11.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#تفاوت زن و مرد
دکتر سعید #عزیزی
.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟💕჻࿐✰💌
#کانال_خوشبختی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@khoshbghkt
یک شب پراز آرامش
یک دل شادو بی غصه
یک زندگی آروم
وعاشقانه
ویک دعای خیر از
ته دل!
نصیب لحظه هاتون
تواین شب زیبای بهاری
خونه دلتون گرم
🌟شبتون خوش و آرام🌟
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟💕჻࿐✰💌
#کانال_خوشبختی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@khoshbghkt
کانال ܟܿࡐܢܚ݅ܢ̣ܟܿࡅ߳ܨ
وقت نهار، زمان خوبی بود که همه اطلاعاتی که از متهمان گرفته اند را با هم مرور کنند. امیر حواسش به غذ
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
زنان عنکبوتے 🕷
قسمت52
و دوباره قهقهه زده بود.
اما به حرص، بینی چین داده بود و زیرلب گفته بود:
- پسته، خیلی هم پسته ... بعد از دو بار ازدواج و طلاق، سر پیری به دختر کنارش بود و توی آمریکا بین همه جولون میده !
فتانه هم همین طور بود؛ از پاکزادها حساب می بردند چون حساب ها را از طرف دولت آمریکا پر می کرد. جرئت نداشت مقابل فتانه این حرف را درباره پاکزاد بزرگ بزند.
خودش که مرد اما پسر و دخترش هستند، همان سال ها هم بود که دخترش با همجنس خودش ازدواج کرده بود.
بروبیای خراب پدرش را حتما دیده بود، کثافت کاری ها، خیانت هایی که به همسرانش کرده بودند..
همه بیژنها همینند. از پاکزاد شروع میشد شاید نقطه سیاه همة بی شرفی ها، دارایی و شهرت باشد.
برای پاکزادی که حتی با جرج بوش هم رابطه داشته و خط و طرح می گرفت، دیگر هر کاری راحت بود. زن اولش را انداخت کنار، زن دومش را...
هربار که میدید پاکزاد با معشوقه اش همه جا جولان میدهد، حس میکرد . دارد یک تیپ زندگی را یاد می دهد، مرضی بود که به جان همه انداخته بود.
وقتی هم که سوال می کردند که با همین معشوقه ات ازدواج میکنی؟ میگفت که باید اول دخترو پسرم ازدواج کنند.
حالا هم پسرش دارد کمپانی مدلینگ پدرش را اداره می کند. تمام اندیشه اش خراب کردن دختر ایرانی است.
گروه فروغ و فتانه یک پای بزرگ پخش کارهای کمپانی پاکزادها بودند.
و سینا با خودش فکر میکرد؛ پول و راحت طلبی، وجدان را می شوید و می برد، دیگر وطن که اصلا مهم نیست. انسانیت هم فراموش می شود.
- ارتباط تو با پاکزاد؟
- من... یعنی ما همه ... من آقا به خدا - قسم نخور!
- باشه باشه... بیژن، یعنی بیژنی که من دوستش داشتم رابط سیستم بین گروه ما و پاکزاد بود.
برنامه های آینده ای را که باید روی زن ها در ایران انجام می دادیم را دریافت می کرد. اما من فقط تا آخرین مهمانی رابط آسیایی، آمریکایی رییس جمهور آمریکا باهاش بودم و بعد سیستم گفت باید رابطه ام با بیژن را کات کنم.
باید دوباره با عکاس دیگری زوج کاری می شدم! باید برای پشتیبانی دستورات به تهران برمیگشتیم.
دستانش را بالا آورد. به شدت می لرزید
- از همان وقت ها این طور شدم. قرص هام بیشتر شد و یکی دو دوز بالاتر..
فتانه دعوام می کرد. فحشم می داد که چرا این دلبستگی مزخرف رو دارم.
کانال ܟܿࡐܢܚ݅ܢ̣ܟܿࡅ߳ܨ
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 زنان عنکبوتے 🕷 قسمت52 و دوباره قهقهه زده بود. اما به حرص، بینی چین داده بود و زیرلب گف
چشم بست به روی همه چیز. سیستم طاقت نمی آورد این حال و هواها را! باید طبق سیستم پیش می رفتند! آمدند ایران . بیژن هم رفت آمریکا.
- از ترکیه که برگشتید چی شد؟
- از ترکیه که برگشتم فتانه من را برد خونه خودش.
اگر می دید ساکتم عصبی می شد. فتانه موقع عصبانیتش وحشی میشد. خودش میگفت: « منو سگ نکن برات بد میشه.»
- چه دستوری گرفته بودید؟
آب دهانش را قورت داد و گفت:
- دستور بود در پوشش مؤسسه های مدلینگ که باید توی چند تا شهر راه می انداختیم، به شهرستانها بیشتر سر بزنیم و نیروهای خیابونی پیدا کنیم.
- نیروهاتون چه ویژگی داشتن؟
- خیلیا هستن که دنبال شهرتن، یا بیکارن و برای خودشون پول می خوان، اصلا توی کانالا و پیجا پره از زنها و دخترایی که به هیچی اعتقاد ندارن... یا وقتی می دیدن ما توی فضای مجازی کار میکنیم خودشون دنبالمون میومدن... ما هم زنایی که حاضر بودن هر دستوری رو اجرا کنن و چیزی براشون مهم نبود رو اول با پول و وعده و وعید راه مینداختیم.
بعد خب يواش يواش وارد گروه میشدن و... بچه های خیابونی هم بودن... آرایشگاه ها و مزونا و آتلیه هایی که پول رو میدیدن هرکاری میکردن...
سینا حرف زن را قطع کرد:
- بودجه این کارا از کجا تأمین می شد؟
- می اومد. فتانه می رسوند؟
- از کجا؟ چطوری؟
- به قسمش رو سفارت خونه ها تأمین می کردند. به قسمش رو خب، با ارتباطی که با بعضی از بچه های کله گنده ها گرفته بودیم تأمین می کردیم!
- با کیا؟ چطور؟
اسماشون رو و شغلشون رو بنویس. زن خم شد روی میز و با وسواس نوشت.
برگه را روی میز هل داد سمت سینا
- اسماشونو نوشتم. اینا پدراشون توی دستگاه های دولتی بودن و غالبا اروبا و آمریکا درس خونده بودن و همون جا هم توجیه شده بودن. پول و پله هم توی دست و بالشون بود.
ما فقط گاهی توی خونه های مجردیشون رفت و آمد داشتیرا بعد خب اینا خیلی دست و دل باز بودند!
البته در جریان کار ما هم بودن، شاید هم از سفارت خونه دستور مستقیم داشتن که ما رو پوشش مالی بدن!
- با این پولا چه کار می کردید؟
امروز صورت مرد و حالش سخت تر از بقیه روزها بود. زن نالید:
- آقا شما خودتون خبر دارید که این سفارت خونه ها دارند چه جوری آتش به ماها می زنن.
اصلا ما هم قربانی نقشه های اونا هستیم والا کی دلش میخواد دخترای کشورش رو به لجن بکشونه! یا همین پسرای مسئولین مملکتی.
اونا رو چرا نمی گیرید که به گند میکشن همه چیز رو
سینا غريد:
- سوال من رو جواب بدید؟
- خب این پولا رو هم خرج خودمون میکردیم، هم هزينه همراه کردن آرایشگاه ها و آتلیه و مزون. اینا خیلی چشم طمع داشتن. تا پول هنگفت نمی گرفتن قبول نمی کردن کاری که ما میگیم رو انجام بدن. آدمای حریصی بودن. مخصوصا بعضیاشون که مشهور بودن و دست کارشون خوب بود پول ه باباشون رو هم میگرفتن!
لبخند تلخی نشست گوشه لب مرد و سری به تأسف تکان داد.
زن این دید و لب گزید:
- پول زیاد بود و سفارت خونه ها مدام تأمین می کردن و آقا نمیذاشتن حسابا خالی بمونه!
همین که جوونا یعنی بیشتر زنها
یعنی بیشتر زنها دو ماه درگیر
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
هدایت شده از 👨👩👧👧کانال سبک زندگی 🪴
💝✨چهارمین روز بهارتون عالی
🌷✨چشمتون روشن
🌺✨ به خبری خوش
💝✨مسیر آرزوهاتون سبز
🌷✨زندگیتون شیرین
🌺✨محفل خانوادتون
💝✨گرم و صمیمی
🌷✨ایام به کامتون
🌺✨آخر هفته تون زیبا و شاد
✨✨✨✨✨
بعضی چیـزها را بایـد هر روز
زندهاش کنی تا خودت زندگی کنی:
عشـق را...
ایمـان را...
زنـدگی را …
"امروزتان سرشار از حس ناب زندگی"
سلام #صبحتون_به_شادی🌸
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟💕჻࿐✰💌
#کانال_خوشبختی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@khoshbghkt
7.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥 فابینگ چیه؟
💠 متاسفانه امروزه در جمع هایمان با پدیده فابینگ مواجه هستیم👆
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟💕჻࿐✰💌
#کانال_خوشبختی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@khoshbghkt
6.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زن ذلیل جاش تو بهشته
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟💕჻࿐✰💌
#کانال_خوشبختی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@khoshbghkt
11.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 صحبتهای شنیدنی حاج محمود نکو گویان فرزند *حاج رجبعلی خیاط*
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟💕჻࿐✰💌
#کانال_خوشبختی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@khoshbghkt