#مباحثه_مجازی
در پاسخ یکی از دوستان در مورد نظریه اعتباریان و واقعیات اجتماعی سرل، کتاب خانم اولیایی☝️ رو معرفی کردم، ایشان در ادامه سؤالات ذیل را مطرح کردند:
————————————————————————————-
❗️ممنونم
کتاب را خوانده ام ولی خوب مطلب جانیفتاد.
منظور از حیث التفاتی را متوجه نشدم.
تفاوت عینیت و ذهنیت وجودشناختی و معرفت شناختی را هم متوجه نشدم. چون گفت اعتباریات به لحاظ وجودشناختی ذهنی اند و به لحاظ معرفتشناختی عینی! (همان عروض در ذهن و اتصاف در خارج خودمونه؟)
——————————————————————————————
✍️ پاسخ بنده
1️⃣نکته اول: حیث التفاتی ترجمه کلمه Intentionality، همانطور که مستحضرید،معنای intention قصد هست، هر نوع قصدی حیث التفاتی نیست حیث التفاتی خاصیتی است که در آن ذهن فاعل شناسا به بیرون معطوف می شود؛
2️⃣نکته دوم: معنا امری قصدی است در علم اصول به این اشاره شده است ( معنا یعنی رسیدن به قصد و مراد جدی متکلم)؛ فیلسوفان تحلیلی قصدی را معتبر می دانند که حالت روی آورندگی و تعمیمی داشته باشد، این را در حوزه شناخت و قواعد می دانند، قصدی که در زمینه بروز کرده باشد و گرنه در حیطه زبان خصوصی قرار می گیرد و قابل شناخت نیست،
3️⃣نکته سوم: قصد در فضای علوم اسلامی معمولا در حیطه علم تحلیل شده است، در حالی که حیث التفاتی اعم از علم و احساسات و میل و باور و هر گونه اراده ای که معطوف به بیرون از خود چیزی صادر می کند؛
4️⃣نکته چهارم: محل تصادم حیث التفاتی با فلسفه نظری به خصوص با بحث علم حضوری و وجدانیاتی است که بروز نیافته اند و گرنه با زبان اعتباری همخوان است، زبان اعتباری یعنی زبان قاعده مند
5️⃣نکته پنجم: این بحث با مبحث " اراده" در فلسفه اسلامی و مباحث علم اصول به شدت گره می خورد، حیث التفاتی از زیرساخت های تحلیل فعل و اراده است
—————————————————————
در مورد نکته دوم شاید توجیه زیر مناسب باشد:
اعتباریات به لحاظ هستی شناسی و مرتبه ای وجودی در عوالم، موطنشان عالم ذهن است یعنی واقعیت خارجی به معنای وجود یا از عوارض وجود بودن را ندارد ـ البته بر طبق دیدگاه فلسفه اسلامی ـ یا به عبارت فیلسوفان تحلیلی، جنس این واقعیت، واقعیت طبیعی نیست واقعیت نهادی است؛ واقعیت نهادی بین الاذهانی است.
در معرفت شناسی واقع گرایی به این سؤال پاسخ می دهد: آیا امکان شناخت واقع وجود دارد؟
پاسخ شما اگر " بله" باشد واقع گرا هستید، یعنی اوهام و مبهمات نیستند واقعیت دارند اما جنس واقعیت شان نهادی است وابسته به اعتبار عقلا
در مقابل کسانی که در این قسمت نیز ذهنی هستند و به واقعیت اجتماعی و نهادی نیز اعتقادی ندارد و ساخته و پرداخته ذهن می دانند
ماحصل چنین تفکیکی یک پیامد خیلی خوب دارد؛ در معرفت های اعتباری نیز می توان برای تعین معنا ملاکاتی یافت و معنا نسبی نمی شود، امکان رسیدن به معنا وجود دارد، کسی که این حرف را بزند واقع گرا معرفت شناختی است
—————————————————————————————-
نظر شما در رابطه با قصد و حیث التفاتی و نکات تفکیکی بین معرفت شناسی در اعتباریات چیست؟
کانال " فلسفه زبان اسلامی" دریچه ای تعاملی به سوی تأملات شما در باب زبان
🆔@projectsystem
🌐@kiamojtabaphd