یه شب تو ابان ماه ۱۳۹۹ بود
من همینجوری که تو گوشی بودم زد به سرم و رفتم تو روبیکا (من روبیکا داشتم اما کانال خاصی نداشتم چند تا کانال جک بود و چند تا هم کانال دخترونه )
و رفتم قسمت جستجو بعد سرچ کردم مسلمان (واقعا نمیدونم چرا این کلمه اومد تو ذهنم )
خُذْنیِ مَعَکْ 🕊 مرا با خودت ببر🇵🇸
یه شب تو ابان ماه ۱۳۹۹ بود من همینجوری که تو گوشی بودم زد به سرم و رفتم تو روبیکا (من روبیکا داشتم
یه کانال برام اورد اسم کانال درست یادم نیست رفتم تو کانال و یه پست سنجاق شده بود من بازش کردم و راجب احترام به مادر و پدر بود وقتی اون داستان رو خوندم واقعا اشک از چشمام جاری شد ....! چند تا پست هم راجب نماز خوندم و همون لحضه بی اختیار رفتم وضو گرفتم نماز مغرب و عشا رو خوندم (من بعد از اینکه دیدم مشکلاتم حل نمیشه دیگه نماز رو رها کردم و نخوندم)
بعد دوباره اومدم چند تا کانال مذهبی دیگه پیدا کردم عضوش شدم
یه روز بعد از ظهر همین جور که تو کانال های مذهبی بودم یه دفعه از اون گناهی که من انجام میدادم چند تا پست گذاشته بودن و من بعد از خوندن پست ها خیلی شوکه شدم و رفتم تو گوگل سرچ کردم اسم اون گناه رو
و فهمیدم کاری که من میکردم گناه بوده
خیلی ناراحت شدم خیلی بلند شدم وضو گرفتم نماز ظهر و عصر رو خوندم و قرآن اوردم و خدا رو به کلامش قسم دادم که منو ببخشه و عهد بستم که دیگه اون گناه رو انجام ندم و دیگه انجامش ندادم (البته یه جا پام لغزید که متوسل شدم به حضرت زینب (س) و دیگه کلا ترکش کردم )
تا اینکه یه کانال بود تو روبیکا به نام مروارید در صدف که این کانال یه کتاب از داداش رضا گذاشته بود به اسم نون داغتو نشون گشنه نده
من این کتاب رو رفتم مطالعه کردم و تقریبا با آقای داداشی آشنا شدم
بعد رفتم تو تلگرام و سرچ کردم داداش رضا یه کانال آورد که برای خود داداش رضا بود من داستان تحول داداش رضا رو خوندم و ولی نمیدونم چرا اون کانال رو حذف کردم
توی یه کانال بودم به اسم سمت خدا که این کانال روش محاسبه ی نفس رو گفت ک من هم یه دفتر برداشتم و شروع کردم نوشتن کار هایی که باید انجام میدادم
تا اینکه تو ترک گناهان دچار مشکل شدم و باز هم برای ترکگناهان رفتم سراغ کانال و سایت داداش رضا
چی شد یهو شما اینجور متحول شدین!؟ اینکه یکلحضه تغییر یک لحضه تحول
از طریق همین کانال داداش رضا خواهر شهید پیدا کردم و واقعا ایشون(خواهر شهیدم) دست منو گرفتن
خُذْنیِ مَعَکْ 🕊 مرا با خودت ببر🇵🇸
چی شد یهو شما اینجور متحول شدین!؟ اینکه یکلحضه تغییر یک لحضه تحول
واقعا نمی دونم چی شد
لطف خدا بود ، لطف خدا .....!
خُذْنیِ مَعَکْ 🕊 مرا با خودت ببر🇵🇸
میشه اسمشون رو بگین!؟
شهیده راضیه کشاورز
خُذْنیِ مَعَکْ 🕊 مرا با خودت ببر🇵🇸
یه چیزی بگم ؟؟؟
بله بفرمایید
خُذْنیِ مَعَکْ 🕊 مرا با خودت ببر🇵🇸
شهیده راضیه کشاورز
چجور باهاشون آشنا شدید!؟
خُذْنیِ مَعَکْ 🕊 مرا با خودت ببر🇵🇸
بله بفرمایید
من درسته متحول شدم اما باز به اون آرامش نرسیده(چون وجودم لبریز از کینه بود) بودم که شب قدر همین امسال تصمیم گرفتم ببخشم ....!
و سخت ترین کار دنیا رو بکنم
من بخشیدم و خدا رو یه مولا علی قسم دادم و گفتم من میبخشم تو هم ببخش و پاکم کن مثل روزی که از مادر متولد شدم ....!
خُذْنیِ مَعَکْ 🕊 مرا با خودت ببر🇵🇸
من درسته متحول شدم اما باز به اون آرامش نرسیده(چون وجودم لبریز از کینه بود) بودم که شب قدر همین ام
بسیار عالی
الان پوششتون چجوری هست
اعتقادات!؟ رفتار اخلاق ......
خُذْنیِ مَعَکْ 🕊 مرا با خودت ببر🇵🇸
چجور باهاشون آشنا شدید!؟
داداش رضا تو کتاب محاسبه نفس گفتن رفیق شهید پیدا کنید و بعد گفتن بهتره که رفیق شهید هم جنس شما باشه
تا دچار توهم .....نشید
منم رفتم تو گوگل و دنبال شهید خانوم گشتم که یکدفعه شهید راضیه کشاورز رو دیدم که نوشته بود شهید ۱۶ساله وقتی زندگی نامه ی این بانوی بزرگوار رو خوندم از صمیم قلب عاشق اخلاق این شهید شدم
خُذْنیِ مَعَکْ 🕊 مرا با خودت ببر🇵🇸
بسیار عالی الان پوششتون چجوری هست اعتقادات!؟ رفتار اخلاق ......
الان من با اون زمان خیلی فرق کردم به شدت عاشق چادر شدم اصلا دلم نمیخواد جلب توجه کنم و جوان های مردم رو به گناه بندازم
خُذْنیِ مَعَکْ 🕊 مرا با خودت ببر🇵🇸
الان من با اون زمان خیلی فرق کردم به شدت عاشق چادر شدم اصلا دلم نمیخواد جلب توجه کنم و جوان های مردم
دیگه اون گریه های شبانه و آهنگ و اینا ترک شد
خُذْنیِ مَعَکْ 🕊 مرا با خودت ببر🇵🇸
دیگه اون گریه های شبانه و آهنگ و اینا ترک شد
به اون آرامش معنوی رسیدم الان با عشق نماز می خونم با عشق روزه میگرم
خُذْنیِ مَعَکْ 🕊 مرا با خودت ببر🇵🇸
به اون آرامش معنوی رسیدم الان با عشق نماز می خونم با عشق روزه میگرم
و هر روز شاهد معجزه هایی تو زندگیم هستم