eitaa logo
کانال ܟܿࡐ‌ܢܚ݅ܢ̣ܟܿࡅ߳ܨ
2.3هزار دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
5هزار ویدیو
92 فایل
🌺خوشبختی یافتنی نیست ساختنی است. 🌺 خوشبختی وابسته به جهان درون توست. ✅برداشت با صلوات حلال ♥️ما را بدیگران معرفی کنید @khoshbghkt @GAFKTH
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗فرشته ای برای نجات💗 قسمت53 --کیه؟ --رادمنش هستم. در رو باز کرد و با دیدن نایلونا متعجب به من خیره شد. --اینا واسه چیه؟ --میتونم بیام داخل؟ با صدای آروم و خجالت زده ای گفت --ب...بله! نایلونارو تا دم راه پله بالکن گذاشتم و با لحن جدی گفتم --راستش همسایتون خیلی سفارش شمارو به من کردن، منم وظیفه خودم دونستم و براتون خرید کردم. میتونید...... یه مکث کوتاه کردم و ادامه دادم میتونید مثل یه برادر بزرگتر، روی من حساب کنید. خواستم از در برم بیرون که صدام زد. --آقای رادمنش؟ برگشتم طرفش با لحن آرومی --ممنون بابت خریدا. --خواهش میکنم، وظیفس. از در اومدم بیرون و به اطراف نگاه کردم. هیچ کس توی کوچه نبود. نشستم تو ماشین و به خیابون زل زدم. احساس گناه داشتم. خدایا چیکار میتونستم بکنم؟ از طرفی اون دختر تنها بود و از طرفی هم به اون پیرزن قول داده بودم. ماشینو روشن کردم و همین که خواستم حرکت کنم، چشمم افتاد به ماشینی که پیچید توی کوچه. به رانندش که دقیق شدم، کامران بود. خدایا این اونجا چیکار میکرد؟ شیشه های ماشین دودی بود و منو نشناخت. از توی آینه ماشین رد ماشینشو دنبال کردم. تقریباً سه چهار تا خونه بعد از خونه شهرزاد ماشینشو پارک کرد و رفت توی یه خونه. حس بدی به بودن کامران توی اون کوچه پیدا کرده بودم. بعد از چند دقیقه کامران شاد و شنگول با یه دختر از خونه اومد بیرون و سوار ماشین شدن. با سرعت از کنار ماشین من رد شد و از کوچه رفت بیرون. آهی از سر تاسف به حال و روز کامران کشیدم و ماشینو روشن کردم و رفتم خونه. همین که رسیدم خونه، رفتم حموم و بعد از پوشیدن لباسام روی تخت دراز کشیدم. فکر و خیال یه لحظه هم رهام نمیکرد. صدای اذان اومد و خوشحال از اینکه میتونستم با خدا درد و دل کنم. نمازم تموم شد و بعد از کلی درد و دل و گریه و التماس از خدا، دوباره سر جا نماز خوابم برد. با لرزش گوشیم چشمامو باز کردم و جواب دادم. --الو؟ --الو سلام حامد جون خوبی داداش؟ --به به آقا یاسر چه عجب یاد فقیر فقرا کردی برادر؟ خندید و ادامه داد --راستش حامد جون از امشب یه هیئت یکی از مداحای معروف شروع میشه. اگه دوس داشتی بیا امشب با هم بریم. حس کنجکاوی از رفتن به اونجا بهم دست داد --باشه داداش. الان میری؟ --نه ۱ ساعت دیگه آماده باش میام دنبالت. --باشه. پس فعلا خداحافظ. از اتاق رفتم بیرون --مامان خانم؟ صدایی نیومد. چراغای حال هم خاموش بود. نشستم رو مبل و زنگ زدم به مامانم --الو حامد جان؟ --سلام مامان. خوبی؟ --خداروشکر. کجایی مامان؟ --من خونم. شما کجایید؟ --منم عصر آرمانو بردم بیرون، الانم زنگ زدم بابات اومد تو راهیم داریم میریم رستوران. تازه میخواستم بهت زنگ بزنم بیای. --عه خب به سلامتی. مرسی مامان، راستش من با یاسر میرم جایی. خوش بگذره. --باشه مامان جون. یادت نره لباس گرم بپوشی. --چشم مامان. سلام برسون........ از تو یخچال یه تیکه کیک برداشتم خوردم. زنگ زدم به ساسان --الو حامد؟ --سلام ساسان کجایی؟ --خونم تازه از سرکار اومدم.چطور؟ --هیچی میخواستم با یاسر بریم یه جایی گفتم توام بیای. --عه! کجا؟ --هیئت یکی از مداحای معروف. خندید --مگه منم راه میدن اینجور جاها؟ --چرت نگو ساسان. میای یا نه؟ --اره میام. --باشه پس نیم ساعت دیگه آماده باش میایم دنبالت. --باش. شلوار و پیراهن مشکی با کاپشنمو پوشیدم و مدل موهامو مرتب کردم. عطر مخصوص رو زدم و نشستم روی تخت. بازم فکر و خیال. پیش خودم گفتم کاش میشد شهرزاد بیاد خونه ما و همینجا باشه. اما جواب خودمو خودم میدادم. --اگه شهرزاد بیاد اینجا من چیکار کنم؟... یاسر تک زد و رفتم بیرون. سوار ماشین شدم و مردونه دست دادم --سلام یاسر خوبی؟ --هییی از احوال پرسی های شما. بعدش خندید و به بازوم ضربه زد با خنده ادامه داد --نهههه میبینم تخته سنگه کار خودشو کرده. خندیدم و سرمو انداختم پایین. ماشینو روشن کرد و جدی شد --خب چیشده؟ دمقی؟ نفسنو صداد دار دادم بیرون --هیچی بابا. راستی یاسر سر راه ساسانم سوار کن ببریم. --مگه اونم میاد؟ --اره بهش گفتم میاد. --باشه پس تک بزن بیاد سر کوچه. ماشینو جلوی کوچه نگه داشت. چشمم خورد به پسری که یقیه لباسشو بسته بود و تیپ مذهبی زده بود. --حامد کجاس پس؟ --نمیدونم بزار بهش زنگ بزنم. شمارشو گرفتم و هنوزم چشمم روی همون پسر بود. گوشیشو از جیبش درآورد و جواب داد --الو حامد کجایید؟ --سر کوچتون، پژو پارس مشکیه هست؟ --اره اره دیدمتون. با کمال تعجب دیدم همون پسر اومد طرف ماشین........ 🍁نویسنده حلما🍁 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌹 پوشش عفیفانه را انتخاب می کنم بخاطر .... 🌸 نشر حداکثری ... باقیات و صالحات @khoshbghkt
پروردگارااا در این شب دفتر دل دوستانم را به تو میسپارم با دستان مهربانت قلمی بردار خط بزن غمهایشان و دلی رسم کن برایشان به بزرگی دریا شاد و پرخروش 🌟شبتون بخیر وآرام @khoshbghkt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☕️صبح زیبای تو، پر بار از امید ☃️روزگار و بخت تو ، بادا سپید ☕️لحظه‌هایَت باد، سرشار از یاد خدا ☃️مژده‌ٔ رحمت، تو را بادا نوید ☕️سلام دوستان خوبم ☃️صبحتون بخیر و پر انرژی ☕️زندگی تون سرشار از ☃️عشق و سلامتی و نیکبختی @khoshbghkt
ازدواج با فرد تارک الصلوه.mp3
5.74M
💫✨پاسخ : استاد کاظمیان«کارشناس ارشد مشاور خانواده» ✳️⚜️پرسش موضوع: ازدواج با تارک الصلوه عرض سلام و وقت بخیر خدمت شما عذر میخام برای ازدواج باید به چه کسی جواب مثبت بدیم ایا میشه فردی که از هر نظر سر به راه هست ولی نماز نمیخونه و مذهبی نیست جواب مثبت داد به امید اینکه تغییرش بدیم و نمازخونش کنیم آیا امکان تغییر وجود داره؟ بنده فردی مذهبی هستم ولی خواستگارای زیادی دارم از همه لحاظ خوبن ایمان دارن ،اعتقاد دارن ولی نماز نمیخونن همه رو رد میکنم ۳۲سال سن دارم نمیدونم کار درستی میکنم یا نه؟ اگر لطف بفرمایید راهنمایی کنید ممنون میشم🙏🙏 🌸⃟💕჻࿐✰💌 @khoshbghkt
☑️ مردان و زنان باید یادشان باشد که با همسرشان همخانه نیستند ، بلکه همسرند . نگذاریم طرف مقابلمان احساس فقر و کمبود کند . ☑️ما نباید برای خودمان زندگی کنیم ، بلکه باید برای همدیگر زندگی کنیم و همدیگر را شاد کنیم . ☑️ وقتی همسر شدیم باید همسری کنیم نه اینکه فقط به امورات خودمان برسیم ☑️ فرق نمیکند ،چه زن و چه مرد ، در همه زمینه ها ، گفتگو ، برنامه ریزی ، همکاری ، کار منزل ،بیرون رفتن ،خرید ، همه چیز با همکاری هم... ☑️نگذاریم همسرمان احساس کند که ارزشش از ماشین یا قندان کمتر است ☑️زن و شوهر مکمل هم هستند هر دو حق زندگی دارند و هر دو باید از زندگی مشترک بهره مند شوند. ☑️این منافاتی با شخصیت‌ زن و مرد ندارد و نه مردسالاری است نه زن ذلیلی...! این معنای درست زندگي است. 🌸⃟💕჻࿐✰💌 @khoshbghkt
🌻همسرانه 💚 همانقدر که مشتاق برآورده شدن نیازهای خودتان هستید، از نیازهای همسرتان نیز غافل نشوید. هر از چندگاهی با هم خلوت کنید و با محبت از او درباره‌ی نیازهایش سوال کنید. 🌸⃟💕჻࿐✰💌 @khoshbghkt
🌸امام علی (ع) 🌻 با همسرت خوش رفتار باش؛ تا زندگی‌ات باصفا شود... 🌸⃟💕჻࿐✰💌 @khoshbghkt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷آخرین چهارشنبه دی ماه تون 💖پر برکت و مبارک با ذکر شریف 🌷صلوات بر حضرت محمد ص 💖و خاندان پاک و مطهرش 🌷💖 اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلي 🌷💖مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد 🌷💖وَعَجِّل‌فَرَجَهُــم 🌸⃟💕჻࿐✰💌 @khoshbghkt