خوش نامها | حوریه بزرگی
🔺دوگانه مستوریت و خودافشاگری در عصر شهرت (بخش اول) ✍ حوریه بزرگی 🔸 ما وارد عصر شهرت شدهایم. این ر
🔺 دوگانه مستوریت و خودافشاگری در عصر شهرت (بخش دوم)
✍ حوریه بزرگی
🔸 در بخش اول یادداشت از برساخت نظام معنایی جدید در بستر فرهنگ نوپدید شهرت سخن گفتیم. در این نظام معنایی جدید، همانطور که در کنشگری سلبریتیها بارها دیدهایم، امر دینی از جمله حجاب نیز به مسلخ نمایشی شدن و مصرف و در نهایت تقویت برند سلبریتی سوق داده میشود. سلبریتیها کمتر پیش میآید که ادعای بی دینی کنند یا خدا را منکر شوند بلکه اتفاقاً با بیانی انسان دوستانه، خود را مدافع حقوق زنان و آزادی در انتخاب نوع پوشش معرفی میکنند، اما نکته ظریفی که کمتر به آن توجه میشود، تعهد ایدئولوژیک آنان به یک دین جدید و به تبع آن، سوق دادن پیروانشان به یک سبک خاص پوششی و کنشی است.
🔸 پل هیلاس و همکارش لیندا وودهد، این فرایند تسخیر و استحاله امر دینی در فرهنگ سلبریتی را نوعی جابهجایی در احساسات دینی به سمت «فردگرایی بیانی» و «چرخش سوژهای» مینامند. در فرهنگ سلبریتی، سلبریتی در مقام سوژه مختاری است که میان منابع دینی و غیردینی گزینههای خود را دارد و این منابع در فرهنگ حل شدهاند. در این فرایند سوژه احساس نمیکند با مرزهای سنت محدود میشود، بلکه او در راستای هدف و ساخت برند خود به هر چیزی که بخواهد اعم از امر دینی یا غیردینی متوسل میشود و در چنین شرایطی تمایز میان گفتمانهای سکولار و دینی فرو میپاشد. در چرخش سوژهای مردم دیگر خود را در رابطه با فرمانهای استعلایی نمیبینند بلکه آنچه مهم و استعلایی است خود فرد و اموری مانند «آگاهی، ذهن، خاطرات، عواطف، احساسات، شور و حال، تجربههای بدنی، رؤیاها، حسها، وجدان درونی و گرایشها هستند».
🔸 با استحاله امر دینی، سؤال «چگونه میتوانم رستگار شوم» به سؤال «چطور میتوانم حس خوبی در مورد خودم داشته باشم» بدل میشود؛ در این میان، سلبریتیها به عنوان نمایندگی شایسته برای مشاهده و تجربه امکانهای مختلف «انسان دارای حال خوب» پرستش میشوند، در واقع دنبال کردن و پرستش سلبریتی، پرستش خودِ نفسانی است که نیازش به دین و امر استعلایی را از طریق دنبال کردن و پرستش خدایگان و بت جدیدش (سلبریتی) تأمین میکند.
🔸 حال میتوان کشف حجاب تعداد قابل توجهی از زنان سلبریتی و پیروانشان را از منظری جدید دید، اینان حس خوب و رستگاری را در وفاداری گزینشی به اصول سنت و مدرنیته میدانند. امر استعلایی و حکم دینی پوشش در این فضا معنادار نیست، چون خداوند و امر او تا جایی قابل پذیرش است که حال خود نفسانی را خوب کند و خود نفسانی در فرهنگ سلبریتی بر پایه اخلاق لذت و ارائه خودِ عاطفی و خودِ جنسی است، در چنین فضای اندیشهای و کنشی، جایی برای سخن گفتن از ضرورت حجاب و مدح خویشتنداری و حیا نمیماند و به بیان بهتر، این نظام واژگانی و معنایی مورد پذیرش و ادراک قرار نمیگیرد.
🌱 اما راهحل چیست؟ ما نیاز به گفتگو داریم؛ سلبریتیها و قائلان به فرهنگ سلبریتی با حضور همه جایی رسانهایشان پیوسته از خود، آرمانها و جهان مطلوبشان سخن میگویند و بی توصیف چرخه خستهکننده و بیپایان «خرید، نمایش، مصرف»، اکنونِ لحظات پر زرق و برق زندگیشان را با همگان به اشتراک میگذارند و ما با توصیف پیاپی بایدها و نبایدها و لذت فردا، کمتر از چرخه پرنشاط اکنونِ «عفت، زندگی، آرامش» میگوییم و آن را به اشتراک میگذاریم. ما ضرورت دارد از جهان آرمانیمان و تجربههای منحصربه فردمان در قالب هنرمندانه بسیار سخن بگوییم که این نیاز جهان هنری امروز است، چرا که به قول مرحوم علی صفایی حائری (ره) «هنر برای ماندن ناچار است از سرگرمی و تفنن و لذت و تنوع به آگاهی و بیداری و تحرک و تعهد روی بیاورد که آینده هنر جز این نمیتواند باشد، که انسان فردا سرگرمی را همچون اشک خستهای از گوشه چشمش به زمین میریزد».
👈 مطالعه بخش اول یادداشت
#فرهنگِ_سلبریتی
#حجاب
#استحاله_دین
#دینِ_جدید
#ارائه_خودِ_عاطفی
#ارائه_خودِ_جنسی
@khosh_namha