eitaa logo
کلید خوشبختی
3.3هزار دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
5.6هزار ویدیو
25 فایل
ناشناس صحبت کن وداستان زندگیتو برام بفرست 👇👇 https://harfeto.timefriend.net/17095372560219 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ https://eitaa.com/joinchat/889782424Cfa913f7dd2 ⛔️کپی از داستان‌ها حرام حتی برای مادر یا خواهر⛔️
مشاهده در ایتا
دانلود
۱ صله رحم یادمه نوجوون که بودم پدرم صاحب یه کارخونه ی رب سازی بود اوضاع مالی خوبی داشتیم هرچی دلمون میخواست همیشه برامون مهیا بود. ایام عید مامانم دوتا کارگر میگرفت تا براش خونه تکونی کنند مامان معتقد بود این طوری کمک میکنه اون خانمها که سرپرست خانواده هستند حقوق دریافت کرده و برای ایام عید کمکی به زندگیشون بشه.من و خواهرها و برادرم در ناز و نعمت بزرگ میشدیم تا اینکه چند وقت گذشت و هرروز بابا نسبت به قبل عصبی تر و بداخلاق تر میشد و هرروز توی خونه دعوا راه مینداخت تا اینکه فهمیدیم بر اثر یه اتفاق و خیانت شوهرخالم ورشکست شده و مجبور شده همه ی سهم کارخونه رو به عموم بفروشه... ادامه دارد کپی حرام
۲ بابا با ته مونده ی دارایی هاش یه بقالی کوچیک و محقر باز میکنه، از اون موقع که ۲۱ سال میگذره زندگی مامان و بابا مثل سابق نشده و هنوز اوضاع مالی خوبی پیدا نکردند. اما عمو احمد بعد از خرید کارخونه هرروز وضعیت مالی ش بهتر ار دیروزش میشه. درواقع از یازده سالگی من و تنها برادر و هر دو خواهرم نسبت به بچه های عمو احمد در نداری و فقر نسبی بزرگ شدیم عمو برخلاف پدرم اهل صله ی رحم بود وقتی برادرم به سن ازدواج رسید باهامون خیلی در ارتباط بود و در همین رفت و امدها برادرم نعیم از دخترعموی بزرگم یعنی فاطمه خوشش اومد و باهم ازدواج کردند. نعیم معلم و به تازگی مشغول کار شده بود برای همین نه پس انداز آن چنانی داشت و نه درامد زیاد ادامه دارد کپی حرام
۳ عمو خیلی تلاش میکرد کمک مالی کنه اما داداشم همیشه میگفت دلم میخواد با تلاش و زحمت خودم زندگیم رو بسازم البته همون شب خاستگاری این موضوع رو به عمو و دخترش گفته بود .. برادرم بر خلاف بابا اهل صله ی رحم و رفت و امد با اقوام و دوست و اشنا بود و هرطور شده سعی میکرد از احوال همه اطرافیان مطلع بشه و اگه مشکلی هست کمک برسونه. بقول زنداداشم نعیم دست به خیر داشت و در هر جمعی میرفت کلی فعالیتهای خاص انجام میداد. با اینکه حقوق کمی دریافت میکرد اما خداروشکر روزبروز وضعیت مالی برادرم رو به رشد بود و کم کم صاحب خونه و‌ماشین شدند ‌و بعد از چندسال حتی تونستند با مقدار پس اندازی که داشتند چند قطعه زمین کوچیک خریداری کنند و بعدها همون شد سرمایه ای برای ارتقای سطح زندگیشون. ادامه دارد کپی حرام
۴ دوتا بچه ی نازنین داشتند که هردو به خوبی تربیت شدند و مایه فخر و مباهات طایفه مون هستند. من و دیگر خواهرانم نیز ازدواج کرده بودیم و هرکدوم مشغول زندگی خودمون بودیم. بابا اونقدر منزوی بود و با تنهایی خودش راحت بود که حتی وقتی ما بچه هاش هم بعنوان مهمون دعوتش میکردیم هربار بهونه ای میتراشید و مهمونی نمیومد و‌مامان هم بالطبع ویشش میموند همیشه برام جای سوال بود که چرا پدرم اینهمه دچار گرفتاری و مشکلات پیچیده میشه نمیتونه براحتی حلشون کنه یا حتی شده کمی سطح زندگیش رو بالا ببره تا اوضاع مالیش بهتر بشه اما جوابی پیدا نمیکردم. دلم نمیخواست زندگی ما هم مثل بابا و مامام همیشه یکنواخت و راکد باشه دلم میخواست با هرتلاشی که میکنیم موفقیتهای بزرگ نصیبمون بشه. ادامه دارد کپی حرام
۵ اما زندگی من هم نسبت به خواهرها و‌برادرم و بقیه ی جوونهای فامیل که همزمان باهم ازدواج کرده بودیم چندان رشد و تعریفی نداشت. و این موضوع همیشه مثل یه علامت سوال بزرگ بود . عمو طبق عادت همیشگیش یه شب با زن عموم اومدن خونه ما برای شب نشینی. اون شب از هر دری حرف زدیم و خوش گذروندیم. عمو موقع رفتن با دلخوری رو به من و‌همسرم گفت خیلی دلم میخواد شماهم گهگاه به ما سر بزنید ولی نمیدونم چرا قابل نمبدونید و تشریف نمیارید. همسرم با دلخوری نگاه از من گرفت و‌به عمو گفت عموجان حقیقتا من خیلی دلم میخواد تند تند به شما و‌بقیه اقوام سر بزنم و از احوالتون باخبر بشم اما نسیم هم مثل پدرش اهل رفت و امد نیست و بیشتر دلش میخواد در تنهایی و‌انزوا به سر ببره. حتی منزل مادر من هم خیلی کم میاد. ادامه دارد کپی حرام
۶ از فضولیش بدم اومد و گفتم خوب من اینجوری راحتترم.عمو راه رفته رو برگشت و جای قبلیش نشست بهم گفت کنارش بنشینم بعد هم اروم طوری که فقط خودم بشنوم گفت رازی رو بهت میگم بین خودمون باشه. میدونی چرا بابات هیچوقت وضع مالیش خوب نمیشه و معمولا تند تند دچار مشکل و گرفتاری میشه و کم پیش میاد براحتی حل بشن؟ چون اهل صله ی رحم نیست... دخترم مثل بابات نباش یادته چقدر اذیت میشدین؟ دلت بحال شوهرت و بچه هات و جوونی خودت بسوزه رفت و امد و صله ی رحم برکات زیادی برای مهمان و میزبان داره خودت و بقیه رو محروم نکن. یکی از برکاتش توسعه ی رزق و روزیست ... از اون موقع حرف عموم شد سرلوحه زندگیم و الحمدلله روز به روز خیر و برکات زندگیم بیشتر شده. پایان. کپی حرام