نماز خوبه که اول وقت باشه😉
#بهوقتاذان
تو برای دل من خوب رفیقی هستی
از ازل نام تو با جان و دلم مانوس است
کبوتردل هردم مقیم حرم توست...🕊️
السّلام علیک ایُّها الامام رئوف علیهالسّلام
#صلواتوزیارتامانرضا«ع»
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
@khrshidkhane_ideas🌞
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
چشم های تو بهشت من است 💝 💞💝 💝💞💝 #برگ50 -نه بابا تا بریم اونجا و برگردیم نصف شب میشه اونوقت مامانم
چشم های تو بهشت من است
💝
💞💝
💝💞💝
#برگ51
چشمکی حواله ام کرد که تنها لبخندی در جوابش زدم و بعد از پوشیدن کفشم کنارش به سمت خروجی حرکت کردم.
در مسیربرگشت دیگر رفتار یا حرف منظورداری از کیارش ندیدم با اینکه تنها یک ماه از رابطه ی مان میگذشت او خیلی زود داشت روی دیگر خود را نشان میداد.
مثل همیشه قبل از اینکه وارد خیابان منتهی به خانه ی مان شود از او خواستم مرا پیاده کند.
ماشین را پارک کرده و گفت:
-این وقت شب تنها میخوای بری خطرناکه بزار تا دم خونه برسونمت.
در حالی که در را باز میکردم سری به نفی تکان داده و گفتم:
-نه بابا نگران نباش زیاد راه نیست بابت امشبم ممنون.
-اوكی.
خداحافظی کرده و از ماشین پیاده شدم و بعد از رفتن کیارش به سمت خانه حرکت کردم.
در حال و هوای خودم بودم و توجهی به اطراف نداشتم.
رفتار امشب کیارش حسابی فکرم را مشغول کرده بود و اگر میخواست به این رفتار ادامه دهد دیگر تمایلی به این رابطه نداشتم و در اولین فرصت آن را تمام میکردم .
با شنیدن صدای موتور سر بلند کرده و متوجه ی دو جوانی که سرنشین آن، بودند شدم از کنارم که داشتند رد میشدند یکی از آنها نگاهم کرده و گفت:
-نبینم تنها باشی عزیزم.
هیچ وقت در برابر حرفهایی این چنینی آن هم از جانب جوجه های از تخم در آمده هایی مثل این دو نفر سکوت نمیکردم.
ادامه دارد....
💝💞💝
💞💝
💝
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
┏━━☀️┓
༅𖣔@khrshidkhane_ideas𖣔༅
┗☀️━━┛
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
چشم های تو بهشت من است 💝 💞💝 💝💞💝 #برگ51 چشمکی حواله ام کرد که تنها لبخندی در جوابش زدم و بعد از پو
چشم های تو بهشت من است
💝
💞💝
💝💞💝
#برگ52
برای همین قبل از اینکه فاصله بگیرند با صدای بلندی جوابشان را دادم:
-برو به فکر تنهایی ننه ات باش بابا.
گفته و خواستم به راهم ادامه دهم که متوجه شدم آنها توقف کردند و دارند به سمتم می آیند.
خودم را نباختم و سرجایم منتظرآمدنشان ماندم.
-چی زر زدی؟
-اون رو که اول تو زدی منم جوابت و دادم.
جلو آمده و خواست دستش را به سمت صورتم بیاورد که دست مردانه ای از پشت سرم مانع شد.
-حواست باشه داری چیکار میکنی.
با صدای محمد پارسا به عقب برگشته و خیره اش شدم.
زیر نور کم تیر چراغ برق متوجه ی چشمان سرخ و عصبی اش که باجسارت خیره به جوان رو به رو بود شدم.
-مسئله شخصی داداش به شما ربطی نداره.
با حرف پسر مزاحم به سمتش برگشتم و دیدم که پسر جوان دیگر هم نزدیک آمده و کناردوستش قرار گرفت.
کاملا معلوم بود،مال این محله نیستند.
محمد پارسا دست پسر مزاحم را که در دست داشت با قدرت کنار زده و قدمی جلو گذاشت و بدون اینکه نگاهم کند گفت:
-بهتره شما برید.
ادامه دارد....
💝💞💝
💞💝
💝
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
┏━━☀️┓
༅𖣔@khrshidkhane_ideas𖣔༅
┗☀️━━┛
قرارشبانمون زمزمه #دعایفرج
من و بچه ها باهم زمزمه میکنیم😊
شما چطور ؟
فراموش نکنید ها👌
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
@khrshidkhane_ideas🌞
107571_760.mp3
3.62M
الھی عظم البلا
#صوت_دعای_فرج
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
@khrshidkhane_ideas🌞
سلام و نور
یه سلام بدیم به مهدی زهرا
ســـَــلــامــ بــَر إِمـــامــ زَمــانــم
❥صلےاللهعلیڪیااباعبداللهالحسین...
صُبحِمَنبایِک«سَلام»اِمْروز،زیبٰامیشَود
اَلسلاماِیحَضْرتِاَربابْ«مولانٰاحُسَینْ»❤️
#امامحسین <ع>
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
@khrshidkhane_ideas🌞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌾🌾
هر صبح
شروع یک صحنه از داستانِ زندگی توست
امروز، بهترینش را بساز.
#صبحبخیر 🌼
روزی پراز آرامش داشته باشی😍
(◡‿◡✿)ݪځظهــــــــ هــــــــــاۍخۅࢪشـیڍخانهــــــــ
@khrshidkhane_ideas🌞