eitaa logo
خوشتیپ آسمانی
2.1هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.2هزار ویدیو
52 فایل
✅ تـنها کانـال رسـمـی شـهید بـابک نوری هریس 🌹 با حضور و نظارت خـانـواده مـحـترم شـهـیـد خادم کانال: @Khoshtipasemani_1@Rina_noory_86
مشاهده در ایتا
دانلود
💙🌷 💙🌷 💫😍 💫✍ /همدردانه/ پدر: چیه بابک تو لکی؟!🙄 بابک: هیچی،چیزی نیست. پدر: پادگان چه خبر؟...جات خوبه؟راحتی؟ بابک: الحمدالله...خوبه پدر: هلال احمر چه خبر؟هنوز اعزام نشدی؟! بابک: هفته دیگه ان شاءالله. پدر: کجا به سلامتی؟😄 بابک: مناطق محروم روستاهای اطراف رشت قراره بریم. پدر: برای بهیاری؟ بابک: ان شاءالله. پدر: دوره های تخصصی امدادگری کی تموم میشه؟ بابک: دو ماه دیگه. پدر: ان شاءالله... حالا بگو چیشده خوشگل پسر؟😉 بابک: یکی از بچه های بسیج که بچه محل خودمونه خیلی غصه میخوره،بنده خدا دستش خالیه.😞 پدر: از کجا می دونی؟! بابک: تو حلقه های تربیتی و اموزشی پایگاه براشون کلاس های کنکور تقویتی تشکیل دادم. پدر: پدرش شغلش چیه؟ بابک: پدر و مادر خیلی خوبی نداره،پدرش می گه این همه جوون فارغ التحصیل شدن مدرکشون قاب کردن زدن تو دیوار!مدرک دانشگاه هیچ دردی نمی خوره. پدر: تو مگه ماموری از طرف کسی!! اون خانواده داره داخل خودشون حلش میکنن. بابک: بابا اون نیاز به کمک ما داره،مگه نگفتی خدمت به مردم عبادته...!اون استعداد عالی تو درس خوندن داره.اون یه روزی یکی از مخ های مملکت میشه. پدر: پیشگویی هم میکنی!!😂😂😂 بابک: بابا بهش کمک بکنیم.به نظرم این در اینده یکی از فیلسوفان و بزرگان علمی مملکت می شه. پدر: مشکلش چیه؟! بابک: پول شهریه دانشگاه نداره بده،من یک مقدار پس انداز دارم ولی کمه. پدر: خیره ان شاءالله.شاین کارت عابر منه هر چقدر کم داری از این بردار. بابک: ممنون پدر ولی میگم اگه ندارید... پدر: در کار خیر حاجت هیچ استخاره‌ای نیست.😊 بابک: ممنون پدر ان شاءالله که هیچ بچه‌ای بخاطر مسائل مالی از ادامه تحصیل جا نمونه...ما مسلمونیم برای کمک به هم نوع خود باید همیشه پیش قدم باشیم. پدر: از صمیم قلب بهت افتخار میکنم بابک...عروسی دوستت کیه؟ بابک: فردا شب. ‍‎‌‌‎‎‎┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
💙🌷 💙🌷 💫😍 💫✍ /شهیدانه‌/ بابک:مامان‌لباس‌هلال‌احمر‌من‌کجاست؟ مادر:کثیف‌بود‌ریختم‌ماشین‌. بابک:دست‌دردنکنه‌مامان‌جان‌‌😚 مادر:چیزی‌شده؟؟گردنت‌دردمیکنه‌؟! بابک: ‌چطور‌؟؟ مادر:چراسرتواینجوری‌نگه‌داشتی‌؟؟! بابک:موهامو‌روغن‌زدم‌حالت‌بگیره‌😅 مادر:کشتی‌مارو‌با‌این‌موهات‌😂 بابک‌:مامان‌بیا‌عکس‌هایی‌که‌امروز‌رفتیم‌عروسی‌دوستم‌رضا‌رو‌بهت‌نشون‌‌بدم‌😍 مادر‌:ان‌شاءالله‌عروسی‌خودت‌پسر‌خوشکل‌من‌😍/دیدن‌عکس/‌وا..‌‌.چرا‌رفته‌تو‌مزار‌شهدا‌عکس‌انداخته‌!!!😐 بابک‌:چه‌اشکالی‌داره‌مگه‌؟ مادر:آدم‌شب‌عروسی‌ش‌می‌ره‌‌مزار‌شهدا‌عکس‌می‌اندازه‌؟؟!😐 بابک:می‌خوان‌‌ان‌شاءالله‌زندگیشون‌رو‌به‌سبک‌شهدا‌شروع‌کنن😄 مادر‌:این‌خوبه‌ولی‌هر‌چیزی‌جای‌خودش‌.‌شوگون‌نداره‌‌آدم‌روز‌عروسی‌ش‌بره‌مزار‌اموات‌😕 بابک:دوستم‌می‌گه‌‌‌کسی‌که‌می‌خواد‌‌عروسی‌کنه‌باید‌فکر‌مردن‌هم‌باشه‌... مادر:به‌نظر‌من‌کار‌قشنگی‌نیست‌🤷‍♀ بابک:بالاخره‌هرکس‌یه‌اعتقادی‌داره‌باید‌به‌عقاید‌مردم‌احترام‌بزاریم‌💁‍♂
💙🌷 💙🌷 💫😍 💫✍ بابک:/نوحه‌زینب زینب موذن‌زاده‌اردبیلی‌را‌با‌موبایل‌پخش‌می‌کند مادر‌ :‌سلام‌مادر‌...‌چرا‌هنوز‌نرفتی‌‌امر‌مرخصی‌گرفتی؟ بابک:سلام.نه‌امروزیادواره‌شهداست‌ساعت‌دو‌باید‌پادگان‌باشم‌ مادر:بابک‌این‌هفته‌‌ما‌موریت‌داری! بابک‌:هلال‌احمر‌هرجاکه‌مناطق‌محروم‌رو‌شناسایی‌کنن‌برای‌بهبود‌وضعیت‌سلامت‌وبهداشت‌منطقه‌باید‌بر‌‌‌‌یم‌. مادر‌:این‌هفته‌رو‌کنسلش‌کن بابک:برای‌چی‌؟🤔 مادر‌:نظر‌داریم‌برای‌ولادت‌آقا‌قمر‌بنی‌هاشم.می‌خواهیم‌به‌نیابت‌از‌حضرت‌ابوالفضل‌به‌ رسم‌هرسال‌به‌نیت‌سلامتی‌وخوشبختی‌وعاقبت‌بخیری‌تو‌وهمه‌جوون‌ها‌کیک‌وشربت‌و‌شرینی‌پخش‌کنیم‌☺️ بابک‌:آخر‌این‌هفته‌است‌راستی...ای‌وای‌چرا‌یادم‌رفته‌بود‌...پاک‌یادم‌رفته‌بود‌...🤦‍♂چشم‌ لغوش‌می‌کنم‌.قبول‌با شه‌ان‌شاءالله.خرید‌کیک‌وشرینی‌هم‌‌که‌با‌داداش‌مهدی‌دیگه‌ مادر:اره‌دیگه‌مثل‌هرسال‌مهدی‌زحمتشو‌می‌کشه‌وپخش‌کردنش‌با‌تو‌ودوستاته‌😅 بابک‌:فدای‌دست‌بریده‌حضرت‌ابوالفضل‌بشم‌من😘 مادر:بابک‌جان‌تو‌چرا‌همیشه‌این‌آهنگ‌زینب‌زینب.رو‌می‌زاری؟! بابک:باهاش‌روحیه‌می‌گیرم،خیلی‌بهم‌انرژی‌می‌ده‌😃 مادر‌:مگه‌تو‌جون‌نیستی‌یه‌دونه‌نوار‌شاد‌بزار😕 بابک‌:مامان‌دیگه اینجوری‌‌نگو‌،من‌اینو‌دوست‌دارم‌دیگه.چکار‌کنم‌‌.من اینارو‌دوست‌دارم‌ مادر:هرچیزی‌جای‌خودش‌پسر‌من‌...بخدا‌اینو‌میزاری‌‌دل‌آدم‌‌می‌گیره‌🙁 بابک‌:مامان‌هرکسی‌با‌یه‌چیزی‌روحیه‌میگیره‌دیگه.یکی‌با‌خال‌کوبی‌کردن‌روی‌دستش‌روحیه‌می‌گیره‌یکی‌بارانندگی‌‌روحیه‌می‌گیره.شما‌با‌نذری‌وروضه‌وهیئت‌روحیه‌می‌گیری،‌ منم با نوحه‌روحیه‌میگیرم😄 مادر:از‌دست‌تو!ورزشت‌تموم‌شد‌برو‌دنبال‌الهام‌‌از‌کلاس‌قران‌‌بیارش‌. بابک‌:چشم‌اطاعت‌می‌شه‌😇 مادر:گرم‌کنت‌کو!مگه‌نگفتم‌بپوش؟؟🧐 بابک:گرمم‌شد‌درش‌آوردم‌. مادر‌:بپوش‌ببینم‌عرق‌می‌کنی‌سرما‌می‌خوری‌.🤨 بابک‌:چشم‌ببخشید‌.🤭 مادر:صبحونه‌خوردی؟ بابک:سماور‌وروشن‌کردم‌. مادر:‌آماده‌میکم‌،صدات‌کردم‌بیا‌صبحونه‌تو‌بخور. بابک:خودم‌میام‌آماده‌می‌کنم‌ مادر:تو‌ورزشتو‌بکن‌بدنت‌گرمه‌‌. بابک‌:بی‌زحمت‌میری‌شونه‌منو‌از‌اتاق‌بیار. ‌مادر‌:می‌خوای‌بری‌مهمونی‌مگه‌؟! بابک‌:نمی‌خام‌موهام‌به‌هم‌ریخته‌ونا‌مرتب‌باشه‌. مادر:از‌دست تو😂خدا‌بهت‌‌صبر‌بده.😂😂الان‌برات‌میارم‌.بعد‌از‌ظهر‌بریم‌بازار‌برای‌خرید‌تدارک‌مراسم‌.
💙🌷 💙🌷 💫😍 💫✍ /مهربانانه/ بابک:‌‌‌‌‌‌/موهایش‌را‌شانه‌می‌کند‌/ خواهر:انقدر‌به‌آینه‌زل‌نزن‌‌آینه‌خجالت‌میکشه‌😂 بابک:الهام‌‌این‌روغن‌زیتون‌‌من‌کجاست‌؟ خواهر:همون‌که‌هروز‌به‌موهات‌می‌زنی‌؟ بابک‌:آبجی‌به‌نظرت‌این‌پیراهن‌به‌شلوارم‌میاد‌؟🤔 خواهر:داداشی‌می‌خای‌‌بری‌خرید‌یا‌مهمونی‌؟؟😐 مادر:الهام‌جان‌توکه‌اخلاق‌بابک‌‌و‌می‌شناسی‌چرا‌اذیتش‌‌می‌کنی‌؟ خواهر‌:دوست‌دارم‌یکم‌این‌پسر‌خوشکل‌رشت‌و‌اذیتش‌کنم‌‌😉😂😂 بابک:‌واقعا‌دلت‌میاد‌سر‌به‌سر‌داداش‌خوش‌تیپت‌بزاری؟😎😂😂😂😂 خواهر:اره‌،این‌با‌اون‌پیراهن‌سِت‌‌میشه😇 بابک‌:گفتی‌روغن‌زیتون‌و‌کجا‌گذاشتی‌؟ خواهر:روی‌دراور‌اتاق‌‌خواب‌کشوی‌اولی‌‌سمت‌راستیه‌ .راستی‌دوستت‌یه‌ساعت‌پیش‌زنگ‌زد‌‌گفت‌پایگاه‌‌‌ساعت‌ده‌جلسه‌‌ست‌یادت‌نره‌بری‌. بابک:چرا‌به‌خونه‌زنگ‌زده‌؟! ‌خواهر:به‌گوشیت‌‌چند‌بار‌پیا‌مک‌‌داده‌مثل‌اینکه‌جواب‌ندادی‌ بابک‌:آخ‌آخ‌اصلا‌حواسم‌نیست‌‌گوشیم‌شارژ‌نداره‌‌خاموش‌شده‌‌🤦‍♂.آخه‌قراره‌ایستگاه‌صلواتی‌راه‌بندازیم‌‌برای‌شب‌شهادت‌امام‌رضا. خواهر‌:انشاءالله‌حاجت‌روابشی‌‌داداشی😘 برادر:بابک‌می‌خواید‌برید‌خرید؟ بابک:اره‌داداش. برادر‌:من‌وهم‌‌سر‌راه‌برسون‌‌شرکت‌بی‌زحمت‌. بابک:چشم‌داداش‌گلم‌‌.مامان‌بریم؟ مادر:برو‌ماشین‌وآماده‌کن‌‌من‌اومدم‌. خواهر:بابک‌حتما‌ماهی‌قزل آلا‌بخرید‌. بابک‌:چشم‌خواهر‌جانم‌.☺️ برادر‌:بابک‌الان‌میام‌. بابک:باشه‌داداش‌‌.بیرونم‌‌بیاید‌./از‌صحنه‌خارج‌می‌شود‌/ برادر:بابک؟؟‌بابک؟؟ مادر:بابک‌نگو!آچار‌فرانسه‌.خدا‌خیرش‌بده‌همیشه‌دست‌منو‌می‌گیره‌... الهام‌جان‌از‌انباری‌سماور‌بزرگ‌وبیار‌بیرون‌بشور‌ش‌‌آماده‌ش‌کن‌برای‌‌پس‌فردا‌شب‌بابک‌ببره‌هیئت‌شون‌‌برای‌ایستگاه‌‌صلواتی‌.
💙🌷 💙🌷 💫😍 💫✍ /غریبانه/ رفیق‌:بابک‌قند‌هارو‌بزار‌دم‌دست‌که‌مردم‌دستشون‌‌برسه‌بردارن‌. بابک:داداش‌بد‌جور‌حالم‌خرابه😢 ‌رفیق:چرا؟...چی‌شده‌؟؟ بابک:بهت‌میگم‌بعدا،میای‌بریم‌قم‌ رفیق‌:من‌نمی‌تونم‌بیام‌فعلا‌وقتشو‌ندارم‌. بابک:یه‌مشکلی‌پیش‌اومده‌امشب‌باید‌حتما‌برم‌. رفیق‌:امشب‌بعد‌از‌این‌ایستگاه‌صلواتی‌هیئت‌داریم‌. بابک:بابک:امشب‌نرم‌دیونه‌میشم‌🤦‍♂ رفیق:ببینم‌خدا‌چی‌می‌خواد‌.بنای‌یاد‌بود‌شهدا‌گمنام‌وپیگیر‌شدی؟ بابک:هروز‌دارم‌سر‌میزنم‌ولی‌هنوز‌بودجه‌ای‌بهمون‌ندادن‌😞 رفیق:بابک‌تو‌از‌جایی‌حمایت‌می‌شی‌؟🙄 بابک:نه‌اصلا‌😐بخدا‌قسم‌همه‌این‌کارهارو‌برای‌دلم‌می‌کنم‌. رفیق:ان‌شاءالله‌توپارک‌ملت‌رشت‌یک‌بنای‌یادبود‌شهدا‌رو‌درست‌می‌کنیم‌😊 بابک‌:ان‌شاء‌الله‌خود‌امام‌رضا‌کمکمون‌می‌کنه‌.امشب‌بریم‌؟ رفیق:باشه‌یه‌رفیق‌خوش‌تیپ‌که‌بیشتر‌نداریم‌🤦‍♂😂