Mojtaba Ramezani - Man Gharghe Donyamam (128).mp3
4.19M
من غرق دنیامم فکری به حالم کن؛
خیلی بدی کردم آقا حلالم کن...
🎙حاج مجتبی رمضانی
#شب_جمعه💔
🍃🌸🍃🍃🌸
سلام امام زمانم ❤️
سـلام پـدرمهربونم
سلام غـریب عالم
صبحتان بخیر دلیل زنـدگیم❤️
🌷 جان دلمـــ
چــه شًــود که نازنیـــنا
رُخ خود به من نمائی
بـــه تـبسّمی، نگـــاهی
گــِـرهی ز دل گـشائی🍃
السلام علیک یااباصالحالمهدی "عج" 🌸🌸
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج♥️
تعجیل در فرج سلامتی و رفع موانع ظهور مولامون 🌸🌱
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌸🌱
💐 همه هست آرزويم كه ببينم از تو رويي
چه زيان تو را كه من هم برسم به آرزويي 💐
🌷 اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج
راهی صحرا شدم تا دل کمی پیدا شود
در شکوه سادگیها، روح هم احیا شود
روز استغفار آمد، باز تسبیحات عشق
در دل و جان و زبانم بیامان نجوا شود
دستهدسته ناشناسان را کنی حقآشنا
مغفرت در روز عرفان اینچنین معنا شود
نوری و من میشناسم ردّ پای نور را
کیست تا در لطف و خوبی با شما همتا شود
روی خوبت نور میپاشد به روی مردمان
شیوهی چشمت عبورِ مستِ یک رؤیا شود
در بیابان تا نگاهت، عقل روشن میکند
شهرِ دل چون شرمساری عاشق و رسوا شود
پای ظالم باز گشته در جهانِ آدمی
دستِ تو آخر امیدِ مردم و دنیا شود
من که میدانم وفای یار، آخر گُل کند
خیمهی دین با امامت، عاقبت برپا شود
آسمان چون شوق باریدن بگیرد، میرسی
با جمالت کهکشانم، وه چه خوشسیما شود
در دعای عارفانت، نام ما را ثبت کن
کیست تا غیر از نگاهت بهرِ ما مولا شود
میرود شب از دیار آشنایانِ غریب
تا سحر راهی نمانده، لاجرم فردا شود
مهدی موعود میآید، نوشته آسمان
بعد ظلم و جور، آخر، فصلِ ما زیبا شود
#سجاد_فرخنژاد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
9.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیهای که رزمنده قسام هنگام گذاشتن بمب بر روی تانک اسرائیلی خواند:
✨وَجَعَلْنَا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ✨
و از پيش رويشان سدّى و از پشت سرشان سدّى قرار داده ايم [كه گويى راه پس و پيش ندارند] آن گاه ديدگانشان را پوشانده ايم كه ديگر نمى بينند
•┈┈••••✾•🕊•✾•••┈┈•
نمی توانم نگاهم راکنترل کنم!
✍ یک جوان ازعالمی پرسید:
من جوان هستم ونمی توانم نگاه خودراازنامحرم منع کنم...
چاره ام چیست
👈 عالم نیزکوزه ای پرازشیربه اودادوبه اوتوصیه کردکه کوزه راسالم به جایی ببردوهیچ چیزازکوزه بیرون نریزدوازشخصی درخواست کرداوراهمراهی کندواگرشیرراریخت؛ جلوی همه مردم اوراکتک بزند!
جوان کوزه راسالم به مقصدرساندوچیزی بیرون نریخت...
✴ عالم ازاوپرسید: چنددخترسرراه خود دیدی؟؟
🔸جوان جواب داد: هیچ! فقط به فکرآن بودم که شیررانریزم که مباداجلوی مردم کتک بخورم وخاروخفیف بشوم...
👌 عالم گفت این حکایت مومنی است که همیشه خداراناظر
برکارهایش می بیند...
واز روز قیامت وحساب وکتابش که مبادا درنظرمردم خاروخفیف شودبیم دارد