خدایا شکرت
خدایا شکرت برای نرسیدن هایی که حکمت شو بعدا نشونم میدی♥️ @khodaashokret
#داستان
عموی من سال ها قبل ضامن یکی از دوستانش شده بود.
به دلیل مشکل مالی شدید، دوستش نمیتونه اقساط وام رو پرداخت کنه.
اول حساب خودش رو مسدود میکنن و بعدش هم حساب عموی من رو.
حدود سه چهار سال عموی من هیچ حسابی نمیتونسته در هیچ بانکی باز بکنه.
هیچ وامی هم نمیتونه بگیره..
تا اینکه ماه گذشته تصمیم میگیره وام دوستش رو خودش به صورت کامل پرداخت کنه که از دست محدودیت های بانکی خلاص بشه.
بهم میگفت رفتم بانک که ۲۰ میلیون رو پرداخت کنم که برق اون منطقه رفت و سیستم ها از کار افتاد.
من که عجله داشتم و بعد این همه وقت اومده بودم که قال قضیه رو بکنم از بانک اومدم بیرون و دست از پا درازتر رفتم که لااقل به بقیه کارام برسم.
فرداش دوباره رفتم بانک که پرداخت رو انجام بدم؛ کارمند بانک استعلام حساب اون رفیقمون رو گرفت و گفت دیروز یکی دیگه از کسایی که ضامنش شده بود مبلغ رو پرداخت کرده🙂