eitaa logo
خلاصه منابر وجلسات
209 دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
11.1هزار ویدیو
180 فایل
مباحثی که در جلسات مختلف مطرح میشود بطور خلاصه به محضر همراهان گرامی ارائه خواهدشد . التماس دعا
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 ✅ اگر برایمان نماز خواندن سخت است به خاطر دلایلِ زیر است ؛ 1⃣ آدم مقید به آداب نیستیم وگرنه نماز براساسِ آداب است و انسان مودب اقامه نماز برایش سخت نیست چون شبیه باقی کارهایش مودبانه است . 2⃣ آدم منظمی نیستیم وگرنه نماز براساسِ نظم است و اگر مامنظم باشیم اقامه نماز هم یکی دیگر ازبرنامه های ماخواهدبود و سخت نیست . 3⃣ تحمل محدودیت ها رو نداریم و دوست داریم هرکاری دلمان خواست انجام بدهیم وگرنه انسانی که به خاطر ادب ونظم ، انسانِ بابرنامه ای شده حتماً تحمل محدودیتها رو داره فلذا با محدودیتی که نماز در لحظاتی برای او ایجاد میکنه مشکلی نداره 4⃣ آدمی هستیم که همه کارهایمان یا خیلی از اموراتمان را براساسِ غریزه و هوای نفس و جنبه های نفسانی انجام میدهیم فلذا اون دقایقی رو که باید به انجام تکلیف بپردازیم بدمان میاد وبرامون سخت میشه ! 5⃣ معرفتمان به نماز و آثارش کمه و برای ما یک کار بی معنا و پوچ شده وگرنه اگر درمورد نماز تحقیق کنیم و مراقبت داشته باشیم خواهیم دید که معنای نماز دستِ خودمونه و این ماهستیم که باید به نماز، بِدیم ! @mohsenriyahinia 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
✳ روح که بزرگ شد، تن به زحمت می‌‏افتد 🔻 اساساً که بزرگ شد، به زحمت می‌‏افتد، و روح که کوچک شد، تن آسایش پیدا می‌کند. این خود یک حسابی است... 🔸 روح کوچک به دنبال لقمه برای بدن می‌رود؛ اگرچه از راه دریوزگی و تملّق و چاپلوسی باشد. روح کوچک دنبال و می‌رود ولو با گرو گذاشتن ناموس باشد. روح کوچک تن به هر ذلت و بدبختی می‌دهد برای اینکه می‌خواهد در خانه‌اش فرش یا مبل داشته باشد، آسایش داشته باشد، خواب راحت داشته باشد. اما روح بزرگ به تن نان جو می‌خوراند، بعد هم بلندش می‌کند و می‌گوید کن. 🔸 روح وقتی که بزرگ شد، خواه ناخواه باید در روز سیصد زخم به بدنش وارد شود. آن تنی که در زیر سم اسب‌ها لگدمال می‌شود، جریمه‌ی یک روحیه‌ی بزرگ را می‌دهد، جریمه‌ی یک را می‌دهد، جریمه‌ی حق‌پرستی را می‌دهد، جریمه‏‌ی روح را می‌دهد. وقتی که روح بزرگ شد، به تن می‌گوید من می‌خواهم به این خون ارزش بدهم. 👤 📚 از کتاب ، ج۱ 📖 ص۳۱
✳ هرطور در دنیا خود را بسازیم، همان‌گونه محشور می‌شویم 🔻 انسان با حیوان این تفاوت را دارد که حیوان، جهازات روحی و جهازات جسمی‌اش با هم ساخته می‌شود... زنبور عسل همان روزی که به دنیا می‌آید، هرچه که کمالات باطنی، روحی و حیاتی دارد، با همان ساختمان فیزیولوژی‌اش آمده است... انسان فقط از نظر ، قالب مشخص دارد؛ از نظر ، قالب مشخصی ندارد، قالبش همان است که در این می‌سازد. ممکن است آن‌چنان بسازد که از دنیا و مافیها بزرگتر باشد و ممکن است چنان و ساخته بشود که از یک مورچه هم کوچکتر باشد؛ ممکن است آن‌چنان ساخته بشود که هیچ هم به زیبایی او نرسد، ممکن است آن‌چنان ساخته بشود که «یحسن عندها القردة و الخنازیر» میمون‌ها و خوک‌ها پیش او زیبا هستند! انسان‌ها هر طور که این‌جا ساخته شوند، همان‌گونه محشور می‌شوند. 👤 📚 از کتاب 📚 صفحات ۸۸ و ۸۹