24.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀خمس فقط یک بار واجب است!
⁉️به اموال ما چند بار خمس تعلّق میگیرد؟
⁉️آیا به چیزی که یکبار خمسش را داده ایم دوباره خمس تعلّق میگیرد؟
💫🌷 #استاد_وحیدپور
#احکام
🍀🍀احکام مصور 🍀🍀
💫🌷سلام علیکم
💫🟢السلام علیک یااباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک
💫⚪️ان شاءالله امشب شب ۵ شنبه نماز لیلةالدفن برای
🔻مرحومه حاجیه خانم
💫🌸خاور اسدی(ره)
🔻مادر گرامی شهید والامقام
💫🌷سید رضا حسینی(ره)
🔺از گرگان
و
💫🟢دیگر اموات شب اولی(یک نماز به نیت همه به امید ثواب) بخوانیم.
💫🌷یاعلی مدد، التماس دعا، فاتحه و صلوات.
💫🥀نمایش صوتی
💫📗کتاب " دا " بر اساس خاطرات سیده زهرا حسینی
🔺این کتاب خاطرات راوی از روزهای آغازین جنگ
📌و روزهای حمله ارتش بعثی عراق به خرمشهر
💫🌷و مقاومتهای مردمی در این شهر را روایت میکند.
💫🌸راوی در آن روزها تنها ۱۷ سال داشته
و اهمیت این کتاب شاید در این باشد که وقایع دفاع مقدس،
🔺برای اولین بار از زاویه دید یک دختر نوجوان روایت شده است.
#کتاب دا
#سیده_زهرا_حسینی
#دفاع_مقدس
#نمایش
💫📗کتاب #عارفانه
🔺زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری
3️⃣5️⃣قسمت پنجاه و سوم
💫🌷راوی : استاد محمد شاهی
💫🟢شب اول محرم که می رسید همهی مسجد امین الدوله سیاه پوش می شد. همهی مسجد عزادار می شد، این سُنت حسنه از گذشته در میان ما ایرانیها بود.
💫⚪️حتی در روایاتی هست که امام رضا(علیه السلام) در اول محرم خانه خود را سیاه پوش می کردند. ایشان سفارش می کردند: اگر می خواهید بر چیزی گریه کنید،
🔺بر حسین(علیه السلام) گریه کنید.
💫🔴احمدآقا در این کار پیش قدم بود، حتی اگر دیگران می خواستند این کار را انجام دهند،خودش را به آنها می رساند و با تمام وجود مشغول سیاهی زدن می شد.
💫🌷یک سال را یادم هست که احمدآقا نتوانست برای اول محرم به مسجد بیاید. بچههای بسیج و مسجد مشغول به کار شدند و خیلی خوب همهی شبستان را سیاه پوش کردند. ظهر بود که احمدآقا به مسجد آمد، جمع بچهها دور هم جمع بودند.
💫🌹احمدآقا بی مقدمه نگاهی به در و دیوار کرد و جلو آمد. بعد گفت: بچهها دست شما درد نکنه.
اما بغض گلویش را گرفته بود، او ادامه داد: شما افتخار بزرگی پیدا کردید..
🔺بچهها آقا امام حسین(علیه السلام) خودشان از شما تشکر کردند!!
💫🟢برخی از بچهها به راحتی از کنار این جمله گذشتند، اما من که حالات ایشان را می دانستم،
خیلی به این جمله فکر کردم...
⬅️ ادامه دارد ...
🔻با کسب اجازه از ناشر کتاب
🥀 ( انتشارات شهید هادی )
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫🌹اگر کار برای خدا باشه لحن باید یکی باشه
💫🌷شهیدی که بدنش دو نیم شد
💫🌹به همرزمش گفته بود: حیفه که دشمن یک گلوله خرج آدم کند و با آن شهید شود لااقل باید یک خمپاره خرج شهادتمان شود.
💫🟢عملیات شناسایی که شروع شد، همان خمپاره ای که مهدی از آن سخن گفته بود،
ماموریتش آغاز می شود و خود را به مهدی می رساند
و بدن او را از کمر، نصف می کند
🔺و با این حال باز مهدی به صحبت با دوستانش ادامه می دهد.
💫⚪️یکی از آنها از مهدی می خواهد که اشهدش را بگوید که او لبخندی می زند و می گوید "گفته ام".
او از مهدی خواهش می کند که باز هم بگوید
🔺و حاج مهدی با نوای دوستش اشهدش را تکرار می کند
💫🌷بچه ها پتو می آورند و مهدی را روی آن می خوابانند و بی آنکه ناله ای از او بلند شود روی پتو می خوابانندش که در این حالت دل و روده مهدی بیرون می ریزد.
او را داخل آمبولانس می گذارند در حالی که مدام ذکر می گفته تا اینکه می پرسد من تا کی باید بمانم؟
💫❤️سپس خنده ای می کند و شهید می شود.
💫🌷#شهید_مهدی_کازرونی🌷💫
🛳زمانی که ناوشکن آمریکایی نیوجرسی در سال ١٩٨٣ وارد سواحل لبنان شد...
📌جوزف ابوخلیل در روزنامه فالانژیست "کار" نوشت: کجاست خدای مستضعفین در مقابل عظمت نیوجرسی؟
💫🌹اندک زمانی بعد، عماد مغنیه «نابغه ی مقاومت اسلامی» با منفجر کردن مقر تفنگداران دریایی آمریکا و کشتن ٢۴١ کماندوهای آمریکایی پاسخ داد و روی بدن آنها امضا کرد:
💫🟢 «پروردگار مظلومان اینجاست، پس عظمت نیوجرسی کجاست؟»