#غزل_مهدوی آمَد گُلِ باغِ جِنان گُلخانِه زیبا می‌شَوَد مُژدِه کِه فُوجِ بُلبُلان مَستانِه پِیدا می‌شَوَد اِی نَقشِ بِسم اِلله یا اَز عَرشِهء مُلَکِ عَظِیم اِین فَرش مُشتاقِ تُو اَست آذِین بَر پا می‌شود بَرتاب اِی خُورشِیدِ دِل بَر اِین دِلِ تارِیکِ ما  با نُورِ تُو رُوشَن زَمِین ، تارِیک رُسوا می‌شود اِی رَمزِ لام و مِیم اَلِف اُفتادِه دَر جامِ جَهان با خَندِهء لَعل لَبَت هَر آیِه مَعنا می‌شود بَر بامِ کَعبِه عَکسی اَز زیبا رُخَت اُفتادِه چُون از رُوی ماهَت تا اَبَد کَعبِه شِکُوفا می‌شود دَستِ طَلایَت سایبان گر بِنگرَم بالای سَر از لای اَنگُشتانِ تُو جَنّت هُوِیدا می‌شَوَد اَبرُو کَمان و دِل فَرِیب شُد شُهرِهء بازارِ عِشق یُوسِف به بازار آیَد اَر مَحوِ تَماشا می‌شَوَد با خَلق و خُلق و خِلقَتَت تاجِی به نَقشِ اِین جَهان تَنها نِگین از تاجِ تو عِیسی و مُوسی می‌شود #خرازی