خوشتیپ آسمانی
🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋🍃🌸🦋 🍃🌸
🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸
🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸
🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸
🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸
🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃
🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃
🍃🌸🦋🍃🌸🦋
🍃🌸🦋🍃🌸
🍃🌸🦋🍃
🍃🌸🦋
🍃🌸
#خاڪهاےنرمـکوشڪ
#پارتشصتویک
|لطف امام هشتم (ع)|
﴿مجید اخوان﴾
تو عملیات خیبر ترکش خوردم.پام بدجوری ترکش خورده بود فرستادنم عقب و از آن جا هم منتقل شدم به مشهد مقدس. چند روز بعد رفتم خانه و فهمیدم حاجی برونسی چهار روز آمده مرخصی،یقین داشتم سراغ من هم میآید.تو مرخصی کارش همین بود به بچه های مجروح و خانواده شهدا سر میزد. هنوز از گرد راه نرسیده که آمد سراغم،ان وقت ها خانه ما خیابان ضد بود.وقتی وارد اتاق شد با خنده سلام و احوالپرسی کردیم بهش گفتم:حاج آقا شما باز چهار روز مرخصی گرفتی دوره افتادی به بچه های زخمی سر بزنی؟
گفت:من اصلا به خاطر همین میام مرخصی کار دیگه ای ندارم!
فکر کردم شوخی میکند مردد گفتم:پس خانواده چی؟؟
گفت:خانواده رو من سپردن به امام هشتم (ع)،عیالمان هم که ماشاءالله مثل شیر ایستاده.
گفتم:اگه جسارت نباشه شما هم تو این زمینه تکلیفی دارین.
سر جایش جابه جا شد و صورتش را نزدیک من کرد و گفت:میدونی اخوان یه چیز برام خیلی عجیبه.
گفتم:چی؟
گفت:من وقتی میام مرخصی تا پامو میزارم تو خونه مشکلات شروع میشه بچه ها مریض میشن همین جور دردسر پشت دردسر.
لبخندی زد و گفت:طوری شده که همسرم میگه نمیشه شما دیگه نیای!
بعد شهادتش معنی حرفش را فهمیدم همسرش تو یک خانه محقر و حقوقی ناچیز و هشت تا بچه قدونیم قد را بزرگ کرد.دوتارا فرستاد دانشگاه دوتا از پسر هارا داماد کرد بقیه شان هم با نمره های عالی دارن ادامه تحصیل میدهند.خدارحمتش کند از لطف امام هشتم(ع)به خانواده اش خاطر جمع بود.
#ادامهدارد...
#کپیممنوع⛔️
🦋🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃
@khoshtipasemani
🦋🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃
#پارتشصتویک
اونوقت اون بچه میدونی کیه؟!
سلیمان!!!
وحشتناکه واقعا...
سلیمان رو هم میگن بت پرست بوده چندین بت رو پرستیده!
یعقوب که شاهکاره!
خب خدا در باور اینها جسمیت داره دیگه میاد پایین میره بالا
شبا میاد پایین دعاها رو جمع میکنه و باید قبل از طلوع خورشید برگرده بالا!
حالا داستان پیامبر شدن یعقوب چیه؟!
خیلی خنده داره واقعا میگه یکی از همین شبایی که خدا واسه جمع کردن دعاها اومده بود رو زمین دم صبح برگشتنی از کنار یه برکه ای رد میشه یعقوبم یه جوون بیکاریه پای این برکه نشسته تا خدا رو میبینه میگه بهترین وقته یه چیزی از خدا بگیرم میره خدا رو غافلگیر میکنه باهاش کشتی میگیره!
ژانت با چشم گرد شده گفت: کشتی میگیره با خدا؟! یعنی چی مگه میشه!
_بخدا عین عبارت عهد عتیقه*
خلاصه کشتی میگیرن و تازه خدا هم حریف یعقوب نمیشه! اینش عالیه
خلاصه خدا میگه ولم کن بذار برم تا من نرم خورشید طلوع نمیکنه مردم منتظرن صبح شه کار و زندگی دارن
یعقوب میگه نمیشه باید به من پیغمبری بدی
خدا اول مقاومت میکنه میگه نمیشه بعد که میبینه حریف یعقوب نمیشه میگه باشه بابا جهنم بیا این پیغمبری مال تو ولم کن!
یعقوب ولش میکنه خدا برمیگرده بالا!
یعقوب و نسلش هم میشن پیامبر!
بر اساس این داستان شایسته سالاری اصلا معنا نمیده انتخاب و هدف معنا نمیده پیامبرا هم لزوما باتقوا نیستن یه سری آدم زرنگن که موفق شدن از خدا امتیاز بگیرن
رابطه خدا پیغمبری رو مثل روابط سیاسی سیاستمدارا جلوه میده! مخدوشش میکنه...
کتایون یکم جلو کشید: اینا واقعا الانم تو کتاب مقدس هست یا مسخرمون کردی؟
_نه بخدا همین الانم هست
و خیلی از پیروان کتاب مقدس هم اصلا اینا رو نمیدونن چون بس که حجم کتاب مقدس زیاد و داستان هاش مطوله کمتر کسی حوصله میکنه از اول تا آخرش رو بخونه اگرم کسی بخواد بخونه یه بخش های خاصی رو میخونه که معروفن و مضامین عرفانی دارن...
حالا چرا اینطور تخریبشون میکنن؟
برای اینکه اون سنت پستچی بودن پیامبر و جدایی دیانت از سیاست رو جا بندازن و خودشون قدرت رو در بین قوم به دست بگیرن...
که دیگه رفتار پیامبران الگوی امت قرار نگیره خودشون بشن همه کاره سبک زندگی مردم رو اونطوری که میخوان مدیریت کنن
چون شیطان در ازای قدرتی که بهشون میده فقط یه چیز ازشون میخواد
انسان ها رو بیار زیر پرچم من جمع کن تا من رو بپرستن و به حرف من گوش بدن
برای همینم در یهود همون رفتارهای بت پرستانه اقوام گذشته متبلور شد همون سنت قربانی برای خدا همون انسان کشی همون جادو جنبل همون نسل حرام همش همونه!
پیشنهاد میکنم مستندهای قربانی کردن انسان در بین یهودیان صهیونیست رو حتما ببینید...*
البته صرفا تو حوزه فعالیتهای نمادین حبس نشدن کاملا سازمان یافته این سنتها رو در رفتارهاشون متبلور کردن هر روز هم بیشتر پیش رفتن اونقدر در طول تاریخ دسیسه چیدن و جنایت کردن که به جرئت میتونم بگم هر پدیده شوم تاریخی اتفاق افتاده پای اینا وسطه!
چرا؟ چون عبد شیطانن شیطانم میگه برام قربانی بگیر
توی همون کتاب انجیل شیطان که مبنای شیطان پرستی نوینه صراحتا این آموزه بیان شده:
"برایم خون بریز
خون انسانهای پاک
خون کودک!"
بخشیش همون مراسمات آئینی و نمادینه اما اصل مطلب ساختن ماشین کشتاره که دیگه خیلی تمیز و بدون دخالت دست این اتفاق بیفته...
نگاهی به دفترم انداختم:
برگردیم به قرآن؛
آیه 41، با فرض شما که قرآن دستنوشته پیامبر اسلام باشه، جالب نیست این پیغمبر ادعا میکنه نشانه های خودش درون تورات به وضوح وجود داره؟
با چه منطقی و چه جرئتی همچین ادعایی میکنه مگه واقعا پیامبره که نشانه هاش توی تورات باشه
مگه توراتم خودش نوشته؟
از قضا مخالفین سرسختش که آدمای باسوادی هم هستن و ارزش اجتماعی دارن و در به در دنبال یه آتو ازش هستن که زمینش بزنن بر متون تورات تسلط کامل هم دارن و با یه همچین ادعایی اگر غلط باشه میتونن آبروش رو ببرن بگن کو این تورات بیا نشونمون بده!
پس چرا صدا از دیوار در میاد ولی از اینا نه! وجود این آیه در طول تاریخ دلیل بر عدم ردشه خب چرا؟
لابد واقعا یه چیزی هست دیگه
اصلا اونهمه یهودی تو شمال مدینه چکار میکنن؟
به فرمان تورات دنبال منجی شون رفتن اونجا حتی نشانه های ظاهری منجی هم دقیق توی تورات آمده بوده*
اونا پیامبر رو شناختن ولی چون نژادپرست بودن همه دردشون این بود چرا از این عربا باید منجی بیاد منجی باید از بین ما بنی اسرائیل که برگزیده هستیم باشه نه از بنی اسماعیل
اصلا به این فکر کردید که تو اون ساختار عشیره ای عربی چرا مردم مکه که همشهری و هم عشیره ای پیامبرن و باهاشون پیوند خونی داره حرفش رو قبول نمیکنن و میخوان بکشنش..
ولی مردم مدینه ندیده براش دعوت نامه فرستادن؟!
چون اونقدر این یهودی ها سالها نشانه های خروج منجی رو تو گوش مردم مدینه خونده بودن که اونها شناختنش!