#دلنوشته گریه های آسمان جمع شده روی شیشه! من در فکر توام!ای صاحب اندیشه باران است یا اشک ابرهای دور افتاده دور افتاده از وطن... اشک های زلیخا برای پاره یی پیرهن! اشک انسان های غریب است شاید آن سان که گریه کردند آب شد،و آب بخار شد ناله یی که داد و هوار شد اندوه کمی که رفته رفته بسیار است! قصه یی تلخ همیشه دلها در آزار شد! و دود شد ابر شد و بارید و آتش فراق بر جان بی جان ما تابید! این ها اشک کدامین نالان است!؟ چرا همه می‌گویند این قطره ها باران است؟ باران بوی تو را می دهد این اشک ها بوی دلتنگی..... #دغدغه_های_یک_طلبه

♨️دشمن خدمتگذار من مکرر در نوشته های خودم نوشته ام،که من هرگز از پیدایش افراد شکاک در اجتماع که علیه اسلام سخنرانی کنند و مقاله بنویسند،نه تنها متاثر نمیشوم،از یک نظر خوشحال هم می شوم،چون می‌دانم پیدایش اینها سبب می‌شود که چهره اسلام بیشتر نمایان شود. وجود افراد شکاک و افرادی که علیه دین سخنرانی می کنند،وقتی خطرناک است که حامیان دین،آن قدر مرده و بی روح باشند که در مقام جواب بر نیایند و عکس العمل نشان ندهند. 📖آزادی انسان،شهید مطهری۴۸ #دغدغه_های_یک_طلبه

فتنه ها خوب است اگر،بی تفاوت و بی دغدغه و مرده نباشیم... متاسفانه احساس زنده بودن و عکس العمل و..در میان حامیان دین آنگونه که شایسته هست مشاهده نمیشود.

این جنگ ترکیبی و شناختی فرصت خوبی بود و هست برای تبیین و نشان دادن مفاهیم مقاومت،کرامت،نظام ولایی،آزادی،زن و... اما کو؟؟ نه حوزه ها کاری به این کارها دارند نه دانشگاه ها نه مراکز تاثیر گذار میلیاردها بودجه هم میگیرند.. افسوس که.......

ناامید نباشیم و نیستم باید تلاش کرد و کار کرد هر کدوم روی یک نفر کار کنیم.. ارتباط بگیریم،حرف بزنیم،جهاد تبیین کنیم میشه کارهای بزرگی کرد بسم ا...

هوا هم سرد شد... زیر کرسی جمع خانواده گی با آجیل های رنگارنگ..با قران خواندن با حافظ خواندن، با خنده های بزرگ ها و صداهای کودکان با خاطره گویی.. من که دلم خواست شما رو نمی‌دونم

#شعر سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت ، سرها در گریبان است . کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را . نگه جز پیش پا را دید ، نتواند ، که ره تاریک و لغزان است . وگر دست ِ محبت سوی کس یازی ، به اکراه آورد دست از بغل بیرون ؛ که سرما سخت سوزان است . نفس ، کز گرمگاه سینه می اید برون ، ابری شود تاریک چو دیوار ایستد در پیش چشمانت . نفس کاین است ، پس دیگر چه داری چشم ز چشم دوستان دور یا نزدیک ؟ مسیحای جوانمرد من ! ای ترسای پیر ِ پیرهن چرکین ! هوا بس ناجوانمردانه سرد است ... آی... دمت گرم و سرت خوش باد ! سلامم را تو پاسخ گوی ، در بگشای! منم من ، میهمان هر شبت ، لولی وش مغموم . منم من ، سنگ تیپاخورده ی رنجور . منم ، دشنام پست آفرینش ، نغمه ی ناجور . نه از رومم ، نه از زنگم ، همان بیرنگ بیرنگم . بیا بگشای در ، بگشای ، دلتنگم . مهدی اخوان ثالث #دغدغه_های_یک_طلبه

#تک_بیتی چشمی که بر دیدار تو عادت نکرده هر روز و شب با این و آن دیدار دارد... #دغدغه_های_یک_طلبه

فردا هرصدایی که از حسینیه امام خمینی ره بیرون بیاد؛ صدای ماست نه یک قدم جلوتر! نه یک قدم عقب تر ... @khoda_parast_313 #دغدغه_های_یک_طلبه

اینکه جامعه و ماها منتظریم آقا حرف بزنه تا تکلیف و اوضاع مشخص بشه هم خوبه هم علامت خوبی نیست.. دلیل اینکه خوب هست مشخصه اما دلیل اینکه علامت خوبی نیست 👇👇