eitaa logo
خوبان
646 دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
11.1هزار ویدیو
34 فایل
ارتباط با ادمین:https://eitaa.com/Khoban7
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹⚪️🌷⚪️🌹⚪️🌷⚪️🌹 🌹 به فرمانده اش گفت: ⚪️ اگر رمز را اعلام کردي و تو آب نپريدم، من رو هول بده تو آب... 🌹فرمانده گفت اگه مطمئن نيستي، مي توني برگردي... ⚪️ جواب داد: 🌹نه، پاي حرف امام ايستادم ... ⚪️فقط مي ترسم دلم گير خواهر کوچولوم باشه.‌..😔 🌹آخه تو يک حادثه اقوامم رو از دست دادم و الان هم خواهرم را سپردم به همسايه ها تا درعمليات شرکت کنم...😭 🌴والفجر8... 💧اروند رود وحشي... 🌹فرمانده تا داد زد (سلام الله علیها) 🌷غواص قصه ي ما اولين نفري بود که توی آب پريد، 🌹و اولين نفري بود که به شهادت رسيد...😭 🌷🌷🌷یاد هزاران لاله در خون خفته، گرامی باد ⚪️همان هایی که از همه چیزشان گذشتند...بی شک آرامش امروزمان را مدیون آنهائیم. ولی آیا ما و به خصوص مسؤلین نظام پای حرف امام و رهبری فرزانه انقلاب ایستاده ایم؟؟؟ صلوات
🌀🌀🌀🌀🌀🌀 به فرمانده اش گفت: اگر رمز را اعلام کردي و تو آب نپريدم، من رو هول بده تو آب... فرمانده گفت اگه مطمئن نيستي، ميتوني برگردي... جواب داد : نه،پاي حرف امام ايستادم ... فقط مي ترسم دلم گير خواهر کوچولوم باشه.‌..😔 آخه تو يک حادثه اقوامم رو از دست دادم و الان هم خواهرم راسپردم به همسايه ها تا درعمليات شرکت کنم...😭 والفجر8... اروند رود وحشي... فرمانده تا داد زد (سلام الله علیها) غواص قصه ي ما اولين نفري بود که توی آب پريد، و اولين نفري بود که به شهادت رسيد...😭 یاد هزاران لاله در خون خفته،گرامی باد همانهایی که از همه چیزشان گذشتند...بی شک آرامش امروزمان را مدیون آنهائیم. ولی آیا ما و بخصوص مسؤلین نظام پای حرف امام و رهبری فرزانه انقلاب ایستاده ایم؟؟؟ 🇮🇷 🇮🇷 🇮🇷 🇮🇷 🇮🇷 🇮🇷
🔘ماجرای حضور غواص ۶۸ ساله، در عملیات «والفجر هشت» 🕊🌹نزدیک عملیات والفجر هشت حاج‌احمد امینی از فرماندهان گردان‌های لشکر۴۱ ثارالله، پرسنل را در شهرک نورد پشت سنگر واحد تخریب جمع کرد... 🥀🤍بعد گفت: «منطقه عملیاتی حساس و سخت است. من مجبورم افرادی را همراه خود ببرم که صددرصد به آنها اطمینان دارم، افرادی را که از صف خارج می‌کنم می‌‌توانند به گردان‌های دیگر بروند و با قایق به عملیات بیایند» 🕊🌹یکی از این افراد قباد، پیرمرد ۶۸ ساله‌ای بود که به حاج احمد عشق می‌ورزید. پیرمرد با ناراحتی بلند شد و در گوشه‌ای ایستاد. وقتی کار حاج احمد تمام شد، ناگهان گریه‌کنان رو به حاجی گفت: «حاج احمد! من تمام سختی‌ها را تحمل کردم، زن و بچه‌‌ را در بدترین شرایط رها کردم و آمدم. با وجود سن و سال زیاد شنا یاد گرفتم! برای شب عملیات غواصی آموختم! حالا انصاف نیست شما دست مرا می‌گیری و از گردان کنار می‌گذاری» 🥀🤍حاج احمد دست پیرمرد را گرفت. صورت او را بوسید و درحالی‌که عذرخواهی می‌کرد گفت: «من اشتباه کردم، شما بنشینید سرجایتان، قطعاً شما به اندازه‌ی تمام این گردان توانایی دارید» 🕊🌹قباد در این عملیات به شهادت رسید...