eitaa logo
نکات اخلاقی، تربیتی نوجوانان و جوانان🌸
1.2هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
8.9هزار ویدیو
252 فایل
عشق یعنی دعای خیر امام زمانت همراهت باشه 🌸شعر 💮داستان های مذهبی و کودکانه ⚘کلیپ های صوتی و تصویری 💐و کلی مطالب آموزنده و زیبا ارتباط با مدیر بصورت ناشناس❤ https://daigo.ir/secret/9432599130 التمـــــ🌸ـــــآس دعا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خدایا نگاهمان کن😍 همین نگاهت میشود تمامِ دلخوشیِ دلهای شکسته💔 همین نگاهت میشود تنها اُمید دلهای ناامید🌱 دلگرم بودنت هستم خدای من😇❤️
بہ‌قول‌استاد‌‌رائفی‌پور: این‌‌همہ‌روایٺ‌درباره‌‌مهدویٺ‌هسٺ! آقا‌‌ توی‌ یڪیشون‌ نفرمودن‌،اگرمردم‌دنیا بخوان‌‌!ظهوراتفاق‌‌میفته..! توے‌همشون‌فرمودن‌: اگر‌شیعیان‌ما اگر‌شیعیان‌ما.. بابا‌...گره‌...خودِماییم.💔 𝟑𝟏𝟑💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 موشن گرافیک احکام: جواب سلام واجبه حتی تو نماز! 🔸 احکامی که باید بدانیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 حکایت شیخ رجبعلی خیاط 🔸 جوانی پارچه ای را نزد پیرمرد خیاط برد واز او خواست با آن پارچه کت و شلوار برایش بدوزد خیاط قبول کرد  ،  اجرت کار ۱۵ تومان مشخص شد و جوان چند روز بعد برای تحویل لباسش آمد و مبلغ ۱۵ تومان پرداخت کرد پیر مرد خیاط با لبخند ۵ تومان پس داد وقتی جوان علت را جویا شد گفت: ما طی نمودیم اجرت ۱۵ تومان  باشد و من راضی هستم چرا ۵ تومان پس دادید ؟ پیرمرد خیاط گفت گمان میکردم این کت و شلوار یک روز و نیم کار میبرد ولی یک روزه تمام شد دستمزد من در یک روز ده تومان کافی است . این گونه میشود پیرمرد خیاطی میشود شیخ رجبعلی خیاط و حضرت امام عصر برای دیدنش به مغازه اش میرود و با او نشست و برخواست می‌کند. 📚 کیمیای محبت 
5.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 چـهـار ذکـــر طــــــــلایـــــی برای رفع گرفتاری‌های زندگی 🎙 استاد مسعود عالی
10.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 شهید علی شفیعی، شهیدی که در خرابه بزرگ شده بود. 🔷️ بی بی سکینه مادر شهید علی شفیعی می‌گوید: من سختی زیاد کشیدم تا تنها پسرم بزرگ شد. ◇ هم مادر خانه بودم هم مرد خانه! شوهرم و دخترم سه سال مریض بودند و هردو در یک سال مردند. ◇ در کل شهر کرمان کسی را نداشتیم من بودم همین یک پسر. ◇ میرفتم سر کوره آجرپزی و بعداز ظهرها که از سرکار برمی گشتم توان راه رفتن نداشتم ◇ حتی گاهی زندگی چنان سخت می شد، از خستگی از خدا می خواستم جان مرا هم بگیرد! ◇ بعد از شهادت علی پسرم، حاج قاسم می آمد و به من سر می‌زد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🌺🌺🌺🌺 مرواریدهای بی نشان داستان بی بی سکینه 🌺🌺🌺🌺🌺
از همونجایی که شکستی ، دوباره رشد میکنی! نااُمید نشو...