eitaa logo
خوبان
649 دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
11.1هزار ویدیو
34 فایل
ارتباط با ادمین:https://eitaa.com/Khoban7
مشاهده در ایتا
دانلود
8.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹🍃 رضوان الله علیه 🌷🍃«ای شهید، ای آنکه بر کرانه های ازلی و ابدی وجود برنشسته ای، 🟢🍃دستی بر آر و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز 🔺از این منجلاب بیرون بکش» https://eitaa.com/khoban72
💚🍃دلنوشته برای شهدا 🔳تنها کسانی شهید می شوند! 🔺که باشند... . 🌷🍃باید قتلگاهی رقم زد؛ 🔻باید کشت!! را را را را را دراز را را را را را را را... . باید از گذشت! باید کشت را... . 🌷🍃شهادت دارد! 🔺دردش کشتن هاست... . ⚪️🍃به یاد کربلا... 🔺به یاد قتلگاه و و ... 🟢🍃الهی،... 🔺باید شویم،تا شویم!! 🌹🕊بايد اقتدا كرد به https://eitaa.com/khoban72
22.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔘مستند | عملیات والفجر 🕊🌷🌷🌷 به یاد شهدای گردان حنظله و کمیل - عملیات والفجر مقدماتی 🎞 آنچه در گذشت . . . 🥀🤍مقدماتی 🕊🌹در ساعت ۲۱:۳۰ روز ۱۷ بهمن ۱۳٦۱ ، با رمز «یا الله، یاالله ،یاالله » به همت سپاه پاسداران و ارتش و به فرماندهی سپاه در شمال چزابه ، با هدف تصرف پل غزيله و پیشروی بسوی العماره عراق و تهدید آن به اجرا درآمد و تا ۲۱ بهمن‌ نیز ادامه داشت. 🥀🤍علی‌رغم ضربات مهلک به نیروها و تجهیزات دشمن این عملیات به علت مهندسی موانع در منطقه توسط عراقی‌هـا و وضعیت خاص جغرافیایی منطقه با عدم الفتح روبرو شد و دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده میسر نگردید. 🌷یاد همه رزمندگان اسلام جاودان وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ
🕊🌷 📚پیشانی و بوسه (جلد ۶، شمع صراط) 📘 ✍️ به روایت همسر شهید 8️⃣ 🕊🌷... مات و مبهوت به صورت آقا مرتضی نگاه می کردم. 🥀🤍آن روز خیلی به عمق صحبت هایش نرفتم. فقط مرا راضی کرد و مقداری هم نور امید در دلم روشن کرد ولی بعد از رفتنش فهمیدم که او مسیر آینده زندگیم را برای من روشن کرده و تا آخر خط را برایم در دفتر یاداشت نموده است. 🍃🌸پس از آن صحبت ها دیگر حاضر نبودم در رابطه با رفتن به جبهه اش حرفی بزنم. کوله بارش را برداشت و با آن سادگی همیشگی اش با اهل منزل خداحافظی کرد و رفت در آن لحظات دوباره دلم گرفت ،خواستم گریه کنم ولی به خودم این اجازه را ندادم او را مشایعت کردم تا آنجایی که از دیدگانم محو شد. به اطاقم برگشتم , گوشه ای نشستم و به آنچه بین من و او ردو بدل شده بود فکر کردم. شب و روزهای متعددی خودم را با آن مشغول کردم. 🥀🤍حال و روزم عوض شد نمی فهمیدم چکار بکنم. هیچ گونه تماسی با مرتضی نداشتم. دلم به شور افتاده بود. زمانی که اطرافیانم این حال و روز من را دیدند همگی مرا دلداری می دادند. چند روزی از این ماجرا گذشت که با خبر شدم آقا مرتضی آمده. پس از مراجعت به منزل, قضیه را برایش تعریف کردم.کمی خندید و گفت در عملیات بی سیم چی ما شهید شد و راه را گم کردیم و در نهایت به محاصره عراقیها درآمدیم. 🔻🔻🔻