eitaa logo
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
147 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
551 ویدیو
51 فایل
⬅️وابسته به کانال راه @raahcenter_ir ✍من یه مادر دهه هفتادی ام با سه تا شاخه گل، یه دخترخانم ناز ۱۰ساله ،دوتا آقا پسرمهربون ۶ و۴ساله همسرم طلبه هستن و یه زندگی ساده طلبگی و...... اینجا کلی آموزش و تکنیک در انتظارتونه آیدی ادمین @admein_onlain
مشاهده در ایتا
دانلود
_ دردم‌این‌است ‌که‌من‌بی‌تو‌دگر _ ازجهان‌دورم‌و بی‌خویشتنم . .💔" قرار شبانه فرج فراموش نشه خورشید خونه (◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ @khrshidkhane_ideas🌞
بریم برای سلام دادن به امام زمانمون😍 ˝الـسـَّـلـامــ ُ عَــلَــیڪ یـاٰاَبــاٰصــالـــِحَ الــمَــہــدے (عَـج)“
گاهے‌وقتا‌آدم‌سࢪنوشتش‌ࢪو🐣 درست‌تو‌همون‌مسیرے‌پیدا‌میڪنہ🚙 ڪہ‌داࢪه‌ازش‌فࢪار‌میڪنہ🏃🏻‍♀ ܢ݆ߺܚࡍ ܥܼߊ ࡅ߭ܝ̇‌ࡍ߭🙂💙 سلامممممممممممممم 😍 🌤 (◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ @khrshidkhane_ideas🌞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از چله گفتیم براے صبورے تمرین ڪن جلوے خودت بایستی! ❌اما تو موفق نمیشی؛ مگر اینڪه انرژے لازمِ اینڪار رو، تأمین ڪنی! انرژی اش فقط با دوچیز بدست میاد: ✨خود شناسی ✨خلوت با خدا (◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ @khrshidkhane_ideas🌞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"در این دقایق زیبای نزدیک اذان دعا می‌کنم هر چه در این لحظه‌ها از دلتـان می‌گذرد به نسیم لطافتِ خدا بر شما روا گردد و جانتان معطر به زندگی باشد🌱" (◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ @khrshidkhane_ideas🌞
🔰وقتی خدا بهتون بچه میده... فکر نکنید فقط قراره یه انسانی رو تربیت کنید به این هم فکر کنید که قراره خدا با این فرزند شما را رشد بده، تربیت کنه و ضعف هاتونو برطرف کنه.🎈 دمت گرم خدای مهربونم🤗....🌹 (◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ @khrshidkhane_ideas🌞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرزندم!😍 وقتی که به تو نگاه میکنم نمیتونم وجود خدا رو منکر بشم آخه فقط خدا میتونسته موجودی رو به زیبایی و حیرت انگیزی تو خلق کرده باشه😘 (◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ @khrshidkhane_ideas🌞
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
چشم های تو بهشت من است 💝 💞💝 💝💞💝 #برگ‌46 هیچ وقت عمه را دوست نداشتم رفتارش با من همیشه خصمانه و پر ا
چشم های تو بهشت من است 💝 💞💝 💝💞💝 مبین با همه ی آرام و خوش ذات بودنش اصلا باب سلیقه ی من نبود و وجود مادر و خواهرش هم مزید بر علت شده بود که فکر ازدواج با او را به مغزم راه ندهم. اما از طرفی این موضوع دست آویز خوبی برای حرص دادن عمه و مبینا بود . میدیدم که هربار وقتی با مبین حرف میزنم و میخندم آنها چقدر حرص میخورند برای همین لبخند دندان نمایی زده و با بدجنسی رژ را برداشتم و روی لبهایم کشیدم و رو به مبینا با لحن پر تمسخری گفتم: -چشمات خوشگل میبینه مبینا جون. پشت چشمی برایم نازک کرده و از اتاق خارج شد. پشت سرش بیرون رفتم و همزمان با رسیدنم به آشپرخانه عمو سهراب خواست از آنجا خارج شود زیرلب سلامی کرده و برای کمک به مامان میوه های خریداری شده را درون سینک خالی کرده و مشغول شستنش شدم . هیچ وقت علاقه ای به کار خانه نداشتم و نهایت کمک کردن هایم محدود میشد به شست و شوهای این چنینی و تمیز کاری های سر سری زیر لب آهنگی را برای خود زمزمه میکردم و سیب ها را میشستم که با صدای مامان سرم به عقب چرخید. -چیکار میکنی حدیث؟ کل خونه رو آب برداشت. عمه و مبينا هم پشت سرش وارد شده و با حرف مامان پوزخندی به رویم زدند. ادامه دارد.... 💝💞💝 💞💝 💝 (◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ ┏━━☀️┓ ༅𖣔@khrshidkhane_ideas𖣔༅ ┗☀️━━┛
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
چشم های تو بهشت من است 💝 💞💝 💝💞💝 #برگ‌47 مبین با همه ی آرام و خوش ذات بودنش اصلا باب سلیقه ی مننبو
چشم های تو بهشت من است 💝 💞💝 💝💞💝 مامان عادت داشت همیشه به کارهایم ایراد بگیرد. فقط چون کمی اطراف سینک خیس شده بود این طور عصبی شده و به کارم ایراد گرفت و من را جلوی آنها موردشماتت قرار میداد. حرصی شانه بالا انداختم و به کارم ادامه دادم عمه و مبینا جلوتر آمده و روی صندلی های میز ناهار خوری نشستند. مامان هم وقتی بی توجهی مرا دید به سمت گاز رفته و مشغول مزه کردن خورشتش شد. -زنداداش باید به جای دانشگاه فرستادن حدیث و شوهر میدادی تا یکم کارای خونه یاد بگیره. آخرین سیب را هم شسته و شیر آب را بستم و با نیشخندی به سمت عمه برگشتم. -از من که گذشت عمه جون ولی شما مبینا رو شوهر بده به خصوص که الان به بهونه ی دوباره کنکور دادن دوساله بیکار تو خونه نشسته حداقل شوهر کنه یک چیزی یاد بگیره. مبینا چشم غره ای حواله ام کرده و عمه نفس حرصی کشید. -ماشاءالله از زبونم که کم نمیاری عمه جون. خواستم جوابش را بدهم که با صدای عمو سهراب متعجب به ورودی آشپزخانه نگاه کردم. -زندگی حدیث به خودش مربوطه سميه الانم بلند شو یک چایی بریز شوهرت اومده. باورم نمیشد او عمو بود که به پشتی از من درآمد. عمه که همیشه در برابر عمو احترام نگه میداشت و سکوت میکرد با دلخوری چشمی زیرلب زمزمه کرده و برای ریختن چای از جا بلند شد. عمو هم نگاهی به چهره ی مبهوتم انداخت و از آشپزخانه خارج شد. ادامه دارد.... 💝💞💝 💞💝 💝 (◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ ┏━━☀️┓ ༅𖣔@khrshidkhane_ideas𖣔༅ ┗☀️━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بِخوٰان﴿ دُعآ؎ فَـــــرج ۔۔𔘓﴾ را، کِہ با شِکستہ دلٰان... نَسیـــــم لُطف خُــᰔـــدٰا ، اُنسِ بیشتَر دٰارد امشب رو میخونی التماس دعا 🤲 (◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ @khrshidkhane_ideas🌞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
و اول از همه👇 ★السلام علیک یا صاحب الزمان «عج»★
میرود عمر ولی خنده به لب باید زیست 🌱🤍 سلام ✨ مهربانوی منزل😍 (◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ @khrshidkhane_ideas🌞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از چله ✴️زیباییِ آدم به صبرشه. هم زیبایی ظاهرے، هم باطنی . وقتی با صبر، آتیش رو ازخودت دفع می‌ڪنی؛ باطنت، زیبا میشه. 💠دیگه عصبی وتندخو نیستی و خود به خود محبوب دیگران میشی! 👈اگر ڪسی با میل و نظرت مخالفت ڪرد؛ سعی ڪن عصبانی نشی. ❌این یڪی از انواع خودخواهیه! تمرین ڪن بتونی منطقی برخورد ڪنی! ⏪ اگر حق داشت، بپذیر! وگـرنه...متقاعدش ڪن! (◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ @khrshidkhane_ideas🌞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بریم برای نماز اول وقت اول تجدید وضو کنیم.... با صدای بلند اذان بگیم.... و نماز اول وقت بخونیم تا بچه ها کاری باهام ندارم😉 (◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ @khrshidkhane_ideas🌞
💢یه جایی بودم ،از یکی از دوستان یه چیزی شنیدم واقعاً ناراحت شدم 😔 ❇️یکی از دوستان به اصطلاح مؤمن و مذهبیمون که از قضا یه دختر ۱۲ساله هم دارن که اگه ازهنر، مهارت و.... دخترشون بگم ماشاالله هیچی کم نداره🙂 ولی از حجاب، نماز،روزه و...... اصلا هیچ نگم بهتره 😞 با مادر که صحبت میکردم گفتن که: چرا دخترت رو اذیت می‌کنی ؟ پرسیدم :چه اذیتی ؟ ایشون گفتن :همین حجابی که گرفته و روزه که هست !! گفتم :نه من اصلا اذیتش نکردم ، گفتن:آخه کوچولوعه گناه داره،الان بچس باید بازی کنه ،راحت باشه ،با چادر که......... (◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ @khrshidkhane_ideas🌞
🌸منم دخترم رو صدا زدم و پرسیدم : مامان زینب جان شما الان که چادر داری اذیت میشی ؟ دخترم گفت:نه من چادر رو خیلی دوست دارم گاهی موقع دویدن جلوی دست و پام رو میگیره ولی خوبی هاش خیلی بیشتر من اصلا نمیتونم بدون چادر از خونه بیرون برم باچادرم دوست شدم👌 خانمه ازش پرسید:الان روزه ای اذیت نمیشی؟گرسنه یا تشنه نیستی؟ زینب جان جواب دادن : چرا خوب گرسنه و تشنه میشم ولی خدا گفته روزه بگیرید تا سالم بمونید ،روزه گرفتن خیلی ثواب داره ،وقتی میبینم بعضی ها روزه نیستن و جلوی ما روزشون رو میخورن ناراحت میشم ولی از این که خودم روزه هستم خیلی خوش حالم.😍 دوستم گفتش: دخترت چی میگه؟! و....... (◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ @khrshidkhane_ideas🌞