eitaa logo
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
147 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
551 ویدیو
51 فایل
⬅️وابسته به کانال راه @raahcenter_ir ✍من یه مادر دهه هفتادی ام با سه تا شاخه گل، یه دخترخانم ناز ۱۰ساله ،دوتا آقا پسرمهربون ۶ و۴ساله همسرم طلبه هستن و یه زندگی ساده طلبگی و...... اینجا کلی آموزش و تکنیک در انتظارتونه آیدی ادمین @admein_onlain
مشاهده در ایتا
دانلود
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
چشم های تو بهشت من است 💝 💞💝 💝💞💝 #برگ‌8 به سنگ زیر پایم لگدی زده و پرسیدم: -چی میگن حالا؟ شانه ای
چشم های تو بهشت من است 💝 💞💝 💝💞💝 با تصورش هر دو با صدای بلند خندیدیم از هم جدا شده و هر کدام به سمت خانه ی خود راه افتادیم. با کلید در را باز کرده و وارد حیاط شدم که مامان را در حال پاک کردن سبزی دیدم. -احوال سیما خانوم؟ با سنگینی سلامی زمزمه کرده و گفت: -صدای خنده های بلندت تا اینجا میومد. زشته به خدا دختر با صدای بلند بخنده. مثل همیشه در برابر نصیحت ها و غرغرهایش یک گوشم در بود و یک گوشم دروازه راه پله هارو در پیش گرفتم و در همان حال با اشاره به سبزیهایی که کنارش بود پرسیدم: -این همه سبزی برای چیه؟ برای آش نذری فردا هر کدوم از خانومها یک مقداری شو برداشتیم پاک کنیم تا زودتر تموم بشه تو هم یک آبی به دست و صورتت بزن بیا کمکم . در ورودی را باز کرده و نالیدم: -من خستم میرم یک چی بخورم بعد بخوابم صبح کلاس دارم. دیگر نایستادم تا ببینم چه میگوید. انجام کارهای خانه را هیچ وقت دوست نداشتم و تا جای امکان داشت، از آن فرار میکردم . همیشه همه ی کارها به عهده ی مامان سیما بود. داخل شده و یک راست به سمت اتاقم رفتم و در جواب علیک سلام عمو هم تنها سرى تكان داده و در را پشت سرم بستم ** این چادر و سرت کن حدیث زشته اینطوری میخوای بیای ادامه دارد..... 💝💞💝 💞💝 💝 (◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ ┏━━☀️┓ ༅𖣔@khrshidkhane_ideas𖣔༅ ┗☀️━━┛