⭕️داستان واقعی که برا دوستم اتفاق افتاده😭
🔴 #بارداری_شب_ازدواج_همسرم😳
#9سال بود از زندگیمون میگذشت و از بچه خبری نبود تااینکه مادرشوهرم با همکاری شوهرم دست بکار شدن برای راضی کردن من واسه همسر دوم و اوردن نوه😏
روزگارم سیاه شد هرشبم گریه بود😭
بخودم اومدم دیدم دارم میرم خاستگاری واسه شوهرم
بعد از یه ماه خون گریه کردنام بلاخره شوهرم از یه خانم مطلقه خوشش اومد و قرار شد توافقی عروسی کنن و بعد از بچه دار شدن خانمه بره
⚫️دنیا رو سرم خراب شد😭
💔شب عروسیشون به خواست همسرم رفتم شهرستان خونه مادرم و.....
🔴ادامه #داستان_واقعی در اینجا👇
https://eitaa.com/joinchat/4072276061C85a7c7f536