eitaa logo
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
132 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
551 ویدیو
51 فایل
⬅️وابسته به کانال راه @raahcenter_ir ✍من یه مادر دهه هفتادی ام با سه تا شاخه گل، یه دخترخانم ناز ۱۰ساله ،دوتا آقا پسرمهربون ۶ و۴ساله همسرم طلبه هستن و یه زندگی ساده طلبگی و...... اینجا کلی آموزش و تکنیک در انتظارتونه آیدی ادمین @admein_onlain
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
چشم های تو بهشت من است 💝 💞💝 💝💞💝 #برگ‌9 با تصورش هر دو با صدای بلند خندیدیم از هم جدا شده و هر کدام
چشم های تو بهشت من است 💝 💞💝 💝💞💝 عصبی تر از خودش رو به او توپیدم -اگر زشته اصلا نمیام من همینطوری ام برای دو ساعت مسجد اومدن چادر سرم نمیکنم. مامان که دید اگر ادامه دهد ممکن است کلا قید آمدن را بزنم سکوت کرده و تنها با قهر رو برگرداند. با اینکه مانتو و شلوار نسبتا مناسبی به تن داشتم و آرایش کم و خیلی ماتی به صورتم نشانده بودم اما مامان باز هم رضایت نداده و توقع داشت برای دو ساعت روضه ی زنانه چادر به سر کنم، میدانست زیر بار نمیروم اما باز هم مطرحش کرد و باعث اوقات تلخی من و خودش شد. همین که از در بیرون آمدیم محدثه و خاله مریم را در کوچه دیدیم. احوالپرسی کرده و کنار هم به سمت مسجد حرکت کردیم. -چیه باز این شکلی شدی؟ خاله سیما بهت چیزی گفته؟ حرصی و با صدای کنترل شده ای جوابش را دادم: -همش به لباس پوشیدنم گیر میده. الانم کلید کرده بود چادر سرت کن بیا. -بی خیال تو هیچی نگو کم کم خودش خسته میشه. چشم غره ای به سمتش رفته و غریدم. -نفست از جای گرم بلند میشه دیگه دلم میخواد یک بار خاله مریم بهت گیر بده ببینم میتونی دهنت و ببندی چیزی نگی. بی توجه به خشم صدایم ریز خندید که نیشگونی از بازویش گرفتم. عصبی خواست کارم را جبران کند اما رسیدنمان به مسجد مانع او شد. تنها با نگاه برایم خط و نشان کشید و با هم وارد حیاط مسجد شدیم مامان و خاله مریم به محض ورودشان به سمت خانوم میانسال و زیبایی که به طرز خیلی قشنگی روسری اش را زیر چادر بسته بود رفته و سلام دادند، ادامه داردـ.... 💝💞💝 💞💝 💝 (◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ ┏━━☀️┓ ༅𖣔@khrshidkhane_ideas𖣔༅ ┗☀️━━┛
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
چشم های تو بهشت من است 💝 💞💝 💝💞💝 #برگ‌10 عصبی تر از خودش رو به او توپیدم -اگر زشته اصلا نمیام من ه
چشم های تو بهشت من است 💝 💞💝 💝💞💝 ما نیز به تبع از آنها جلو رفته و عرض ادب کردیم . با خوشرویی تمام جوابمان را داد و دختر جوان و محجبه ی کناری اش را به ما معرفی کرد. ایشونم الهام خانوم هستند عروس بزرگ بنده. الهام هم به گرمی سلام و احوالپرسی کرد و همگی رو به او خوشبختمی گفتیم و بعد به سمت بقیه حرکت کردیم. کمی که فاصله گرفتیم رو به مامان و خاله مریم پرسیدم: -اینا کی بودن؟ خاله مریم زودتر از مامان جوابم را داد: -طاهره خانوم بود همونی که جای خانوم علیپور اینا اومدن همسایه رو به رویی تون. با یادآوری پسرش که چند روز پیش در کوچه او را دیده بودیم آهانی گفته و به همراه محدثه به سمت دخترها حرکت کردم. فرناز با دیدنمان لبخندی زده و گفت: -یچه ها خواهران غریب اومدن. زهرا و حسنا با حرف او به سمتمان برگشتند.من و محدثه به دلیل صمیمیت زیادمان از بچگی به خواهران غریب در محل معروف بودیم و هنوز هم این لفظ را برایمان به کار میبردند. جلو رفته و با همگی دست دادم. -یچه ها خير سرتون اومدید مسجد حداقل یکم اون موهاتون و یکنید تو. با حرف زهرا چشم غره ای به سمتش رفته و بدخلق جوابش را دادم. -زهرا تو دیگه بیند. تازه از غرغرهای مامان سیما راحت شدم، حوصله ی زر زر های تو رو ندارم. یکوقت یک چیزی میگم قهوه ای میشی ادامه دارد..... 💝💞💝 💞💝 💝 (◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ ┏━━☀️┓ ༅𖣔@khrshidkhane_ideas𖣔༅ ┗☀️━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
20.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ زیبا 🔶چقدر این دلنشینه و تصاویر فوق العاده‌ش از طبیعت جهان چشمها رو مبهوت خودش می‌کنه؟!...😍 با حال خوش و خوندن یک دعای فرج ‌ قدمی برای ظهور مهدی فاطمه (عج) برداریم (◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ @khrshidkhane_ideas🌞
🌱الهی مهربانی رسمتون باشہ 🌹موفقیت سهمتون 🌱خوشبختی حقتون باشہ 🌹 خیروبرکت تو زندگیتون جاری 🌱وتنتون سلامت باشہ هر چی آرزوی خوبه مال شما 🌹 سلااااام ثواب روزه داری و خونه داریمون تقدیم به امام کاظم،امام رضا،امام جوادو امام هادی ...😊 (◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ @khrshidkhane_ideas🌞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از چله امروز قرار است حالمان خوب باشد امروز مهربان باشیم با خودمان با دیگران بی توقع بی انتظار پاسخ، ببخشیم خودمان و دیگران را امروز آرام باشیم، متبسم باشیم چه در آینه چه در برابر نگاه دیگران امروز تمرین کنیم سکوت کنیم تا دیگران بگویند امروز صدایمان را کنترل کنیم چه در خنده چه در خشم امروز با خدا خلوت کنیم و از تمام اشتباهاتمان عذر خواهی کنیم و بخواهیم که دستمان را بگیرد امروز شاکر باشیم برای آنچه به ما فرصت داده شده و برای تمام کسانی که میخواهند بهترین باشند طلب آرامش کنیم🤲 (◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ @khrshidkhane_ideas🌞
از چله 💠بسیاری از بیماری های اخلاقی معلول غلبه طبع ها هستند و راهکار طبی دارند 🖍غلبه صفرا: عصبانیت زیاد، تندی، وسوسه قلبی، کارهای سفیهانه انجام دادن و حرفهای گزاف گفتن 🖍غلبه سودا: وسواس، شک، خودخوری، گیردادن، و وسوسه‌‌ی علنی 🖍غلبه بلغم: بی حوصلگی و بی خیالی، بی‌تفاوت بودن 🖍غلبه دم : کثرت شهوات، میل به گناه ، خشونت در اعمال زناشویی بیماریهای اخلاقی هر مزاج را می‌توان با درمان آن مزاج درمان کرد. ➕حتما به کمبود "اخلاط صالح" توجه ویژه شود. مثلا فقر دم (کم خونی، نیز باعث بیحوصلگی، عصبانیت و.. می‌شود) (◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ @khrshidkhane_ideas🌞