جمعیت بزرگ شده و از طریق پسر خاله خود در سن ۱۵ سالگی با ترفند جالب که با انگشت شست پای راست رضایت نامهای برای خود فراهم میکند
🔺و به جبهه میرود.
🌷🌷قصه این دو مهمان به زمانی برمیگردد که سه گروهان برای گرفتن تنگه و پاسگاه های عراقی مستقر روی تپههای آن حمله می کنند، اما عملیات شکست میخورد و گروهان اول و دوم نمیتوانند عملیات را به سرانجام برسانند. گروهان میثم در حالی به سمت تپه سوم میروند که دو تپه قبلی در دست عراق است، در ابتدا ۹۰ نفر به سمت تپه میروند و با آتشهای سنگینی که عراق روی آنها میریزد
🔺به مرور تعداد شهدا زیاد می شود…
🌷🍃طالقانی نویسنده کتاب «حماسه تپههای برهانی» ادامه داستان را اینگونه روایت کرد:
🔻🔻🔻
🌹🍃با توجه به اینکه مجروح شده بودم، با تعداد کمی از بچههای باقی مانده عملیات، تپه را به سمت پایین حرکت کردیم.
🌷🌷🌷ما ۱۴ روز در زیر تپه داخل یک بیشه ای گیر افتاده بودیم و فقط از یک جوی آب و برگ درخت مو تغذیه میکردیم.
🌷🍃در ادامه برنامه نفر سوم ماشاءالله تقی زاده وارد صحنه ماه عسل شد که در آن زمان با دکتر طالقانی و عمو حسین قائدی همراه بوده است. طالقانی با اشاره به حس و حال این گروه سه نفره در تپه های برهانی افزود: ما هر سه مجروح بودیم و در این مدت ضجه می زدیم و از خدا کمک می خواستیم. در روز چهاردهم همه برگ های درخت مو تمام شد و ما موقع خواب دعا کردیم که یا صبح بیدار شویم و نجات یافته باشیم
🔺یا اینکه هر سه نفرمان به شهادت برسیم.
🟢🍃نویسنده کتاب «حماسه تپه های برهانی» از روز موعود گفت: زمانی که در خواب بودیم یک نفر صدا میزد که «اخوی وخی» که به زبان اصفهانی به معنای برخیز است دیدم یک پسر جوان حدود ۲۰ ساله ما را پیدا کرده بود و با اینکه من مجروح بودم مرا به کول خود گذاشت
🔺و نجات داد.
⚪️🍃مجری در ادامه برنامه مهمان دیگری را به ماه عسل دعوت کرد، همان پسر جوانی که دکتر طالقانی را روی دوش خود گذاشته بود و او را از مرگ حتمی نجات داده بود. حاج آقا رحیمی، ایشان روایت خود را از آن عملیات و نجات زخمی ها و جمع آوری پیکر شهیدان تپه های برهانی گفت و آقای طالقانی از اینکه بعد از سالها با ناجی خود روبرو شده،
🔺اشک شوق ریخت.
🌷🍃حاج رحیمی جوان آن روزها به مجری گفت: شما دیروز در برنامه یک مادر چشم انتظار را خوشحال کردید اما مادران چشم انتظار زیادی داریم. در ادامه هر کدام از مهمانان به طور خلاصه احساس خود را از ماجرای تپه های برهانی و رویارویی با یکدیگر را
🔺توضیح دادند.
📹می توانید فیلم کامل این دیدار را در اینترنت دریافت نمائید.
https://eitaa.com/khoban72
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔳 برنامه ماه عسل / سال 1395
🌷🍃خاطره حاج آقا رحیمی
🔻از نحوه نجات دادن
🌷🍃رزمنده سیدمحمدرضا طالقانی ...
https://eitaa.com/khoban72
🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷
🌹فرازی از وصیت نامه شهید حسین برهانی شیدانی(رضوان الله علیه)
🟢🍃به ندای حرکت آفرین سالار شهیدان حسین(علیه السلام) که فرمود: ( هل من ناصر ینصرونی ) یعنی آیا کسی هست که مرا یاری دهد، لبیک گفته و مانند هزاران رزمنده مسلمان دیگر که در راه اسلام از جانشان گذشتند بسوی جبهه های حق علیه باطل روانه می شوم و همچنان پیش می روم و تا آخرین قطره خونم راه شهیدان افتخار آفرین اسلام را ادامه می دهم چونکه می دانم: (انا لله و انا الیه راجعون ) یک شعار نیست بلکه حقیقت است،
🔺حقیقتی که صالحین را به بهشت برین هدایت می کند...
🌷🌷و درود بر شما پدر گرامی و مادر عزیزم که مانع رفتن من به جبهه نشدید بلکه مرا تشویق کردید و به من روحیه شهادت طلبی دادید و من از شما می خواهم که برایم گریه نکنید بلکه برای حسین و یارانش گریه کنید و افتخار کنید
🔺که فرزندتان جانش را در راه اسلام داد...
🌸🍃و تو خواهرم مانند زینب راه بپیما و شما برادرانم نکند در سوک من بنشینید بلکه یک لحظه آرام نگیرید و با دشمنان خدا پیکار کنید و نگذارید که خون شهیدان به هدر برود و من بعنوان یک برادر کوچکتر از شما می خواهم که صبر داشته باشید
🔺و به جای گریه راهم را ادامه بدهید...
⚪️🍃و اما چند سخنی با هموطنانم شما ای ملت رنج کشیده و ستم دیده نکند یک لحظه از خدا غافل بشوید بلکه مانند کوه استوار و مانند دریا در مقابل دشمنان خدا خروشان باشید و از فرمان امام خمینی سرپیچی نکنید که در روز قیامت هیچ عذری نمی توانید بیاورید و نگذارید افراد خود فروخته و منافق در بین شما رخنه کنند و ضربه به اسلام بزنند
🔻🔻🔻
🔺که در این صورت قلب امام را به درد می ْآورید و بدانید که مسئول هستید...
🌷🌸و در آخر از پدر گرامی، مادر عزیز، خواهر ارجمند و برادران انقلابیم صمیمانه می خواهم که مرا حلال کنند و از تمام خویشاوندان و آشنایان برایم حلالیت بطلبند و سلام مرا به برادران انجمن اسلامی برسانید.
والسلام
🌷حسین برهانی شیدانی(رضوان الله علیه)
مورخ:۱۳۶۱/۱/۱۴ شنبه
https://eitaa.com/khoban72
🔳روایتگری
🌹رزمنده حاج محمد احمدیان
🔻از استقامت و غیرت
🌷🕊شهید حسین برهانی (رضوان الله علیه) ...🕊🕊🕊
https://eitaa.com/khoban72
🌷سلام، صبح به خیر و عافیت🌷
💚صبح یک شنبتون ســـــرشــار از لطف خداوند تبارک و تعالی💚
https://eitaa.com/khoban72