🌸امشب ای اهل دعا روح دعا می آید
🌸پسر خامس اصحاب کسا می آید...
🌸مؤمنین گرد هم آیید به محراب دعا
🌸صف ببندید که مولای شما می آید...
🌱رنجور کربلا، پروانه دعا، گنجینه ی صفا، ماه چهارمین از آل مرتضی، آقای ساجدین! بر قلب مسلمین، آمدنت مبارک...
✨میلاد باسعادت سیدالساجدین،امام زین العابدین علیه السلام بر همه اعضای کانال مبارک ✨
#ولادتامامسجاد (ع)
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
┏━━☀️┓
༅𖣔@khrshidkhane_ideas𖣔༅
┗☀️━━┛
#دعایفرج امشب فراموش نشه ها
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
┏━━☀️┓
༅𖣔@khrshidkhane_ideas𖣔༅
┗☀️━━┛
•سُبحآن•:
' یاعلیِبنالحسینِبنعلی♥️ '
میراث دار نهضتِ خونین کربلا
سجادِ اهل بیتِ مُحمّد خوش آمدی✨
سلام به برکت های خونه
واسطه های فیض خدا
صبح بخیر🌤☕️
🪅عیدتون هم مبارک🪅
امروز پنج شنبه است روز پدر امام زمان(عج)☺️
بیایم امروز سختی های قشنگمون رو هدیه کنیم به امام حسن عسگری(ع) و امام زین العابدین(ع) ان شاالله ❤️
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
┏━━☀️┓
༅𖣔@khrshidkhane_ideas𖣔༅
┗☀️━━┛
زیارت عاشورای من در حرم آقا علی بن موسی الرضا (ع) به نیت همه ی عزیزان👌
امروز و امشب زیارت آقا امام حسین تاکید شده...❤️
همه تلاشمون رو بکنیم که ان شاالله آقا رو زیارت کنیم از دور وبا یک #زیارتعاشورا📖
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
┏━━☀️┓
༅𖣔@khrshidkhane_ideas𖣔༅
┗☀️━━┛
ما موقع اذان و نماز در بهشت ایران بودیم😍
نماز جماعت رو داخل رواق امام خمینی (ع)اقامه کردیم👌
زیارت امین الله هم قرائت شد📖
به نیت تک تک شما زیارت کردم 😊❤️
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
┏━━☀️┓
༅𖣔@khrshidkhane_ideas𖣔༅
┗☀️━━┛
حالا وقت رمان ما و قولی که داده بودم😁
بزن بریم رفیق😉
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
برای دلم #برگ۱۰ 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 آقاسید بهم گفت: مطمئنیدشما؟!کارسختی هستا توچشماش👀 نگاه کردم و با حرص گف
برای دلم
#برگ۱۱
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
که دیدم همون انگشتری💍 که زهرا خریده بود تو دستشه😐
نمیدونم چرا ولی بغضم😢 گرفته بود
من اولش فقط دوست داشتم با آقاسید کل کل کنم ولی چرا الان ناراحتم؟!😕
نکنه جدی جدی عاشقش شدم؟!
تا آخر جلسه چیزی نفهمیدم و فقط تو فکر بودم
میگفتم شاید این انگشتره💍 شبیهشه
ولی نه..جعبه🎁 انگشتر هم گوشه ی میز کنار سر رسیدش بود
بعد جلسه با سمانه رفتیم برای آخرین زیارت
دلم خیلییی شکسته بود💔
وقتی وارد صحن شدم و چشمم به گنبد خورد اشکهام😭 همینطوری بی اختیار میومد.
به سمانه گفتم من باید برم جلو و زیارت کنم
سمانه گفت خیلی شلوغه ها ریحانه
گفتم نه من حتما باید برم و ازش جدا شدم و وقتی وارد محوطه ضریح شدم احساس کردم یه دقیقه راه باز شد و تونستم جلو برم.فقط گریه میکردم. چیزی برای دعا یادم نمیومد اون لحظه.فقط میگفتم کمکم کن.😔
وقتی وارد صحن انقلاب شدیم سمانه گفت وایسا زیارت وداع بخونیم📖
تا اسم وداع اومد باز بی اختیار بغضم گرفت😓
یعنی دیگه امروز همه چیز تمومه
دیگه نمیتونیم شبها تو حرم بمونیم
سریع گفتم من میخوام بعدش باز دو رکعت نماز بخونم
-باشه ریحانه جان
مهرم رو گذاشتم و اینبار گفتم نماز حاجت میخوانم قربتا الی الله
اینبار دیگه نه فکر آقاسید بودم نه هیچکس دیگه...فقط به حال بد خودم فکر میکردم
بعد نماز تو سجده با خدا حرف زدم و بازم بی اختیار گریه ام گرفت و اولین بار معنی سبک شدن تو نماز رو فهمیدم.😌
بعد نماز تو راه برگشت به حسینیه بودیم که پرسیدم:
-سمانه؟!
-جانم؟!
-میخواستم بپرسم این آقاسید و زهرا باهم نسبتی هم دارن؟!
ادامه دارد ...
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
┏━━☀️┓
༅𖣔@khrshidkhane_ideas𖣔༅
┗☀️━━┛