#خــاطره🎞
رفیقشهید :
پدر شهید نوری سفارش کرده بودن
هرگز نذارید بابک بیاد جلو
دو نفر اونجا بودن، آقای حسن قلی زاده و
داوود مهر ورز که تاکید فراوان داشتن
که پدر #بابڪ سفارش کرده ایشون رو
جلو نیارید...
بابک همراه شهید نظری و
شهید کاید خورده و یکنفر دیگه قسمت
موشکی بودن.
اینارو از ما دور کردند. مارو بردند جلو.
بابک اومد گریه میکرد میگفت :"
مگهمندلندارممنمدوستدارمجلو
باشم..."
و خواست خدا بود که ایشونم آوردن
جلو. بازهم نه اون جلویی که ما بودیم.
یه مقدار فاصله داشتن و #لیاقتشهادتی که نصیبشون شد واقعا عجیب بود.....💔🍂
#شهیدبابڪنورے
#خوشتیپ_آسمانی
@khoshtipasemani
#خــاطره🎞
🍃رفیقشهید:
#پدر شهید نوری سفارش کرده بودن
💢هرگز نذارید بابک بیاد جلو
دو نفر اونجا بودن، آقای حسن قلی زاده و
داوود مهر ورز که تاکید فراوان داشتن
که پدر #بابڪ سفارش کرده ایشون رو
جلو نیارید🌱
#بابک همراه #شهیدنظری و
#شهیدکایدخورده و یکنفر دیگه قسمت
موشکی بودن.
اینارو از ما دور کردند. مارو بردند جلو.
بابک اومد گریه میکرد میگفت: "مگهمندلندارممنمدوستدارم❤️جلو
باشم..."
و خواست #خدا بود که ایشونم آوردن
جلو. بازهم نه اون جلویی که ما بودیم.
یه مقدار فاصله داشتن و #لیاقتشهادتی که نصیبشون شد واقعا عجیب بود.....💔🍂
#شهیدبابڪنورے❤️
#خوشتیپ_آسمانی✨
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
#خــاطره🎞
🍃رفیقشهید:
#پدر شهید نوری سفارش کرده بودن
💢هرگز نذارید بابک بیاد جلو
دو نفر اونجا بودن، آقای حسن قلی زاده و
داوود مهر ورز که تاکید فراوان داشتن
که پدر #بابڪ سفارش کرده ایشون رو
جلو نیارید🌱
#بابک همراه #شهیدنظری و
#شهیدکایدخورده و یکنفر دیگه قسمت
موشکی بودن.
اینارو از ما دور کردند. مارو بردند جلو.
بابک اومد گریه میکرد میگفت: "مگهمندلندارممنمدوستدارم❤️جلو
باشم..."
و خواست #خدا بود که ایشونم آوردن
جلو. بازهم نه اون جلویی که ما بودیم.
یه مقدار فاصله داشتن و #لیاقتشهادتی که نصیبشون شد واقعا عجیب بود.....💔🍂
#شهیدبابڪنورے❤️
#خوشتیپ_آسمانی✨
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
#خــاطره🎞
🍃رفیقشهید:
#پدر شهید نوری سفارش کرده بودن
💢هرگز نذارید بابک بیاد جلو
دو نفر اونجا بودن، آقای حسن قلی زاده و
داوود مهر ورز که تاکید فراوان داشتن
که پدر #بابڪ سفارش کرده ایشون رو
جلو نیارید🌱
#بابک همراه #شهیدنظری و
#شهیدکایدخورده و یکنفر دیگه قسمت
موشکی بودن.
اینارو از ما دور کردند. مارو بردند جلو.
بابک اومد گریه میکرد میگفت: "مگهمندلندارممنمدوستدارم❤️جلو
باشم..."
و خواست #خدا بود که ایشونم آوردن
جلو. بازهم نه اون جلویی که ما بودیم.
یه مقدار فاصله داشتن و #لیاقتشهادتی که نصیبشون شد واقعا عجیب بود.....💔🍂
#شهیدبابڪنورے❤️
#خوشتیپ_آسمانی✨
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---