🥀دکتر شیبانی قبل و بعد از انقلاب، بهمعنای واقعی کلمه مبارز و مشغول کار و تلاش بود
🌹امام خامنه ای حفظه الله پس از اقامه نماز بر پیکر مرحوم دکتر عباس شیبانی:
🌷«آقای دکتر شیبانی به معنای واقعی کلمه جزو انسان های صالح بود. ما ایشان را خیلی وقت است، سال ها است، یعنی شاید پنجاه و چند سال است میشناسیم... «آدم فعّال، خیرخواه و آماده بهکار، و به معنای واقعی کلمه مبارز بود؛ واقعاً این جوری بود.»
⚪️«ایشان تازه از زندان آزاد شده بود، به نظرم سال ۴۷ یا ۴۸ بود که با ایشان آشنا شدیم... من با مرحوم طاهر احمدزاده از مشهد آمدیم تهران، یک کاری داشتیم این جا، لازم بود جمعی از افراد صاحب فکر و صاحب نظر و مانند این ها مثل آقای طالقانی، مهندس بازرگان، دکتر سحابی، این هایی که بودند، جمع می شدند؛ من و آقای احمدزاده یک حرفی برای آن ها داشتیم. احمدزاده گفت که جمع کردنِ این ها کار ما نیست، کار عبّاس شیبانی است؛ او می تواند این ها را جمع کند. این بود که با ایشان تماس گرفتیم و آمد و گفتیم ما چنین کاری داریم، فوراً ــ به نظرم شاید در ظرف دو روز ــ یک جلسهی پانزده شانزده نفره، از دکتر شریعتی، آقای بهشتی، آقای مطهّری، همه را جمع کرد؛ یک آدم این جوری بود؛ آماده بهکار. بعد از انقلاب هم به معنای واقعی کلمه ایشان مشغول کار بود، مشغول تلاش بود.»
🌷اما سَمت دیگر همه این تلاشها و مجاهدتهای مرحوم دکتر شیبانی، همراهی همسری بود که در این مسیر از هیچ اقدامی برای کمک فروگذار نکرد. موضوعی که از چشم رهبر انقلاب اسلامی پنهان نماند. گویی که نمیشود از تلاشها و مجاهدتهای آن مرحوم سخن گفت ولی از همسرش مرحوم خانم انسیه مفیدی یادی نکرد: «خانمش هم با ایشان خیلی واقعاً همراهی کرد. خدا انشاءالله خانم مفیدی را رحمت کند.»
🌷دکتر عباس شیبانی از مبارزان قدیمی دوران انقلاب اسلامی بود که شامگاه پنجشنبه ۱ دی ۱۴۰۱ به لقاءالله پیوست. عضویت در شورای انقلاب، نمایندگی مجلس خبرگان قانون اساسی، وزیر کشاورزی، پنج دوره نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، ریاست دانشگاه تهران، کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری دوره دوم و پنجم و سه دوره عضویت در شورای شهر تهران از سوابق وی بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀مبارز آماده به کار
🌹بیانات صبح دیروز امام خامنه ای:
🌷پس از اقامه نماز بر پیکر دکبر عباس شیبانی رضوان الله علیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀#استوری
🌹امام خمینی رضوان الله علیه:
🔳 حجاب برای حفظ ارزشهای شماست...
🥀پرسش
آیا مسح هر دو پا را - بدون عذر - می توان با یک دست انجام داد؟
✅پاسخ:
🖌آیات عظام: امام، رهبری، سیستانی حفظهم الله: اشکالی ندارد، هر چند احتیاط مستحب آن است که مسح پای راست با دست راست و پای چپ با دست چپ کشیده شود.
🖌آیات عظام: وحید، صافی، نوری، مکارم حفظهم الله: احتیاط واجب آن است که پای راست با دست راست و پای چپ با دست چپ مسح شود.
📚منبع:
امام، سیستانی، نوری، مکارم: عروه الوثقی، الوضو، الرابع، بعد از م 24؛ وحید: منهاج الصالحین، الوضو، فی اجزاء الوضو، الرابع، قبل از م 96؛ رهبری: استفتاء از دفتر معظم له؛ صافی: هدایه العباد، ج 1، م 108؛ توضیح المسائل 16 مرجع، ج 1، م 252.
⁉️ پرسش: نماز خواندن با مانتو و روسری چه حکمی دارد؟
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ پاسخ: اگر مقدار واجب پوشش و شرایط لباس نماز گزار در آن رعایت شود اشکال ندارد؛ هر چند نماز با چادر برای رعایت پوشش در نماز، آسان تر و بهتر است.
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
📝 فتوای آیات عظام: خامنه ای، سیستانی، مکارم حفظهم الله
📗 منبع: فقه همراه، صفحه ١۴٣
🥀سؤال، سلام. اگه بر شخصی غسل حیض یا جنابت واجب شده باشه، اما اطلاع نداشته که باید غسل کنه، تکلیف نماز و روزهش چیه⁉️
🌷مرجع تقلید: رهبری.
✅#پاسخ
🌺 سلام علیکم
🥀اگه كسى نمىدونسته غسل بهش واجب شده، بايد نمازهاش رو از زمان #واجبشدن_غسل تا انجامدادن #اوّلين_غسل_جنابت قضا كنه.
🚨 اگه میدونسته جنبه، ولی نمیدونسته باید غسل کنه، روزهها رو هم قضا کنه.
🚨ولی اگه اصلاً نمیدونسته جنبه، روزه قضا نداره.
🚨توجه داشته باشین که هیچ غسلی کفایت از غسل جنابت نمیکنه.
┏━✨🌹✨🌸✨━┓
🍀@tasvir12🌸
┗━✨🌸✨🌹✨━┛
🌹عن مولانا امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
🌴 الدنیا دارُ مَمَرًّ لا دارُ مَقّر والناس فیها رجلان : رجلٌ باع فیها نفسَه فاوبَقَها و رجل ابتاع نفسه فاَعْتَقَها
⚪️ دنیا دار گذر است نه دار اقامت و مردم در آن دو گروهند :گروهی خود را فروختند و خویش را هلاک کردند و گروهی خود را خریدند و آزاد کردند. [۱]
🥀 کلمه دنیا در فرهنگ قرآن و حدیث در چهار معنا استعمال شده است که عبارتند از :
🌴1- دنیا به معنای لغوی خودش: مؤنث (( ادنی )) به معنای نزدیک تر ، مانند(( اذأنتم بالعدوة الدنیا )) انفال،۴۲۰
⚪️2- دنیا به معنای: جهان پیش از مرگ
🌷3 -دنیا به معنای: بهره گیری از امکانات جهان پیش از مرگ در جهت تأمین نیازهای مادی و معنوی، دنیوی و اخروی .
📌4 -دنیا به معنای: بهره گیری از امکانات جهان پیش از مرگ در جهت تأمین خواستههای مادی ، هرچند به قیمت از دست دادن ارزشهای معنوی و آخرت باشد .
⚪️ که معنای سوم را دنیای ممدوحه و معنای چهارم را دنیای مذمومه می گویند .
🌹سه معنای دنیا در این روایت نورانی وجود دارد:
⚪️ معنای دوم: (( الدنیا دار ممّر لا دار مقرّ )) یعنی جهان قبل از مرگ که گذرگاه است نه قرارگاه .
🌷 معنای سوم: (( رجل ابتاع نفسه فأعتقها )) یعنی کسی که خودش را از دنیا خریده و از دام خواستههای مادی نجات داده و خودش را آزاد کرده است . این دنیای ممدوح است
📌معنای چهارم: (( رجل باع فیها نفسه فأوبقها )) یعنی کسی که خودش را در دنیا، به دنیا فروخته و در مقابل به خواستههای مادی خودش رسیده و هیچ بهرهای از معنویت ندارد، این دنیای مذموم است. و این تعبیرات ریشه در آیاتی مانند: (( اولئک الذین خسرو انفسهم و ضل عنکم ما یفترون ))(( لا جرم انهم فی الاخره هم الاخسرون )) دارد.
📗[۱] نهج البلاغه، حکمت ۱۳۳
📗کتاب «سکوت شکسته»
🌹براساس خاطرات حاج محمود پاک نژاد فرمانده واحد اطلاعات عملیات لشکر ۱۷علی ابن ابیطالب(علیه السلام) در دفاع مقدس
📝به قلم: سیدهادی سعادتمند 27 🔽
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷ادامه قسمت 27
کربلای4
⚪️ تصمیم خودم را گرفتم ؛ به دهکدهای رفتم که مقر فرماندهی لشکر در آن جا بود و در یک کیلومتری خط مقدم قرار داشت. میخواستم مستقیم و بیپرده به فرمانده لشکر بگویم این عملیات تفاوتی با خودکشی ندارد.
🌹نیمهشب بود که به دهکده رسیدم. هوا سرد، اما درونم داغ بود. به شکل عجیبی تشنه بودم. یک بیست لیتری کنار سنگر اجتماعی پیدا کردم که یک لیوان پلاستیکی قرمز روی آن بود. لیوان را پر کردم و خوردم. خیلی خنک بود. لیوان دوم را پر کردم و بیشتر از نصف آن را خوردم که متوجه شدم ۲۰ لیتری نفت را با آب اشتباه گرفتم!
⚪️ حالم به شدت بد شد، به سنگر فرماندهی نرفتم. زمان زیادی نگذشت که دل پیچه ام شروع شد؛ فرصت پیدا نمیکردم خودم را به توالت برسانم؛ از توالت در میآمدم، میرفتم حمام و از حمام به توالت. آن قدر استفراغ کردم که هیچ لباس تمیزی برایم نمانده بود. هوا روشن شده بود که علی حاجیزاده متوجه حال خراب من شد و مرا به اورژانس صحرایی برد.
🌹به عملیات نزدیک میشدیم و من دچار ضعف شدیدی شده بودم و بیشتر در مقر بودم.
🌷ادامه دارد...
🌹هر کار کرد نتوانست سوار موتورش شود. موتور روشن می شد، ولی راه که می افتاد، تعادلش به هم می خورد. دور زدم رفتم طرفش. پرید ترک موتور، راه افتادیم.
⚪️شهرک – محل استقرار لشکر – را بمباران کرده بودند. همه جا به هم ریخته بود. همه این طرف آن طرف می دویدند. یک جا بد جوری می سوخت.
🌹گفت «برو اون جا. » آن جا انبار مهمات بود. نمی خواستم بروم. داشتم دور می زدم داد زد « نگه دار ببینم. » پرید پایین. گفت « تو اگه میترسی، نیا. » دوید سمت آتش.
⚪️ فشنگ ها می ترکیدند، از کنار گوشش رد می شدند. انگار نه انگار. تخته ها را با همان یک دست گرفته بود، می کشید. گفتم «وایستا خودم می آم.
🌹گفت « بیا ببین زیر اینا کسی نیست؟ فکر کنم یه صدایی شنیدم. » مجروح ها را یکی یکی تکیه می دادم به دیوار. چپ چپ نگاه می کردند. یکی شان گفت «کی گفته حاج حسین رو بیاری این جا؟» گفتم «حالا بیا و درستش کن. »
📗 یادگاران، جلد هفت، کتاب شهید خرازی، ص 50