🌹🍃نزدیك عملیات بود؛
🌸🍃میدونستم تازه دختردار شده.
💌یك روز دیدم سر پاكت نامه از جیبش زده بیرون...
⁉️گفتم این چیه؟
🌸🍃گفت عكس دخترمه
⚪️🍃گفتم بده ببینمش
🌷🍃گفت خودم هنوز ندیدمش!
⁉️گفتم چرا؟
🌷🍃گفت: الآن موقع عملیاته. میترسم مهر پدر و فرزندی كار دستم بده، باشه بعد...
🌷#شهید_مهدی_زینالدین رضوان الله علیه🌷
https://eitaa.com/khoban72
-
🥀🤍توی تدارکات لشکر، یکی دو شب، می دیدم ظرف های شام را یکی شسته.
🌷🍃نمی دانستیم کار کیه .
🥀🤍یک شب، مچش را گرفتیم .
🌷🍃آقا مهدی بود .
🥀🤍گفت «من روزها نمی رسم کمکتون کنم . ولی ظرف های شب با من»
🔘#شهید_مهدی_زینالدین
🔺فرمانده لشکر ۱۷علی بن ابیطالب(ع)