eitaa logo
خدایی در همین نزدیکی
1.8هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
5.5هزار ویدیو
41 فایل
سعی ما بر این است که بشرط توفیق جرعه ای از نور قرآن، جامی از نهج البلاغه و رقعه ای از صحیفه سجادیه را با اهداء به اهلبیت در روح و جان خود تثبیت کنیم به انضمام یادآوری اوقات نماز و کلیپ های مذهبی ارتباط با ادمین @Ya_mahdii40 @khodaye_man313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سفر عشق ؛ قسمت چهل و ششم ، طواف حرمین ، آبانماه ۱۳۸۱ وقتی به خودم آمدم دیدم سه ساعت تمام است که به دور حرم امام حسین ، همچون پروانه ای چرخیده ایم و طواف کرده ایم و آنچنان از خود بیخود بودیم که اصلاً متوجه گذشتِ زمان نبودیم . گویا اصلا زمان مفهوم و معنایی نداشت و واقعا انگار زمان از حرکت باز ایستاده بود تا ما با مولایمان عاشقی کنیم . بعد از زیارت سیدالشهداء و انجام آداب و اعمال زیارت ، آخر شب مجدداً برای زیارت حرم مطهر حضرت ابوالفضل ع ، بین الحرمین را طی می کنیم . درخشندگی و زیبایی حرمین آنچنان صفایی به این مسیر بخشیده بود که انسان حاضر نمی شود یک ثانیه آن را با دنیایی عوض کند ... فضا آکنده از عطر آسمانی حرمین است...و دلها مجذوب و معشوق و جسم ها سبک و بی روح ...و چشمها پر از اشک شوق و عشق ... پس از طیّ مسافت بین الحرمین ، به حرم مطهر حضرت ابوالفضل العباس ع می رسم ، با شور و شوق وصف ناپذیری ، سر از پا نشناخته از خوشحالی که این توفیق نصیبمون شده ، مراحل ادب و اِذن ورود را به جا می آوریم ... قدرت وصف آنچه را که گذشت ، را ندارم ، فقط چون ماهیان تشنه ای که از اسارت خشکی رها شده بودند ، به اقیانوسی از نور رسیده بودم ، خود را غرق در الطاف و محبت حضرت می دیدم ... وقتی به ضریح مقدس رسیدم صحن تقریباً خلوت بود ، آرام و با تواضع و مدهوش از هیبت و بزرگی حضرت به سمت ضریح می رفتم ... دستم در شبکه های ضریح بود و روحم در ملکوت که ناگاه از پشت شبکه های ضریح مطهر چشمم به چیزی افتاد که خُشکم زد و حیرتم صد چندان شد!!! (یادآوری : در زمان صدام ، قسمت زنانه و مردانه در حرمین جدا نبود و همه می توانستند کامل دور حرم را طواف کنند .) @khodaye_man313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_4096315981.mp3
4.35M
یار و دلآرام تویی یاد تو آرامش من از عدم آورده مرا لطف تو، بی‌خواهش من عاشق و مجنون، همه من دلبر و جانان، همه تو شوق فراوان، همه من لطف فراوان، همه تو شکر! منم بنده‌ی تو شکر! تویی خالق من شکر! منم عاشق تو شکر! تویی رازق من «ذکر تو گویم، مَلِکا!» مقصد و مقصود تویی شکرِ تو گویم، احدا! شکر! که معبود تویی بی تو چه تاریکم و سرد گرمی و نورم، همه تو بی تو چه بی‌حوصله‌‌ام عشقم و شورم همه تو خسته منم، تشنه منم چشمه تویی، بحر تویی کی گله از یار کنم؟ «لطف تویی، قهر تویی» مهر تو را، ماه تو را مهرِ منی، ماهِ منی بنده‌ی درگاه توام خالق و الله منی «ذکر تو گویم، مَلِکا» مقصد و مقصود تویی شکرِ تو گویم، احدا شکر که معبود تویی @khodaye_man313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مناجات سحرگاهی : اَی ربِّ ، اَی ربّ ، اَی ربّ ... ضَعفی وَ قِلَّةَ حیلَتی وَ رِقَّهَ جِلدی ، وَ تَبَدُّدَ اَوصالی و تناثُرَ لَحمی و جَسمی ، وَ وَحدَتی وَ وَحشَتی فی قَبری ، وَ جَزَعی مِن صَغیرِ البَلاءِ ، اَسئَلُکَ یا رَبِّ قُرَّةَ العَینِ وَ الاِغتِباطَ یَومَ الحَسرَة ِ وَ النَّدامَةِ ، بَیِّض وَجهی یا رَبَّ یَومَ تَسودُّالوُجُوهُ ، آمِنّی مِن الفَزَعَ الاَکبَرِ ، اَسئَلُکَ البُشری یَومَ تُقَلَّبُ القُلُوبُ وَ الاَبصارُ ، وَ البُشری عَندَ الفِراقِ الدُّنیا . ای پروردگار من ...به حالِ ضعف و ناتوانی و بیچارگیم ، و بدنِ بی طاقتم و اعصاب متفرّق و گوشت از هم پاشیده و جسم و بدنم ، و حالِ تنهایی و وحشتم در قبر ،"رحم کن" و بی صبری و جَزَعَم از بلای کوچک ، "تا چه رسد به بلای سخت، تَرّحُم فرما" خداوندا ؛ از تو می خواهم نشاط و آسایش و چشم روشنی روز قیامت که روز حسرت و نِدامت است ! در آن روزی که چهره ها "از گناه" سیاه است تو مرا روسفید گردان . پروردگار ؛ از آن هول و وحشت بزرگِ محشر مرا ایمنی بخش . از تو می خواهم در روزی که دلها و چشمها مُتقَّلب و هراسان است ، و هنگام مُفارقت و جدایی از دنیا ، "مرا" مژده رحمت و مغفرت دهی . فرازی از دعای سحرهای ماه رمضان @khodaye_man313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا